توضیحات
نیمه پنهان - جلد سی و چهارم - دفتر پژوهشهای موسسه کیهان
روابط غیر اخلاقی و فساد آلود، یکی از وجوه مشخصه اشرف پهلوی بود که در بازشناسی شخصیت وی باید مورد توجه قرار گیرد. اشرف خصلت گرایش به فساد و ایجاد روابط غیر اخلاقی را از نخستین سالهای بلوغ داشت و مسئله کشف حجاب در سال 1314 که مصادف با دوران نوجوانی وی بود، به این امر دامن زد و آن را تشدید کرد و موجب شد تا او به گونه ای بی پروا تر با پسران همسن و سال خود ارتباط و دوستی برقرارکند.
اشرف در این سالها هرروز با یکی بود و مانند دستمال کاغذی مردها را عوض می کرد. در خاطرات به جای مانده از رجال و دولتمردان دوران پهلوی اشارات صریحی به بی بند و باری اخلاقی اشرف پهلوی وجود دارد. از جمله یادداشت های اسدالله علم و خاطرات ارتشبد فردوست که هر دو از سال های کودکی و نوجوانی در دربار پهلوی حضور داشتند.
در اواخر سال 1320 فوزیه همسر اول محمد رضا پهلوی که خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود، پس از اولین مشاجره لفظی با شاه، تهران را ترک کرد و با حالتی قهر آمیز به مصر رفت . " 1 ". محمد رضا پهلوی برای اینکه مادر و دیگر اعضای خانواده فوزیه نتوانند بر او تأثیر منفی بگذارند، خواهر خود اشرف پهلوی را همراه وی به مصر فرستاد و او را مأمور مراقبت از همسرش کرد . اما اشرف که بی توجه به موقعیت خود، به طرف بی بند و باری گام برمی داشت، روابط بحث برانگیزی با ملک فاروق - پادشاه مصر - و دیگر اعضای دربار مصر برقرار کرد که به سرعت نقل محافل و مجالس آن سامان شد . ماجرای رابطه اشرف پهلوی و ملک فاروق به سرعت به جراید معروف عربی و اروپایی راه پیدا یافت و موجبات یک رسوایی برای دربار ایران و مصر را فراهم ساخت . این رویداد موجب شد محمد رضا پهلوی، خواهرش را از مصر فراخواند . اشرف درباره روابطش با ملک فاروق چنین می نویسد :
« شخصیت ممتاز دربار، ملک فاروغ، برادر زن برادرم بود. اما فاروغی که من در این سفر شناختم، آن پادشاه چاق و درشت اندام و ولخرجی نبود که بعدها مورد توجه کاریکاتورسازان و طنز پردازان غربی قرار گرفت . او جوانی بود خوشگل و خوش اندام، باریک و بلند ... اما سیاست تنها موضوعی نبود که فاروغ درباره آن با من صحبت می کرد ... هر زمان که با هم گفتگو می کردیم توجه خاصی به من می نمود و تعریف و تمجیدهایی از من می کرد که خیلی فراتر از حدود ادب - حتی ادب شرقی - بود ... بدین خاطر بر روی کشتی تفریحی خود برروی نیل و نیز در کاخ زیبای تابستانی اش در اسکندریه مهمانی های مجللی برپا می کرد ... به من می گفت که دوستم دارد و می خواهد با من ازدواج کند ...»
روابط غیر اخلاقی و فساد آلود، یکی از وجوه مشخصه اشرف پهلوی بود که در بازشناسی شخصیت وی باید مورد توجه قرار گیرد. اشرف خصلت گرایش به فساد و ایجاد روابط غیر اخلاقی را از نخستین سالهای بلوغ داشت و مسئله کشف حجاب در سال 1314 که مصادف با دوران نوجوانی وی بود، به این امر دامن زد و آن را تشدید کرد و موجب شد تا او به گونه ای بی پروا تر با پسران همسن و سال خود ارتباط و دوستی برقرارکند.
اشرف در این سالها هرروز با یکی بود و مانند دستمال کاغذی مردها را عوض می کرد. در خاطرات به جای مانده از رجال و دولتمردان دوران پهلوی اشارات صریحی به بی بند و باری اخلاقی اشرف پهلوی وجود دارد. از جمله یادداشت های اسدالله علم و خاطرات ارتشبد فردوست که هر دو از سال های کودکی و نوجوانی در دربار پهلوی حضور داشتند.
در اواخر سال 1320 فوزیه همسر اول محمد رضا پهلوی که خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود، پس از اولین مشاجره لفظی با شاه، تهران را ترک کرد و با حالتی قهر آمیز به مصر رفت . " 1 ". محمد رضا پهلوی برای اینکه مادر و دیگر اعضای خانواده فوزیه نتوانند بر او تأثیر منفی بگذارند، خواهر خود اشرف پهلوی را همراه وی به مصر فرستاد و او را مأمور مراقبت از همسرش کرد . اما اشرف که بی توجه به موقعیت خود، به طرف بی بند و باری گام برمی داشت، روابط بحث برانگیزی با ملک فاروق - پادشاه مصر - و دیگر اعضای دربار مصر برقرار کرد که به سرعت نقل محافل و مجالس آن سامان شد . ماجرای رابطه اشرف پهلوی و ملک فاروق به سرعت به جراید معروف عربی و اروپایی راه پیدا یافت و موجبات یک رسوایی برای دربار ایران و مصر را فراهم ساخت . این رویداد موجب شد محمد رضا پهلوی، خواهرش را از مصر فراخواند . اشرف درباره روابطش با ملک فاروق چنین می نویسد :
« شخصیت ممتاز دربار، ملک فاروغ، برادر زن برادرم بود. اما فاروغی که من در این سفر شناختم، آن پادشاه چاق و درشت اندام و ولخرجی نبود که بعدها مورد توجه کاریکاتورسازان و طنز پردازان غربی قرار گرفت . او جوانی بود خوشگل و خوش اندام، باریک و بلند ... اما سیاست تنها موضوعی نبود که فاروغ درباره آن با من صحبت می کرد ... هر زمان که با هم گفتگو می کردیم توجه خاصی به من می نمود و تعریف و تمجیدهایی از من می کرد که خیلی فراتر از حدود ادب - حتی ادب شرقی - بود ... بدین خاطر بر روی کشتی تفریحی خود برروی نیل و نیز در کاخ زیبای تابستانی اش در اسکندریه مهمانی های مجللی برپا می کرد ... به من می گفت که دوستم دارد و می خواهد با من ازدواج کند ...»