توضیحات
توضیحات : داستان میهمانی دشت مگیدو حکایت رنج است، رنج زنی از ابتدای موجود بودنش تا به هر زمان که خود اراده کند بر درد و رنجش خط پایان بکشد. داستانی که هیچ اسمی در آن دیده نمی شود الا نام چند مکان که مظهر ترس و شکنجه و عذاب و محدودیت و مقهوریت است در دنیای آدمهای امروز.شخصیت ها اسمی ندارند و تنها نامی که برده میشود اسم نامأنوسی است که در اثر کج فهمی برای یک دختر انتخاب شده، که این از عدم به رسمیت شناختن شخصیت مستقل آدمها و درد بی هویتی شان و همچنین ترس از هویدا شدن هویت اصلی شان حکایت دارد. قسمت اعظم داستان از زبان زنی مطلقه حکایت میشود که در خانه پدرش زندگی میکند و ارتباط چندانی با اجتماع بیرون ندارد. همه هم و غمش این است که نامزد جدیدش از محل کارش انتقالی بگیرد تا هر چه زودتر ازدواج کنند و بروند سر خانه و زندگی شان که شبی خاص، خواب دوست صمیمی دوران کودکی و بزرگسالی اش را که چند وقت پیش فوت شده میبیند. این خواب که شامل سفر دنیای زیرین دوستش است، بخاطر پیوندی که با زندگی واقعی اش دارد، آن زن را دچار مالیخولیا میکند و باعث میشود به هر دری بزند تا تعبیرش را بیابد. برچسب ها : . آمین اشکور, بی هویتی, ترس از اجتماع, ترس و شکنجه و عذاب, حکایت رنج, دشت مگیدو, زن مطلقه, سفر دنیای زیرین, کتاب داستان, مالیخولیا, مشکلات زنان