توضیحات
مسلخ روح کتاب مسلخ روح اثر بهمن انصاری روایتی شگفتانگیز از تضاد حقیقت و وهم است. فضای داستان، در سیاهی مطلق و ناامیدی سپری میشود و مرز میان توهم و بیداری در هیچکجای داستان مشخص نیست. به جرات میتوان گفت مسلخ روح سیاهترین رمان تاریخ ادبیات ایران است. این کتاب، رمانی فلسفی در قالب ادبیات پستمدرن است که تمامی مولفههای پستمدرنیسم در آن رعایت شده و بسیار بیشتر از یک داستان رواست میشود. از لحاظ بار ادبی نیز مسلخ روح بسیار غنی و دارای ادبیاتی پیچیده است. در واقع نویسنده با تلفیق فلسفه پست مدرن و ادبیات کلاسیک فارسی، سبکی نو خلق کرده است. در قسمتی از کتاب مسلخ روح میخوانیم: خندهی وحشتناکی سر داد که مو به تن من سیخ شد و در حالی که با نفرت و نیرنگ به چشمانم خیره بود. آهسته آهسته به پیش آمد... وحشت زده بودم. نمیدانستم باید چکار بکنم. نه راه پس داشتم و نه راه پیش، ناامیدانه از «هیچ»، تقاضای یاری داشتم. با کمک دستهایم خودم را عقب عقب کشیدم. میدانستم که گریختن از دست او ممکن نیست. در انتظار رسیدن معجزه، عقبتر و عقبتر میرفتم. در این میان ناگهان احساس کردم دستم در میان تودهای نرم و چندش ناک فرو رفت... برگشتم... دیدم همچنان که در خون حلزون شناورم. دستم جسد نرم حلزون را له کرده و در میان آن گیر افتاده. رعشهای من را فراگرفت. پی در پی عق میزدم و با ناامیدی میکوشیدم تا دستم را از درون آن تودهی چسبنده و خونی آزاد کنم... در این هیاهو ناگهان صدای خرچ خرچی را در بیخ گوشم حس کردم. آبی لزج روی پوستم لغزید و از لابلای ریشهایم چکید... با تردید و دلهره سرم را چرخاندم... کلمات کلیدی: رمان مسلخ روح، رمان اجتماعی، پست مدرنیسم، پست مدرنیسم در ادبیات، ادبیات سیاه، رمان پست مدرن، دانلود رمان مسلخ روح، دانلود pdf رمان مسلخ روح، برچسبها: رمان مسلخ روح، رمان اجتماعی، پست مدرنیسم، پست مدرنیسم در ادبیات، ادبیات سیاه، رمان پست مدرن، دانلود رمان مسلخ روح، دانلود pdf رمان مسلخ روح