توضیحات
سرآرتور هاردینگ(وزیر مختار بریتانیا در ایران در عهد سلطنت مظفرالدین شاه قاجار) در دوازدهم اکتبر 1859 میلادی به دنیا آمد و در بیست و هفتم دسامبر1933(در74 سالگی) از دنیا رفت. سرآرتور هاردینگ در سال 1920 بازنشسته شد و سیزده سال بعد در گذشت. خاطرات سیای وی در دوجلد: جلد اول تحت عنوان خاطرات یک دیپلمات انگلیسی در اروپا و جلد دوم تحت عنوان خاطرات یک دیپلمات انگلیسی در شرق به ترتیب در سالهای 1927و1928 انتشار یافت است. قسمتهایی از این خاطرات تحت عنوان((ماموریت فوق العاده هندوستان)) و((ماموریتهای مصر و ایران)) از مراجع مهم و تاریخی این دوره(دهه آخر قرن نوزدهم و نخستین دهه قرن بیستم) به شمار می روند. یکی از اهمیت های خاطرات این کاردار بریتانیا در هندوستان و ایران بیشتر از لحاظ نشان دادن روحیه ماموران مستعمراتی انگلیس در اواخر قرن نوزدهم است و غرور و نخوت فرمانروایی آنها را در واضحترین و زننده ترین شکلش نشان می دهد. در کشورهای آسیایی، بالاخص در ایران، همیشه این سوءظن وجود داشت(وچندان بی اساس هم نبوده) که رفتار انگلیسیها با ملل آسیایی غیر از رفتار آنها با اروپاوئیان است و آثار و علائم نخوت نژادی در تمام برخوردهای آنها با سلاطین، امرا، حکام، و شهروندان شرقی دیده می شود. ایرانیها عقیده داشتند که اساس و عصاره این نخوت ناشی از تماس انگلیسیها با هندوان است و لذا(به عقیده ایرانیان) هر آن شخصیت انگلیسی –دیپلمات،بازرگان،جهانگرد،یانظامی – که مدتی در هندوستان بسر برده بود دیگر نمی توانست از ابزار حس برتری نسبت به شهروندان ممالک شرقی خودداری کند. به همین دلیل ایرانیها در سرتاسر دوران قاجار(و اوایل دوره پهلوی) همیشه اصرار داشتند که دیپلماتها یا مستشاران انگلیسی که به ایران می آیند هیچ گونه سابقه خدمت قبلی در هندوستان نباید داشته باشند. از شخصیت های دیگری که در هندوستان کسب تجربه کرده بود و به سمت وزیر مختار بریتانیا در تهران تعیین شد سرپرسی کاکس بود که در پایان جنگ اول به این سمت منصورب شد تا سیاست لردکرزن در ایران(استقرار نظام مستشاری به سبک مصر) جامعه عمل بپوشاند.وی در اجرای این منظور قرار داد 1919 ایران و انگلیس را با وثوق الدوله بست ولی برخلاف آنچه می اندیشید موج ناسیونالیزم ایرانی آن قرار داد و عاقدانش را از صحنه سیاست ایران شست و دور اندخت.