توضیحات
رمان زندگی غیر مشترک کتاب رمان زندگی غیر مشترک روایتگر زندگی دختر و پسری است که بنا به شرایطی مجبور به ازدواج با یکدیگر میشوند و هیچ یک از این شرایط جدید راضی نیستند تا اینکه... در قسمتی از کتاب رمان زندگی غیر مشترک میخوانیم: بلوط: من تو اتاقم راحت ترم…. ونداد با کلافگی گفت: من ناراحتم… بلوط: چرا؟ ونداد با من من گفت: من تنهایی بهم مزه نمیده… بلوط نگاهش کرد. بعد از مکثی گفت: میام اما… ونداد: اما چی؟ بلوط: بعدش باید با هم حرف بزنیم. ونداد: باشه… ولی اون غذای مونده رو نخور… و ظرف غذا را جلوی بلوط گذاشت. باز خوب بود که ماند تا با هم غذا بخورند. او هم شروع به خوردن کرد. ونداد: کباب کوبیده دوست نداری؟ بلوط: جوجه رو ترجیح میدم… دوباره سکوت. حوصلهی جفتشان سر رفته بود. ونداد دیگر میلی به خوردن نداشت. اما بلوط با اشتها ته غذایش را هم درآورد. معلوم بود گرسنه است… ونداد خندهاش گرفته بود. کمی بعد بلوط دست از خوردن کشید و به او نگاه کرد. با لحن جدیای گفت: خوب من به حرفم عمل کردم… ونداد: منظور؟ بلوط: قراره باهم صحبت کنیم… ونداد: منم برات آفتاب بالانس نمیزنم… دارم حرف میزنم بلوط خندهاش گرفته بود. با این حال لبخندش را خورد و گفت: راجع به طلاقمون… ونداد: تو قانعم نکردی… بلوط: با چه دلایلی قانع میشی؟ ونداد: تو شرحشو بگو من راجع بهش تصمیم میگیرم… بلوط فکر کرد چقدر بلبل میشود بعضی وقتها…. بلوط مستقیم به چشمهای عسلی و روشن او زل زد و با قاطعیت گفت: قانعترین دلیلی که دارم اینه که دوستت ندارم… ونداد با لحنی مثل خودش گفت: دلیل بعدی؟ بلوط ابروهایش را بالا داد و گفت: این برات کافی نیست؟ ونداد سرش را تکان داد و گفت: نه… با حرص نگاهش کرد. کلمات کلیدی: رمان عاشقانه، رمان اجتماعی، دانلود رمان اجتماعی، رمان جالب، دانلود رمان عاشقانه، رمان رمانتیک، دانلود رمان زندگی غیر مشترک، رمان زندگی غیر مشترک، دانلود کتاب زندگی غیر مشترک، دانلود رمان زندگی غیر مشترک، برچسبها: رمان عاشقانه، رمان اجتماعی، دانلود رمان اجتماعی، رمان جالب، دانلود رمان عاشقانه، رمان رمانتیک، دانلود رمان زندگی غیر مشترک، رمان زندگی غیر مشترک، دانلود کتاب زندگی غیر مشترک، دانلود رمان زندگی غیر مشترک