ذهن مهم است: اثر روانی آسیب مچ پا در ورزش ها Mind Does Matter: The Psychological Effect of Ankle Injury in Sport
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- چاپ و سال / کشور: 2016
توضیحات
چاپ شده در مجله مجله روان شناسی و روان درمانی – Journal of Psychology & Psychotherapy
رشته های مرتبط تربیت بدنی، روانشناسی ورزشی
مقدمه انجام ورزش به خودی خود یکی از خطرات آسیب دیدگی را شامل می شود. رایج ترین و پر تکرار ترین آسیب ها مربوط به مچ پا است(۱-۲). ۳٫۱ میلیون ورزش آسیب دیدگی مچ پای ناشی از ورزش در امریکا در سال های بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ وجود داشته است که بیشتر آن ها در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال قرار دارند. سایر عوامل خطر موثر در سنین جوانی نیز مشاهده شده اند: پارگی رباط مچ پا رایج ترین مورد در میان مردان ۱۵ و ۲۵ سال بوده و در زنان بیش از ۳۰ سال می باشد(۳). زنان اغلب اوقات از آسیب مچ پا رنج می برند. از میان کودکان، نوجوانان و ورزشکاران بزرگ سال، کودکان بیشترین اسیب را می بینند، در حالی که بزرگ سالان کم ترین آسیب را به دلیل اسیب مچ پا دارند(۴). پارگی رباط در بیشتر ورزشکاران دیده می شود و تنها ۱۰ درصد آن ها با شکستگی مچ پا رو برو هستند. پارگی رباط معمولا در بازی فوتبال و بسکتبال دیده می شود و از نظر شکستگی، هاکی روی یخ خطرناک ترین ورزش محسوب می شود(۵). آسیب ها و مصدومیت های ورزشی سه برابر بیش تر در طی مسابقه نسبت به جلسات تمرینی اتفاق می افتند و حدود نیمی از آن ها مربوط به پایین تنه می باشند. ۵۰ درصد موارد برخورد بین بازیکنان منجر به مصدومیت می شود و در این خصوص فوتبالیست ها و بازیکنان هاکی روی یخ، به شدت در معرض خطر می باشند(۶). بیشترین تعداد حوادث و برخورد ها برای پارگی رباط، مربوط به ورزش های تیمی و ورزش های داخل سالن است از این روی بازیکنان راگبی، فوتبال، بسگتبال، هندبال و والیبال بیشتر در معرض این آسیب می باشند(۷). مطالعه ای در هنک کنگ داده هایی را ارایه کرده است که نشان می دهد پارگی رباط دو برابر بیشتر با پای غالب می باشد و ۷۳ درصد مصدومیت ها به صورت نکراری هستند و منجر به ناپایداری مزمن مفصل مچ پا می شود(۸). مصدومیت مچ پا در ورزشکاران هزینه زیادی را برای سیستم های مراقبت های درمانی دارد: بر طبق مطالعات در هلند، درمان پارگی رباط مچ پا، ۳۶۰ یورو در هر کشور در سال ۲۰۰۱ می باشد. مطالعه دیگر بر روی سربازان امریکا نشان داد که درمان اسیب های مربوط به ماهیچه و اسکلت، ۱ میلیارد دلار در ۱۹۹۴ در پی داشته است(۴). روان شناسی ورزشی یک زمینه نسبتا جدیدی از علم بوده و می تواند بیانگر اهمیت آن امروزه باشد. حتی ۱۹ درصد ورزشکاران می توانند اثر روانی منفی مصدومیت ورزشی را متحمل شوند که این موجب می شود تا خطر مصدومیت افزایش یابد(۹-۱۰). استرس ناشی از مصدومیت از لحظه مصدومیت تا فرایند توان بخشی تا لحظه بازگشت به رقابت وجود دارد(۱۱). یکی از ناامیدی های مهم، مربوط به جدیت مصدومیت و شدت آن است، با این حال عدم امنیت مربوط به مدت زمان بازیابی و میزان فعالیت روزانه بر حسب نوع مصدومیت تغییر می کند(۱۲). استرس و اضطراب بایستی با درمان اضطراب، ترس و عدم اعتماد به نفس همراه باشد. احساس ترس نیز مربوط به وقوع احتمالی مصدومیتی است که بر کارایی و شدت جلسات تمرینی اثر می گذارد زیرا ورزشکار نمی تواند با اعتماد به نفس کامل به تمرین بپرازد(۱۳). به علاوه، ورزشکاران از طرف مربیان به شدت تحت استرس قرار می گیرند و یا هم تیمی ها آن ها را تشویق به تمرین و بازگشت به برنامه تمرینی در اسرع وقت می کنند(۱۴). تجربه برنامه توان بخشی در درک ورزشکاران به شدت تغییر کرده و تحت تاثیر شخصیت فرد قرار می گیرد. بر طبق مطالعه اکثریت ورزشکاران تحت سه مرحله پس از مصدومیت و اسیب قرار می گیرند: نخستین گام، نفی، دومین گام، تجربه افزایش استرس و در نهایت سطح مقابله می باشد. در اولین روز های پس از مصدومیت، ورزشکاران اطلاعات و دانش مناسبی