توضیحات
نویسنده: شاهرخ شهرابی و الهام السادات حسینی مقصود نهایی فعالیت های مدیران ارشد سازمان، دست یابی به اهداف از پیش تعیین شده است. در این راه، مجموعه مدیران تصمیم گیرنده و اجرایی نیازمند ابزارهایی جهت پایش مستمر حرکت سازمان در مسیرهای تعریف شده اند. راهبری اثربخش یکی از اصلی ترین وظایف مدیران بوده و برای این کار نیازمند بازوهای عملیاتی هستند. حسابرسی داخلی با فرآهم آوردن بستر نظارت پیوسته، با برنامه ریزی دقیق و هم راستا با راهبردهای کلان شرکت، در کنار بهبود سازوکارهای کنترلی و ارائه ی خدمات مشاوره ی مهم ترین ابزار راهبری اثربخش هیات مدیره، مدیر عامل، و سایر ذی نفعان است. اما ایجاد و توسعه یک واحد حسابرسی داخلی آسان نیست. در عمل سازمان ها و حسابرسان داخلی با کمبود منابع مالی و انسانی، فرهنگ سازمانی غیرسازنده، عدم پویایی کافی برای تغییر، ارتباطات ناصحیح میان افراد/واحدها، و عدم درک صحیح ماهیت و سودمندی فعالیت حسابرسان داخلی مواجه هستند. مدیریت ارشد سازمان باید به این موضوع توجه داشته باشد که ایجاد و توسعه واحد حسابرسی داخلی نوعی سرمایه گذاری برای حفاظت از منافع سازمان است که بازدهی آن در بلند مدت قابل مشاهده، و آثار ریالی آن در برخی حوزه ها، به وضوح قابل رهگیری خواهد بود. ایجاد بسترهای مناسب برای آغاز فعالیت حسابرسی زمان بر و هزینه بر بوده و معمولا نتایج آن در یک تا سه سال اول پررنگ نخواهد بود. البته راه¬کارهای متنوعی برای ایجاد واحد حسابرسی وجود دارد که می تواند فرآیند عملیاتی سازی را سرعت بخشد و در ادامه مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت، مدیران ارشد و حسابرسان داخلی هر دو باید پذیرای چالش های پیش روی استقرار و توسعه فعالیت های واحد حسابرسی باشند و با اتخاذ تدابیر اقتضایی و استفاده از رهنمودهای حرفه ای بر مشکلات غلبه کنند. در این مختصر، تلاش شده است تا با ارائه ی راه کارهای کاربردی و ایجاد یک جعبه ابزار مدیریتی، استقرار یا بهبود سازوکارهای فعلی و بازتعریف نقش حسابرسی داخلی در سازمان ها تسهیل شود. حق تکثیر: استفاده برای عموم با مجوز نگارندگان آزاد و رایگان است.