بیلی بتگیت
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- نویسنده : ادگار لارنس دکتروف
- مترجم : بهزاد برکت
- چاپ و سال / کشور: اول 1371
- تعداد صفحه : 381
توضیحات
کتاب در مورد پسر بچه زرنگ و فقیری است که وارد یک باند گانگستری می شود و پیشرفت هم می کند.
این کتاب در سال 1989 به عنوان بهترین اثر سال از سوی انجمن ملی منتقدان برگزیده شد و همچنین جایزه پن/فالکنر را نیز در سال 1990 برای بهترین رمان بلند دریافت کرد. در همان سال نامزد دریافت پولیتزر شد و هزاران نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است.
این کتاب که هشتمین رمان دکتروف می باشد، سرراست ترین اثر نویسنده اش تا به امروز به شمار می رود که گزارش غنی و سرشاری است از جزئیات سفر بیلی از کودکی تا بزرگسالی همراه با ماجراهای جذاب و نفس گیر و پرتب و تاب. شخصیت این کودک که کتاب نیز عنوانش را از او می گیرد، پسر زرنگ و با جربزه ای است که تحصیل را رها کرده و با همه شرایط دشوار اقتصادی و فقر فرهنگی، روزگار از سر می گذراند و تنها هنر او تردستی است. همان هنری که مهر تائید ورود او به گروه گانگسترها می شود.
طرح کلی و پلات محکم نویسنده، ما را با خود به محله فقر زده برانکس نیویورک 1930 (که خود متولد نیویورک به سال 1931 است) می برد. جایی که یک گروه گانگستری به سرکردگی شخصی به نام داچ شولتز، پسرکی را در خیابان می بیند که برای همسالانش شعبده بازی می کند و به عنوان دستخوش، یک اسکناس ده دلاری به او می دهد. داستان از آنجا آغاز می شود که این گروه می خواهند مقدمات کشتن یکی از اعضای این گروه را در یک کشتی یدک کش فراهم کنند که خودش از رده های بالای این گروه گانگستری بوده است.
همراه با کنجکاوی های راوی داستان، بیلی که پسرک پانزده ساله ای بیش نیست، وارد این گروه می شویم و مشاهدات و تجربه های شگفت آور او را در زندگی، جنایت و عشق و مرگ در میان گانگسترها لمس می کنیم. بیلی آنچنان ماجراها را با زبان زنده و شیرین برای ما نقل می کند که ما را علاوه بر شیوه و سبک ادبی، به یاد سرگذشت هکلبری فین مارک تواین می اندازد و همانطور که مترجم نیز در پیش گفتار این اثر بیان کرده این رمان در واقع بازگشت رندانه و شوخی آمیزی است به شیوه های ادبیات گذشته از یک طرف و به رمان های گانگستری قرن بیستم از طرف دیگر.
صرف نظر از عنصر جذابیت و ویژگی سرگرم کنندگی این اثر، بیلی بایتگیت در تقسیم بندی منتقدین، رمانی است تحلیلی که دوران رکود اقتصادی تاریخ آمریکا در سال های 1930 و تبعات آن را به خوبی نشان می دهد و به بررسی یکی از گروه های اجتماعی این کشور به نام گانگسترها یا همان تبهکاران می پردازد. چیزی شبیه به گروه عیاران خودمان در زمان قدیم و در واقع ماجراهای رمان و سیر حوادث آن می خواهد زوال و فروپاشی این گروه را به تصویر بکشد.
از ویژگی های ممتاز این اثر، انتخاب زاویه دید پسر بچه ای نوجوان است. همانطور که می دانیم یکی از ویژگی های این نظرگاه، عینی نگری است یعنی نشان دادن به جای توضیح دادن و تحلیل کردن بدون قضاوت راوی و به معنای واقعی، نشان دادن دقیق آن چه که هست. از این رو با کمک این شیوه، تمام ماجراها با جزئیات شیرینی انعکاس می یابد بی آنکه تفسیری ارائه شود و فاصله ای میان ما و داستان در حال روایت، باقی نمی ماند. چنانکه خواننده خود را در جریان مستقیم مسائل و درگیری ها، اضطرابها و دغدغه های تک تک شخصیتهای داستان احساس می کند.
