توضیحات
رمان سالهای بدون من در کتاب سالهای بدون من ریسههای احساس و حماسه درهم تنیدهاند تا ماجرایی شگفت را روایت کنند. کوثر غفاری(نویسنده) کوشیده فضایی خشک و خشن را با شاعرانههایی لطیف درآمیزد تا قصهای متفاوت را خلق کند. رمانی مکاتبهای که با ناپدید شدن ناگهانی یکی از قهرمانهای داستان، ماجراجوییهای منحصربهفردی را به تصویر میکشد و با پایانی غیر منتظره، مخاطب را غافلگیر میکند. در بخشی از رمان سالهای بدون من میخوانیم: پریِ قصهی آبی که بیابان شده است ذوقِ یک غنچه به باغی که خیابان شده است خستهام مثل صدای غمی از حنجرهای یا دو چشمی که ز دیدار تو حیران شده است دل قسم داده مرا کافر عشقت باشم من مسلمان شدهام او ز تو گریان شده است دست رَد بر دل تقدیر زدم تا با تو راه جویم به بهاری که زمستان شده است من که از عشق گذشتم ز چه رو قصهی من مثل تقدیرِ غمِ یوسف کنعان شده است دیرفهمیم از این شهر که افسوس اما قَسمِ سود و زیان ظاهر ایمان شده است این دلِ گمشده را سخت به آغوشت کَش که به فتوای تو او عاقبت انسان شده است چه بنویسم! به کجا باید بنویسم؟ اصلاً چطور بنویسم؟ مگر میشود عشق را به بند جمالت کشید؟ نامههایم به صلیب سرخ و سازمان ملل، بی نتیجه بود. هیچی! هیچ خبری از تو نیست، حتی یک نشانه. می گویند طوری گمشدهای که انگار از اول نبودهای. مثل یک ستارهی دنباله دار که با همه وجود در آسمان هستی بدرخشد و ناپدید شود، پنهانی و ادامه راهت میدرخشد. هر جا فکرش را بکنی رفتهام. هر کاری توانستم انجام دادهام. اما حاصل چهار سال انتظار و پریشان حالیام رسیده به اینجا... کلمات کلیدی: رمان عاشقانه، دانلود رمان عاشقانه، دانلود رمان اجتماعی، رمان اجتماعی، دانلود رایگان کتاب سال های بدون من، دانلود رمان سال های بدون من، برچسبها: رمان عاشقانه، دانلود رمان عاشقانه، دانلود رمان اجتماعی، رمان اجتماعی، دانلود رایگان کتاب سال های بدون من، دانلود رمان سال های بدون من