توضیحات
هیچ کس استبداد منش زاده نمی شود، استبداد منشی برخاسته از پدیده ی نافرهیختگی است. نافرهیختگی یعنی گرایش فرد به سوی استفاده از ابزارهای منفی برای ارتباط با دیگران. نافرهیخته به دروغ و فریب و خشونت و تهدید و امثال آن توسل می جوید تا به هدف خود دست یابد. چرا آدمیان نافرهیخته می شوند؟ این کتاب به بحث پیرامون ریشه های تربیتی موضوع می پردازد و علت های تبدیل فرد به نافرهیخته را بررسی می کند. پس از عوامل محیطی به نقش اراده و اختیار در شکل گیری شخصیت نافرهیخته می پردازد. فرضیه ی کتاب این است که احتمالا «فرد نافرهیخته ای که نداند نافرهیخته است نداریم». به عبارت دیگر وقتی کسی اقدام به اذیت و آزار و زجر دیگران می کند، در هر سطحی و به هر شکلی، نیک می داند که چه می کند. آدم شروری که از شرارت خویش آگاه نباشد نداریم. با این فرضیه، کتاب حاضر سعی می کند سهم قربانی استبدادگری را در تداوم استبداد سالاری نشان دهد. یعنی به طور مستدل ببینیم که بقای استبداد در گرو استبداد پذیری ماست و ما نیز از این پدیده خوب آگاهیم و می دانیم که چه می کنیم. کسی نیست که از غارت و استثمار و چپاول خویش، کم یا بیش، آگاه نباشد. دکتر کورش عرفانی این کتاب در رابطه با نقش استبداد در زندگی و روحیه مردم تحت استبداد نوشته شده است. حق تکثیر: لس آنجلس : انجمن گسترش زبان و فرهنگ ایرانی