تحلیل اقتصادی سیاست‌های کشاورزی

تحلیل اقتصادی سیاست‌های کشاورزی کتاب تحلیل اقتصادی سیاست‌های کشاورزی به قلم علی شهنوازی، علاوه بر اینکه به موضوع تحلیل اقتصادی سیاست‌های کشاورزی می‌پردازد، با معرفی، برآورد و تحلیل نتایج الگوهای متعدد، می‌تواند راهنمایی مناسب برای کارشناسان و دانشجویان رشته‌های اقتصاد و مدیریت کشاورزی ‌باشد. تحلیل اقتصادی سیاست‌های کشاورزی درواقع کاربرد تئوری‌های اقتصادی به‌منظور توضیح بهتر پدیده‌های اقتصادی در بخش کشاورزی می‌باشد. چنانچه تئوری و واقعیت را دو انتهای یک فرآیند در نظر بگیریم در آن صورت هماهنگ نمودن این دو جریان کاری است که تحلیل‌گر اقتصادی انجام می‌دهد. در این‌ بین نه‌ تنها به آموخته‌های علمی و پژوهش‌های دیگر محققان توجه می‌شود بلکه همزمان با حرکت از سمت وقایع اقتصادی، محقق می‌کوشد تئوری‌های مناسب‌تری برای تحلیل و تفسیر فعل‌و‌انفعالات اقتصادی شناسایی و آن‌ها را بومی‌سازی نماید، به‌عبارت‌دیگر تحلیل‌گر علاوه بر دانش اقتصادی به تجربه کافی برای شناسایی نیازها، تقاضاها، قوانین و اولویت‌ها در طول زمان نیز نیاز دارد. تجمیع این موارد زمان‌بر بوده و همواره قابل ارتقا و بهبود هستند. علم اقتصاد ازلحاظ مبانی نظری غنی می‌باشد ولی عرضه دانش مناسب متأثر از تقاضای مؤثر است. با نگاهی به بخش کشاورزی مشاهده می‌شود که در حال حاضر مباحث مربوط به کارایی، بهره‌وری، تخصیص بهینه، ارزش‌گذاری، اولویت‌بندی در مرکز توجه قرار دارند، لذا مطالب کتاب نیز بر پایه همین تقاضا تهیه و تنظیم‌ شده است. در بخشی از کتاب تحلیل اقتصادی سیاست‌های کشاورزی می‌خوانیم: سیاست‌های چارچوب تحلیل سیاستی سیاست‌هایی که بخش کشاورزی را تحت تأثیر قرار می‌دهند شامل سیاست‌های قیمت محصولات کشاورزی، سیاست‌های کلان اقتصادی و سیاست‌های سرمایه‌گذاری عمومی می‌باشند. سیاست‌های قیمتی در یک‌زمان مشخص، تنها بازار یک محصول یا نهاده را متأثر ساخته ولی دامنه تأثیرگذاری سیاست‌های کلان اقتصادی وسیع بوده و همزمان می‌توانند مجموعه‌ای از کالاها و نهاده‌ها را تحت تأثیر قرار دهند. سیاست‌های سرمایه‌گذاری عمومی نیز نحوه تخصیص منابع سرمایه‌گذاری میان گزینه‌های جایگزین را مشخص نموده و از آنجا که منطقه‌ای هستند گروه‌های مختلف تولیدی، مصرفی و بازرگانی را به‌صورت متفاوت متأثر می‌سازند. سیاست‌های قیمت محصولات کشاورزی اجرای سیاست‌های قیمتی، گروه‌های مختلف را به شکل‌های متفاوتی تحت تأثیر قرار داده و اجرای یک سیاست می‌تواند با توزیع مجدد درآمد یا انتقال درآمدی همراه باشد. معمولاً در ارزیابی آثار اقتصادی سیاست‌های کشاورزی، جامعه به سه گروه مصرف‌کننده، تولیدکننده و دولت تقسیم می‌شود. اعمال سیاست‌ها می‌تواند به نفع یا زیان هر یک از این گروه‌ها بوده و همواره در اجرای آن‌ها، گروهی سود و در مقابل گروهی متحمل زیان می‌گردند. سیاست‌های یارانه‌ای باعث انتقال درآمدی میان منابع عمومی از یک‌ طرف و تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان از طرف دیگر شده و دریافت مالیات نیز منجر به ایجاد جریان درآمدی به سمت بودجه عمومی می‌گردد. اعمال سیاست‌های تعرفه‌ای یا محدودیت‌های مقداری در مسیر صادرات یا واردات باعث تغییر قیمت‌های داخلی شده و میزان تولید، مصرف، صادرات و واردات را تحت تأثیر قرار می‌دهند. اعمال محدودیت‌های صادراتی نیز به کاهش قیمت و وضع موانع وارداتی به افزایش قیمت کالا منجر خواهند شد. مؤثر بودن کنترل‌های مستقیم، در بیش‌تر مواقع نیازمند همراهی سیاست‌های تجاری، مالیاتی یا یارانه‌ای بوده، در غیر این صورت شکل‌گیری بازار سیاه کوشش‌های انجام‌یافته را بی‌تأثیر می‌سازد. کلمات کلیدی: کشاورزی، جنبه های اقتصادی، الگوهای ریاضی، کشاورزی و دولت، الگوهای اقتصادی، سیاست های کشاورزی، سیاست های اقتصادی، برچسب‌ها: کشاورزی، جنبه های اقتصادی، الگوهای ریاضی، کشاورزی و دولت، الگوهای اقتصادی، سیاست های کشاورزی، سیاست های اقتصادی