توضیحات
داستان «بوف کور» بر خلاف داستان رآلسیتی فاقد تسلسل زمان و حادثه است. داستان از دو بخش تشکیل شده که دارای یک «شباهت دور و نزدیک» به یکدیگرند. یعنی دو بخش داستان مانند عناصر ساختاری آن (شخصیتها، فضا، زمان و ماجرا) یکدیگر را تکرار و بیان میکنند. زمان خواندن داستان همان حالتی در خواننده ایجاد میشود که راوی نسبت به شخصیتها، مکان، و حوادث حس میکند: آشنایی و غریبگی، نزدیکی و دوری. به جای آنکه هر حادثه نتیجه منطقی حادثه قبل باشد، هر حادثه - یا بهتر بگویم یک حادثه که دیگر حوادث را در خود انباشت کرده- بارها و بارها تکرار میشود... در «بوف کور» همه عناصر عینی:«شخصیتها، کنش، مکان، واقعه و پسزمینه داستان» تبدیل به تصاویری ذهنی و سمبلیک میشوند که فاصله میان واقعیت و تخیل را از میان برمیدارند، و تجربهای تجریدی یا به قول راوی «ماوراء طبیعی» را بیان میکنند. از همینرو بر خلاف رمان رآلیستی حرکت داستان به جای گذر از واقعهای به واقعه دیگر متمرکز است بر تکرار مداوم وقایعی تصویری که با هر تکرار عمق و حجمی تازه ارائه میدهند. حق تکثیر: آزاد منتشر شده در نشریه کلک -فروردین 1369 - شماره 1