توضیحات
رمان دردم کتاب رمان دردم روایت زندگی دختری به نام نیازین است که در زندگی مشترکش دچار مشکل میشود، خانه و زندگیاش را رها میکند و میرود اما پس از مدتی دوباره برمیگردد تا همه چیز را از نو شروع کند. در قسمتی از کتاب رمان دردم میخوانیم: - نه به اندازهی تو که به زنتم رحم نکردی… یا بهتر بگم. به دوستت رحم نکردی... مثل همیشه از این شاخه به اون شاخه پرید با پوف بلند بالایی بحث و خاتمه داد و حرف دیگهای رو پیش کشید. با لحن خاصی گفت: چرا دروغ گفتی که دو ماه و چهار روز و هشت ساعت ازش خبری نداری؟ به ساعت مچیم نگاه کردم… یک ساعت پیش این حرف رو زده بودم بهش نگاه کردم و گفتم: دقیقا شصت دقیقه قبل گفته بودم که هوس کردم شیشلیک بخورم. این مدت زمان بیخبری از سپنتا حداقل نیم ساعت قبل تر از هوس شیشلیک بود… اون یادت بود اما این نه…. نفسشو تند بیرون فرستاد. دروغ نگفتم آقای مهندس… من ازش هیچ خبری نداشتم… تا همین تماس چند دقیقه پیش… - پس چرا گفتی دوستی که تو توی خونهی خراب شدهاش بودی…خونهی اون بودم. خونهی دوستم….. یا بهتر بگم…. خونهی دوستت… و بهش نگاه کردم. از بهتش هیچ عکس العملی نشون ندادم… نفسمو فوت کردم و کمی دلستر توی جام ریختمو سرمو با نوشیدن طعم استواییش گرم کردم…هنوز میخ بود… هنوز شوک بود. یه لبخند کج زدمو گفتم: چرا همتون ذهن کثیفی دارید…….. فقط داری به این فکر میکنی که یک ماه و دو روز و با سپنتا بودم… حتی یک لحظه هم به ذهنت خطور نکرد که شاید اون تو خونه نبوده باشه… چشماشو بست و باز کرد و گفت: نمیفهممت نیازین... تو رو نمیفهمم….. کلید خونهای که خودم طرحش و کشیدم و داشتم… دوست سابقمو ندیدم….. به جز تو با هیچ احد دیگهای هم رابطه نداشتم…. دستمو روی سینهام گذاشتمو انگشت اشاره امو به سمت بالا گرفتمو گفتم: به خودش قسم من خبطی نکردم…چشمامو بستم و گفتم: به تمام قدیسین قسم… به بارالهی متعالی.. من به تو خیانت نکردم… کلمات کلیدی: رمان اجتماعی، دانلود رمان اجتماعی، دانلود رمان دردم، رمان دردم، دانلود کتاب دردم، دانلود رمان دردم، دانلود رمان عاشقانه، رمان جالب، رمان عاشقانه، رمان رمانتیک، برچسبها: رمان اجتماعی، دانلود رمان اجتماعی، دانلود رمان دردم، رمان دردم، دانلود کتاب دردم، دانلود رمان دردم، دانلود رمان عاشقانه، رمان جالب، رمان عاشقانه، رمان رمانتیک