این کتاب در سال 1989 به عنوان بهترین اثر سال از سوی انجمن ملی منتقدان برگزیده شد و همچنین جایزه پن/فالکنر را نیز در سال 1990 برای بهترین رمان بلند دریافت کرد. در همان سال نامزد دریافت پولیتزر شد و هزاران نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است.
این کتاب که هشتمین رمان دکتروف می باشد، سرراست ترین اثر نویسنده اش تا به امروز به شمار می رود که گزارش غنی و سرشاری است از جزئیات سفر بیلی از کودکی تا بزرگسالی همراه با ماجراهای جذاب و نفس گیر و پرتب و تاب. شخصیت این کودک که کتاب نیز عنوانش را از او می گیرد، پسر زرنگ و با جربزه ای است که تحصیل را رها کرده و با همه شرایط دشوار اقتصادی و فقر فرهنگی، روزگار از سر می گذراند و تنها هنر او تردستی است. همان هنری که مهر تائید ورود او به گروه گانگسترها می شود.
طرح کلی و پلات محکم نویسنده، ما را با خود به محله فقر زده برانکس نیویورک 1930 (که خود متولد نیویورک به سال 1931 است) می برد. جایی که یک گروه گانگستری به سرکردگی شخصی به نام داچ شولتز، پسرکی را در خیابان می بیند که برای همسالانش شعبده بازی می کند و به عنوان دستخوش، یک اسکناس ده دلاری به او می دهد. داستان از آنجا آغاز می شود که این گروه می خواهند مقدمات کشتن یکی از اعضای این گروه را در یک کشتی یدک کش فراهم کنند که خودش از رده های بالای این گروه گانگستری بوده است.
همراه با کنجکاوی های راوی داستان، بیلی که پسرک پانزده ساله ای بیش نیست، وارد این گروه می شویم و مشاهدات و تجربه های شگفت آور او را در زندگی، جنایت و عشق و مرگ در میان گانگسترها لمس می کنیم. بیلی آنچنان ماجراها را با زبان زنده و شیرین برای ما نقل می کند که ما را علاوه بر شیوه و سبک ادبی، به یاد سرگذشت هکلبری فین مارک تواین می اندازد و همانطور که مترجم نیز در پیش گفتار این اثر بیان کرده این رمان در واقع بازگشت رندانه و شوخی آمیزی است به شیوه های ادبیات گذشته از یک طرف و به رمان های گانگستری قرن بیستم از طرف دیگر.
صرف نظر از عنصر جذابیت و ویژگی سرگرم کنندگی این اثر، بیلی بایتگیت در تقسیم بندی منتقدین، رمانی است تحلیلی که دوران رکود اقتصادی تاریخ آمریکا در سال های 1930 و تبعات آن را به خوبی نشان می دهد و به بررسی یکی از گروه های اجتماعی این کشور به نام گانگسترها یا همان تبهکاران می پردازد. چیزی شبیه به گروه عیاران خودمان در زمان قدیم و در واقع ماجراهای رمان و سیر حوادث آن می خواهد زوال و فروپاشی این گروه را به تصویر بکشد.
از ویژگی های ممتاز این اثر، انتخاب زاویه دید پسر بچه ای نوجوان است. همانطور که می دانیم یکی از ویژگی های این نظرگاه، عینی نگری است یعنی نشان دادن به جای توضیح دادن و تحلیل کردن بدون قضاوت راوی و به معنای واقعی، نشان دادن دقیق آن چه که هست. از این رو با کمک این شیوه، تمام ماجراها با جزئیات شیرینی انعکاس می یابد بی آنکه تفسیری ارائه شود و فاصله ای میان ما و داستان در حال روایت، باقی نمی ماند. چنانکه خواننده خود را در جریان مستقیم مسائل و درگیری ها، اضطرابها و دغدغه های تک تک شخصیتهای داستان احساس می کند.