توضیحات
نویسنده: صادق زیباکلام چرا، چگونه و چه میشود که یک چهره سیاسی میشود سمبل فهم، دانش، شجاعت، عقل، درک و هر صفت و ممیزه دیگری که مطلوب و مقبول جامعه است؟ آیا به راستی اینگونه است که او چیزی افزون بر سایر اعضای جامعه دارد؟ یا آنکه جایگاهی که او در آن قرار میگیرد یک چنین تصویر و تصوری را برایش فراهم میآورد؟ آیا جایگاه اجتماعی که فرد خود بزرگبین در آن قرار گرفته الزاما چنین وضعیتی را برای وی خلق میکند و در نتیجه چهره سیاسی خود بزرگبین به تدریج اما به گونهای اجتنابناپذیر به این باور میرسد که او واقعا نابغه، نادره و یگانه روزگار است؟ یا شاید آمیزهای از هر دو در کار باشد: هم چهره سیاسی که به زعم طرفدارانش و مردم نابغه معرفی میشود، واقعا از یک درجاتی از نبوغ، یا دستکم از یک استعداد و توانمندیهای بیشتری از دیگران برخوردار است، هم اینکه جایگاه اجتماعی که او در آن قرار گرفته به هر حال یک درجهای از نبوغ و برتر از دیگران بودن را میطلبد؟