از مصدومیت و یا عواقب آن ندارد و از این روی نفی و رد مصدومیت در این مرحله رخ می دهد. سپس استرس با افزایش سطح اضطراب، ترس، عصبانیت، و افسردگی همراه با کاهش عزت نفس رخ می دهد. این احساسات منفی، ناشی از تلاش برای بازگشت به پایان دوره فرایند توانبخشی است. به محض این که ورزشکاران تحت این مراحل قرار می گیرند، آن ها قادرند تا با شرایط جدید کنار بیایند. ان ها مصمم شده، انگیزه پیدا کرده و قادرند تا هدف گذاری جدید کرده و با تیم درمانی همکاری می کنند. طول مراحل بر طبق نوع افراد متغیر می باشد و به آسانی با روش های روانی مختلف و متنوع بررسی می شود(۱۶). به منظور مدیریت مصدومیت، یک راهبرد خاص بایستی انتخاب شود که در آن ویژگی های شخصیتی ورزشکار نظیر سازگاری و نگرش های خوشبینانه به عنوان عوامل حفاظتی در برابر محیط در نظر گرفته می شود به طوری که ورزشکاران با ویژگی های مشابه می توانند با شرایط سازگار شوند (۱۷). ایده اصلی توسط یک نظر سنجی انجام شده در میان شناگران مصدوم تایید شده است که بر طبق آن، ورزشکاران با نگرش های بدبینانه در خصوص اینده، رقابت کم تری را در مقایسه با افراد خوش بین داشتند(۱۸). به علاوه، سن ورزشکاران اسی دیده بر موفقیت مقابله با شرایط نیز تاثیر دارد. نوجوانان قادر به مدیریت مسائل مربوط به مصدومیت بوده و حداقل علایم افسردگی را در میان گروه های سنی نشان می دهند(۱۹).، در حالی که ورزشکاران مسن بیشتر در مورد افسردگی، خسته شدن، استرس و تردید علاوه بر علایم جسمانی نظیر کمبود اشتها و معده درد شکایت داشتند(۲۰). جنسیت ورزشکاران نیز مهم است: زنان در مقابله با اسیب ها و مصدومیت ها و انواع استرس ها با مشکل مواجه می شوند. این ورزشکاران فاقد مهارت های سازشی و مقابله ای می باشند و یا حمایت کافی را توسط خانواده خود دریافت نمی کنند و نیاز مبرمی به فرایند توانبخشی طولانی مدت در مقایسه با افراد با حمایت روانی بیشتر دارند(۲۱-۲۲). نقش حمایتی اجتماع نیز بدیهی است: ورزشکاران مصدوم حمایت بیشتری را از خانواده خود دریافت می کنند و اعتماد به نفس بیشتری در طی دوره قبل از اسیب و مصدومیت دارند(۲۳). این یافته توسط مطالعه دیگر تایید شده است که بر طبق آن، سه منبع مهم حمایت اجتماعی در صورت مصدومیت شامل پزشکان تیم، خود تیم و خانواده یا دوستان می باشند. حمایت و پشتیبانی موجب بهبود مقابله، کاهش استرس، و ترس از اسیب در اینده شده و در عین حال موجب افزایش اعتماد به نفس و انگیزه(۱۵) می شود حالات روانی و خلق و خوی هیجانی و احساسی افراد با استفاده از پرسش نامه هایی در طی فرایند توانبخشی اندازه گیری شد. تست های متعددی در این زمینه وجود دارند و از عمده آن ها می توان به پاسخ هیجانی ورزشکاران به پرسشنامه مصدومیت (ERAIQ)، “مقیاس تمپا (TSK)” و ” پرسشنامه بازگشت به ورزش پس از آسیب جدی (SIQ)” اشاره کرد(۲۵-۲۷). در ERAIQ، افرادی که تست را کامل می کنند، گزارشی را در خصوص شرایط، نوع اسیب، و ویژگی های برنامه تمرینی و احساسات مربوط به اسیب های واقعی ارایه می کنند. طیف وسیعی از انواع سوالات برای جمع اوری داده ها استفاده می شوند نمیر: سوالات بله و خیر، سوالات باز، مقیاس های متغیر از ۱ تا ۵ و ۱ تا ۱۰ و نیز سوالاتی که در تست گنجانده می شود(۱۳). TSK تستی است که متشکل از ۱۷ گویه برای براورد میزان ترس از حیث اسیب و مصدومیت مجدد می باشد نمرات بالا نشان دهنده ترس بیشتر از مصدومیت می باشد (۲۷).RSSIQ متشکل از ۲۱ سوال برای بررسی پاسخ های رفتاری، شناختی و هیجانی ورزشکاران به آسیب با نمره حاصل از مقیاس لیکرت ۷ نقطه ای است (۲۶).
رشته های مرتبط تربیت بدنی، روانشناسی ورزشی
