توضیحات
عشق پیچ در پیچ کتاب عشق پیچ در پیچ زندگی دختری به نام آیدا را روایت میکند که در کودکی زندگی سختی داشته و پدر و مادرش را از دست داده اما پس از مدتی برادرش را که در کودکی گم کرده بود پیدا میکند و.... در بخشی از کتاب عشق پیچ در پیچ میخوانیم: داشتم برگهها و قراردادهای شرکت رو میدیدم که یه پسره خوش هیکل و خوشگل قد بلند و موهای جوگندمی و چشمای آبی و بینی که به صورتش میومد و لباشم میزون بود که یادم اومد که چقدر شبیه داداشم بود اسمش آراز بود بیشتر به بابام شبیه بود نکنه این آراز نه بابا متوهم که یهو گفت: - سلام تموم شدما {با خنده و شوخی گفت کاملا از الحنش معلوم بود} -نه داشتم به چیز دیگهای فکر میکردم کاری داشتین -من مهدادم دوست صمیمی آرشام خوشبختم از دیدنتون. و بعد به دسته گل رز قرمز گرفت سمتم واlllای من عاشق رزقرمزم -مرررسی منم از دیدتون خوشبختم -خواهش میکنم قابلی نداره ببخشید فقط اسمتون؟ خواستم چیزی بگم که یهو یه نفر گفت: -ایشون خانم ماندگار هستن آرشام بود که یهو مهداد و برد سمت اتاقش که تو این حین مهداد گفت: -فعلا که ایشون نمیذارن انشالله بعدا با هم آشنا میشیم و رفتن تو اتاق -وlllای خدا این برخلاف آرشام خیلی انرژی مثبته و خیلی باحال... کلمات کلیدی: دانلود رمان عاشقانه، دانلود کتاب عاشقانه، دانلود رمان عاشقانه ایرانی، رمان عاشقانه، دانلود کتاب عشق پیچ در پیچ، دانلود رمان عشق پیچ در پیچ، دانلود رمان ایرانی، داستان فارسی، دانلود داستان ایرانی، برچسبها: دانلود رمان عاشقانه، دانلود کتاب عاشقانه، دانلود رمان عاشقانه ایرانی، رمان عاشقانه، دانلود کتاب عشق پیچ در پیچ، دانلود رمان عشق پیچ در پیچ، دانلود رمان ایرانی، داستان فارسی، دانلود داستان ایرانی