توضیحات
به اهتمام: بهرام الهی گفتاهایی از نورعلی الهی نورعلی الهی (استاد الهی) (۱۹ شهریور ۱۲۷۴ - ۲۷ مهر ۱۳۵۳) عارف، فیلسوف، قاضی و موسیقیدان. او غالب زندگانی خود را صرف تحقیق در مسائل متافیزیک مانند کاربردهای عملی بعد عرفانی و اخلاقی دین در اجتماع و مطالعه در الهیات و فلسفه نمود. فلسفه و تعلیمات متافیزیک نورعلی الهی مبتنی است بر سوالاتی درباره منشا و طبیعت انسان، جایگاه او در عالم هستی و سرنوشت نهاییاش. در جهانبینی او، بعد معنوی انسان، اهمیتی اساسی دارد. او همواره میکوشید تا انسان را با بعد معنویاش آشنا سازد و اهمیت حفظ تعادل میان دو بعد مادی و معنوی را یادآور شود. وی معتقد است «دین»، به معنای وسیعش، جوهر تمامی ادیان الهی است که در حقیقت، خود «علمی» است دقیق، مبتنی بر مشاهدات و ادراکات عینی، منسجم و تجربی که بدین تعبیر امری است جهانی و مستقل از هر گونه آیین خاص و جدا از عوامل تاریخی یا فرهنگی. همچنین او معتقد است، تفاوتهای میان ادیان الهی صرفاً ظاهری و در مورد مسائل فرعی است و انسان میتواند به کمک وجوه اصلی و عالمگیر دین، پی به سرنوشت حقیقی خود ببرد و به وجود معنوی خود دست یابد. او معتقد است «معنویت» عبارت است از برقراری تعادل در تمامی امور. تعادلی که میبایست در بطن یک زندگی فعال بهدست آورد، زیرا فقط در اجتماع است که انسان میتواند فطرت واقعی خود را بشناسد و خصوصیات انسانیت را در درون خود رشد دهد و به کمال برساند. به اعتقاد او، خودشناسی مستلزم عملی بیش از تفکر صرف است و معنویت هم مانند علوم دیگر، الزاماً باید بر اساس تجربیات قابل تحقیق و بررسی، بنا شود. لذا آنچه وی در قالب تعالیم مکتوب و شفاهی خود منتقل کرده، نتیجه مستقیم تجربیات شخصی اوست و نه فقط تفکرات فلسفی. کتاب آثارالحق، حاصل تعلیمات شفاهی استاد الهی (نورعلی الهی) است که طی سالهای ۱۳۴۳ شمسی تا زمان درگذشتش در سال ۱۳۵۳ شمسی، در جلسات غیر رسمیِ دوستانه به حاضران انتقال مییافت. چند سال بعد از درگذشت استاد الهی، یادداشتهایی که توسط برخی از شاگردانش از این تعلیمات برداشته شده بود، توسط فرزندش، بهرام الهی، در دو مجلد به نامهای آثارالحق جلد اول (۱۳۵۶) و آثارالحق جلد دوم (۱۳۷۰) گردآوری و منتشر شدند. آثارالحق بصورت گفتارهای کم و بیش طولانی بیان شده است. هدف استاد الهی از بیان گفتارها، ایجاد انگیزه و شوق حقپرستی در حاضران و توجه دادن آنان به مبدأ بود، نه بررسی مباحث فلسفی یا فقهی و کلامی. از این رو گفتارها برخلاف دیگر تألیفاتش، به سبک محاورهای و با بیان ساده بیان و تنظیم شده است، و قالب ادبی و یا اسلوب نگارشی خاصی در آن به کار نرفته است. گفتارها در جلد اول آثارالحق به ترتیب موضوع و در جلد دوم بیشتر بر اساس تاریخ، مرتب شدهاند. آثارالحق جلد اول شامل هفت بخش و جلد دوم شامل دو بخش میباشد که بعضی از موضوعات این دو کتاب عبارتند از: سلوک معنوی، خودشناسی، مبدأ و معاد، حقوق و وظایف، کیفیات اخلاقی و غیره. جیمز موریس در مورد تعلیمات شفاهی استاد الهی میگوید: «استاد الهی با تعلیمات شفاهی خود و پاسخ به سه سؤال بنیادین متافیزیکی و اخلاقی دربارهٔ اصل و فطرت انسان، حقوق و وظایف و مقصد نهاییاش، دانشگاه معنوی را برای هرانسانی فارغ از فرهنگ و عقیده خاص، بنیان نهاد. تعلیمات استاد الهی، روش عملی منسجمی را در اختیار انسان مینهد که امکان پیشرفت معنوی او را در مراحل مختلف فراهم میکند. از نکات اساسی آموزههای او میتوان به توضیح مفهوم نقش مظهریت الهی اشاره کرد.» شالوده و اساس اندیشهٔ استاد الهی، بر جوهر و اصول اصلی کلیهٔ ادیان الهی استوار است. از این رو نمیتوان این اندیشه را به دین یا مذهب، یا مرام خاصی منسوب کرد. وی، همانطور که از گفتارهایش برمیآید، به همهٔ ادیان و عقاید احترام میگذارد و هر کس را در انتخاب مذهب آزاد میداند، هر چند، برای سیر کمال روح، آن مذهبی را توصیه میکند که با اصول ادیان الهی مغایر نباشد.