مقدمه انجام ورزش به خودی خود یکی از خطرات آسیب دیدگی را شامل می شود. رایج ترین و پر تکرار ترین آسیب ها مربوط به مچ پا است(۱-۲). ۳٫۱ میلیون ورزش آسیب دیدگی مچ پای ناشی از ورزش در امریکا در سال های بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ وجود داشته است که بیشتر آن ها در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال قرار دارند. سایر عوامل خطر موثر در سنین جوانی نیز مشاهده شده اند: پارگی رباط مچ پا رایج ترین مورد در میان مردان ۱۵ و ۲۵ سال بوده و در زنان بیش از ۳۰ سال می باشد(۳). زنان اغلب اوقات از آسیب مچ پا رنج می برند. از میان کودکان، نوجوانان و ورزشکاران بزرگ سال، کودکان بیشترین اسیب را می بینند، در حالی که بزرگ سالان کم ترین آسیب را به دلیل اسیب مچ پا دارند(۴). پارگی رباط در بیشتر ورزشکاران دیده می شود و تنها ۱۰ درصد آن ها با شکستگی مچ پا رو برو هستند. پارگی رباط معمولا در بازی فوتبال و بسکتبال دیده می شود و از نظر شکستگی، هاکی روی یخ خطرناک ترین ورزش محسوب می شود(۵). آسیب ها و مصدومیت های ورزشی سه برابر بیش تر در طی مسابقه نسبت به جلسات تمرینی اتفاق می افتند و حدود نیمی از آن ها مربوط به پایین تنه می باشند. ۵۰ درصد موارد برخورد بین بازیکنان منجر به مصدومیت می شود و در این خصوص فوتبالیست ها و بازیکنان هاکی روی یخ، به شدت در معرض خطر می باشند(۶). بیشترین تعداد حوادث و برخورد ها برای پارگی رباط، مربوط به ورزش های تیمی و ورزش های داخل سالن است از این روی بازیکنان راگبی، فوتبال، بسگتبال، هندبال و والیبال بیشتر در معرض این آسیب می باشند(۷). مطالعه ای در هنک کنگ داده هایی را ارایه کرده است که نشان می دهد پارگی رباط دو برابر بیشتر با پای غالب می باشد و ۷۳ درصد مصدومیت ها به صورت نکراری هستند و منجر به ناپایداری مزمن مفصل مچ پا می شود(۸). مصدومیت مچ پا در ورزشکاران هزینه زیادی را برای سیستم های مراقبت های درمانی دارد: بر طبق مطالعات در هلند، درمان پارگی رباط مچ پا، ۳۶۰ یورو در هر کشور در سال ۲۰۰۱ می باشد. مطالعه دیگر بر روی سربازان امریکا نشان داد که درمان اسیب های مربوط به ماهیچه و اسکلت، ۱ میلیارد دلار در ۱۹۹۴ در پی داشته است(۴). روان شناسی ورزشی یک زمینه نسبتا جدیدی از علم بوده و می تواند بیانگر اهمیت آن امروزه باشد. حتی ۱۹ درصد ورزشکاران می توانند اثر روانی منفی مصدومیت ورزشی را متحمل شوند که این موجب می شود تا خطر مصدومیت افزایش یابد(۹-۱۰). استرس ناشی از مصدومیت از لحظه مصدومیت تا فرایند توان بخشی تا لحظه بازگشت به رقابت وجود دارد(۱۱). یکی از ناامیدی های مهم، مربوط به جدیت مصدومیت و شدت آن است، با این حال عدم امنیت مربوط به مدت زمان بازیابی و میزان فعالیت روزانه بر حسب نوع مصدومیت تغییر می کند(۱۲). استرس و اضطراب بایستی با درمان اضطراب، ترس و عدم اعتماد به نفس همراه باشد. احساس ترس نیز مربوط به وقوع احتمالی مصدومیتی است که بر کارایی و شدت جلسات تمرینی اثر می گذارد زیرا ورزشکار نمی تواند با اعتماد به نفس کامل به تمرین بپرازد(۱۳). به علاوه، ورزشکاران از طرف مربیان به شدت تحت استرس قرار می گیرند و یا هم تیمی ها آن ها را تشویق به تمرین و بازگشت به برنامه تمرینی در اسرع وقت می کنند(۱۴). تجربه برنامه توان بخشی در درک ورزشکاران به شدت تغییر کرده و تحت تاثیر شخصیت فرد قرار می گیرد. بر طبق مطالعه اکثریت ورزشکاران تحت سه مرحله پس از مصدومیت و اسیب قرار می گیرند: نخستین گام، نفی، دومین گام، تجربه افزایش استرس و در نهایت سطح مقابله می باشد. در اولین روز های پس از مصدومیت، ورزشکاران اطلاعات و دانش مناسبی از مصدومیت و یا عواقب آن ندارد و از این روی نفی و رد مصدومیت در این مرحله رخ می دهد. سپس استرس با افزایش سطح اضطراب، ترس، عصبانیت، و افسردگی همراه با کاهش عزت نفس رخ می دهد. این احساسات منفی، ناشی از تلاش برای بازگشت به پایان دوره فرایند توانبخشی است. به محض این که ورزشکاران تحت این مراحل قرار می گیرند، آن ها قادرند تا با شرایط جدید کنار بیایند. ان ها مصمم شده، انگیزه پیدا کرده و قادرند تا هدف گذاری جدید کرده و با تیم درمانی همکاری می کنند. طول مراحل بر طبق نوع افراد متغیر می باشد و به آسانی با روش های روانی مختلف و متنوع بررسی می شود(۱۶). به منظور مدیریت مصدومیت، یک راهبرد خاص بایستی انتخاب شود که در آن ویژگی های شخصیتی ورزشکار نظیر سازگاری و نگرش های