توضیحات
برنده اسکار بهترین گریم،فیلمبرداری، طراحی صحنه. نامزد اسکار بهترین فیلمنامه،فیلم خارجی،موسیقی. این کارگردان در این فیلم، ما را به دوره پس از اتمام جنگ داخلی اسپانیا و اوایل دوره حکومت ژنرال فرانکو در آن کشور منتقل می کند تا از اتفاق های مهیب آن زمان برای ما بگوید. شاید از یک دیدگاه «هزار توی پن» به پرده بردن یک اثر ادبیات کودکان باشد زیرا قهرمان داستان دختری ۱۱ ساله و شرح مشکلات عظیم زندگی در اسپانیای فرانکو از دیدگاه وی است. دل تورو که ۴۳ ساله و متولد شهر گوادالاخارای مکزیک است، در اواخر زمستان ۲۰۰۷ درباره «هزار توی پن» می گوید: «ببینید، این فیلم در عین این که داستان گویی برای کودکان و درباره آنان است، اما در یک نگاه کلی تر درباره اصل دیدن شرایط و انتخاب راه آینده زندگی در محیط های دشوار است و این چیزی نیست که فقط مختص کودکان باشد و از قضا بیشتر برای بزرگسالان صادق است. با این حال، دوست دارم این فیلم را دیدگاه من از دنیای کودکان و ادبیات آنها بدانید. چندی قبل به من پیشنهاد کردند فیلم نارنیا را بسازم، اما دیدم موضوع آن بیش از حد کودکانه است. این یکی که می بینید عمومیت گسترده تری دارد و با افکار و دیدگاه من بیشتر می خواند.» در «هزار توی پن» دختری نوجوان به نام اوفه لیا (با بازی ایوانا باکه رو) همراه با مادر بیمار و باردارش به یک اردوگاه و پناهگاه در شمال اسپانیا کوچ می کند. در آن جا پدرخوانده وی ژنرال ویدال (سرژی لوپز) در حال مقابله با آخرین تکه ها و بازمانده های نیروهایی است که جمهوریخواهان نامیده می شوند. اوفه لیا چنان از فضای خشن و محیط ناامن و پر از کشت و کشتار در آنجا زده و دلسرد و متوحش می شود که به مرد و بهتر بگوییم موجودی به نام پن روی می آورد که نمادی از خدایان یونانی است و محیط امن وی به دل لرزان اوفه لیا امید و استحکام می بخشد. وقتی پن به او می گوید که شاید در اصل یک پرنسس باشد که سالهاست گم شده، موضوع برایش جالب تر و زندگی در کنار او برایش بسیار فرح بخش تر از تحمل کردار پدرخوانده ای می شود که قاتلی بیرحم و سنگدل است. حتی قیاس هزارتوی پن «با سایر آثار سینمای کودکان» و آنچه به نام این ژانر می شناسیم، اقدام غیر عاقلانه و بی ثمری است، خودش به شوخی و شاید هم به طور جدی در فاصله کمی تا بهار ۲۰۰۷ می گوید: «نمی خواهم فیلم های من مثل ویلی آزاد رؤیایی باشند. این فیلم می گوید اگر در کنار یک نهنگ کوچولو شنا کنید و دائماً با او باشید، با شما دوست می شود. خیر، این طور نیست.اگر این کار را بکنید، نهنگ در یک لحظه شما را خواهد خورد و فقط خون تان روی آب پخش خواهد شد! چرا دروغ بگوییم و امیدهای واهی بدهیم؟ آیا بهتر نیست بچه ها را از خطرات دنیای کنونی مطلع سازیم تا سلامتی خود را بیشتر و بهتر حفظ کنند و در دام ها نیفتند؟ بچه هایی که آثار مرا ببینند، بلافاصله به این حس و باور می رسند و سعی خواهند داشت که از خطرات موجود دوری جویند. بعضی آثار سینمای کودکان در هالیوود آنقدر رؤیایی و احمقانه است که آنها را به کلی فاقد اطلاعات و کارایی در مبارزه با خطرات موجود می سازد و در نتیجه ممکن است هر لحظه از پای درآیند و بلایی بر سرشان بیاید. من هیچ وقت فیلمی نمی سازم که فرجامش چنین باشد.» با این حال، سفر مکاشفه ای اوفه لیا یک وجه عمومی هم دارد، زیرا به تمام بینندگان می گوید که در دوران سخت تجربه ای نصیب آدم ها می شود که هرگز در دوران عادی حاصل نمی آید و باید صبور و هوشیار بود تا به قول دل تورو سختی ها و خطرها را شناخت و زیادی هم با نهنگ ها دوستی نکرد! حرف آخر را دوگ جونز یعنی ایفا کننده نقش پن می زند. «بله در زندگی و کارهای دل تورو هیولاها و تندی ها و موجودات خطرناک زیادند و ساده لوحی است اگر تصور کنیم مشابه آنها در زندگی حقیقی وجود ندارند. با این وجود، معتقدم دل تورو برای نسل کنونی و جهان فعلی فیلم می سازد و خوب هم می سازد، زیرا کارهای او در درجه اول هشدار دهنده اند و جهان کنونی سرشار از هشدارهایی است که به نفع مان است آنها را ببینیم و بشنویم.»