خوشبینانه به عنوان عوامل حفاظتی در برابر محیط در نظر گرفته می شود به طوری که ورزشکاران با ویژگی های مشابه می توانند با شرایط سازگار شوند (۱۷). ایده اصلی توسط یک نظر سنجی انجام شده در میان شناگران مصدوم تایید شده است که بر طبق آن، ورزشکاران با نگرش های بدبینانه در خصوص اینده، رقابت کم تری را در مقایسه با افراد خوش بین داشتند(۱۸). به علاوه، سن ورزشکاران اسی دیده بر موفقیت مقابله با شرایط نیز تاثیر دارد. نوجوانان قادر به مدیریت مسائل مربوط به مصدومیت بوده و حداقل علایم افسردگی را در میان گروه های سنی نشان می دهند(۱۹).، در حالی که ورزشکاران مسن بیشتر در مورد افسردگی، خسته شدن، استرس و تردید علاوه بر علایم جسمانی نظیر کمبود اشتها و معده درد شکایت داشتند(۲۰). جنسیت ورزشکاران نیز مهم است: زنان در مقابله با اسیب ها و مصدومیت ها و انواع استرس ها با مشکل مواجه می شوند. این ورزشکاران فاقد مهارت های سازشی و مقابله ای می باشند و یا حمایت کافی را توسط خانواده خود دریافت نمی کنند و نیاز مبرمی به فرایند توانبخشی طولانی مدت در مقایسه با افراد با حمایت روانی بیشتر دارند(۲۱-۲۲). نقش حمایتی اجتماع نیز بدیهی است: ورزشکاران مصدوم حمایت بیشتری را از خانواده خود دریافت می کنند و اعتماد به نفس بیشتری در طی دوره قبل از اسیب و مصدومیت دارند(۲۳). این یافته توسط مطالعه دیگر تایید شده است که بر طبق آن، سه منبع مهم حمایت اجتماعی در صورت مصدومیت شامل پزشکان تیم، خود تیم و خانواده یا دوستان می باشند. حمایت و پشتیبانی موجب بهبود مقابله، کاهش استرس، و ترس از اسیب در اینده شده و در عین حال موجب افزایش اعتماد به نفس و انگیزه(۱۵) می شود حالات روانی و خلق و خوی هیجانی و احساسی افراد با استفاده از پرسش نامه هایی در طی فرایند توانبخشی اندازه گیری شد. تست های متعددی در این زمینه وجود دارند و از عمده آن ها می توان به پاسخ هیجانی ورزشکاران به پرسشنامه مصدومیت (ERAIQ)، “مقیاس تمپا (TSK)” و ” پرسشنامه بازگشت به ورزش پس از آسیب جدی (SIQ)” اشاره کرد(۲۵-۲۷). در ERAIQ، افرادی که تست را کامل می کنند، گزارشی را در خصوص شرایط، نوع اسیب، و ویژگی های برنامه تمرینی و احساسات مربوط به اسیب های واقعی ارایه می کنند. طیف وسیعی از انواع سوالات برای جمع اوری داده ها استفاده می شوند نمیر: سوالات بله و خیر، سوالات باز، مقیاس های متغیر از ۱ تا ۵ و ۱ تا ۱۰ و نیز سوالاتی که در تست گنجانده می شود(۱۳). TSK تستی است که متشکل از ۱۷ گویه برای براورد میزان ترس از حیث اسیب و مصدومیت مجدد می باشد نمرات بالا نشان دهنده ترس بیشتر از مصدومیت می باشد (۲۷).RSSIQ متشکل از ۲۱ سوال برای بررسی پاسخ های رفتاری، شناختی و هیجانی ورزشکاران به آسیب با نمره حاصل از مقیاس لیکرت ۷ نقطه ای است (۲۶).
Description
Introduction Doing sports, itself, constitutes the risk of injuries. The most common, and at the same time most frequent sport injuries relate to the ankle [1,2]. There were 3.1 million sports related ankle injury in the United States of America between 2002 and 2006 most of them in the 15-19 year age group. Beyond young age other influential risk factors were recognized; ankle ligament rupture was more common among men between 15 and 25 and in case of women beyond 30 years of age [3]. Women more often suffer ankle injury. Of children, teenage and adult athletes, children are most while adults are the least likely to suffer ankle injury [4]. Ligament rapture is faced by the majority of athletes who check into ER and only 10% of them have ankle fracture. Ligament raptures mostly occur while playing basketball or football and regarding fractures hiking is considered the other dangerous sport beyond the two games mentioned above [5]. Sport injuries happen three times more often during matches than in training sessions and about half of them are related to the lower limbs. 50% of the cases contact between players is the cause of the injury and in this respect footballers and ice hockey players are the most affected [6]. The highest number of incidents for ligament rupture is typical with team sports and indoor sports, so rugby, football, basketball, handball and volleyball players are the most exposed to this kind of injury [7]. A Hong Kong study presented data that ligament rupture is twice more frequent with the dominant leg and 73% of the injuries are recurrative resulting in the chronic instability of the ankle joint [8]. The ankle injuries of athletes mean a significant burden for the health care system as well: according to studies in the Netherlands, the treatment of a single ankle ligament rupture cost 360 EUR in the country in 2001. Another study on soldiers from the United States of America showed that the treatment of musculoskeletal injuries cost 1billion USD in 1994 [4]. Sport psychology is considered a relatively new field of science and many would question its relevance even today. Even 19% of athletes can meet the negative psychological impact of their suffered sport injury that increases the risk of a repeated injury in itself [9,10]. The stress triggered by the accident goes along with the athlete from the very moment of the injury through the process of rehabilitation to the moment of their return to competition [11]. The very frustration is not generated by the seriousness of the injury, but the insecurity whether how long the recovery would take and to what extent their daily routine would change due to the injury [12]. Stress and anxiety significantly hinders complete recovery, thus a proper rehabilitation process should comprise the treatment of anxiety, fear and lack of self-confidence the athlete faces [9]. The emotion of fear is also related to the possible recurrence of the injury notably influencing the efficiency and intensity of training sessions, since the athlete does not dare to train with proper self-confidence and devotion [13]. In addition athletes are put under great stress by coaches and mates who push them to return and start their full training programme as soon as possible [14]. The experience of the rehabilitation programme in the perception of athletes may also continually change greatly influenced by the personality of the individual as well [15]. According to a study the majority of athletes come through three stages after suffering an injury: the first stage is of negation, the next is about experiencing increased stress, finally, high levels of coping characterize the stages. In the first days that follow the injury, athletes cannot show proper insight and understanding of their injury or its consequences, thus negation is typical at this stage. Later, stress appears with increased levels of anxiety, fear, anger, loss and depression coupled with low self-esteem. These negative emotions may even appear as a consequence of yearning for return at the end of the rehabilitation process. As soon as athletes go through these lows, they are able to cope with the new situation: they are determined, motivated and set new targets and can cooperate with the therapeutic team. The order and length of the mentioned stages vary according to individuals and can be easily tackled by applying diverse psychological methods [16]. To handle the injury, a specific strategy should be chosen –in which the personality traits of the athlete such as adaptation and optimistic attitudes are considered protective factors against the environmentthus athletes of the mentioned qualities can better cope with and accept their situation, as well as move on after the injury [17]. The mentioned idea is supported by a survey conducted among injured swimmers according to which athletes with pessimistic attitudes regarding their future carrier performed lower at later competitions in comparison with their peers who were optimistic [18]. Moreover, the age of the injured athlete also influences the success of tackling their situation. Teenagers can handle injury related issues best and they show the least signs of depression among the studied age groups [19], while older athletes often complained about depression, being exhausted, stressed or being in doubt besides somatic symptoms such as insomnia, lack of appetite and stomachache [20]. The gender of athletes is also decisive: it is more difficult to cope with injuries for female and they often demonstrate mechanisms of avoidance, anxiety and various states of stress [9]. Those athletes who did not have properly developed coping skills, or did not receive proper support by their families, had a need for a longer rehabilitation process compared to those individuals who had a more intense psychosocial support [21,22]. The supportive role of social background is apparent as well: injured athletes receive most support from their families and friends they turn to their coaches and team physicians with greater confidence in comparison with their habit during the pre-injury period [23]. This finding has also been supported by another study according to which the three most important sources of social support in case of a sport injury are the team physician, the team –including the coach- and the family with the circle of friends [24]. Support promotes coping, reduces stress, the fear of being injured in the future, moreover and increases self-confidence and motivation [15] (Figure 1). The emotional temperament and psychological state of individuals can be objectified by applying questionnaires during the rehabilitation process. There are various tests available and mostly “The Emotional Response of Athletes to Injury Questionnaire (ERAIQ)”, the “Tampa Scale of Kinesiophobia (TSK)” and “The Return to Sport after Serious Injury Questionnaire (RSSIQ)” are used [25-27]. In the ERAIQ individuals who complete the test provide an account on the circumstances, the type of the injury, on the characteristic features of the training programme and their feelings regarding the actual or previous injuries. A range of question types are applied in order to collect all data such as: yes-no questions, open questions, scales from 1 to 5 or 1 to 10, as well as supported questions occur in the test [13]. TSK is a test composed of 17 statements to estimate the rate of fear regarding reinjury. Athletes provide answers on a 4-point Likert scale whether to what extent they agree with a given statement. The higher scores gained indicates more fear of a possible reinjury [27]. RSSIQ consists of 21 questions to examine the cognitive, emotional and behavioural responses of athletes to an injury with scores gained from a 7-point Likert scale as well [26].