نقش تئوری در تحقیق سیستم های اطلاعاتی و جنسیت / The role of theory in gender and information systems research

نقش تئوری در تحقیق سیستم های اطلاعاتی و جنسیت The role of theory in gender and information systems research

  • نوع فایل : کتاب
  • زبان : فارسی
  • ناشر : الزویر Elsevier
  • چاپ و سال / کشور: 2013

توضیحات

چاپ شده در مجله اطلاعات و سازمان – Information and Organization
رشته های مرتبط مهندسی فناوری اطلاعات و مدیریت سیستم های اطلاعاتی
۱٫ مقالات در زمینه جنسیت و سیستم های اطلاعاتی (IS)، در مجلات سیستم های اطلاعاتی و به صورت منظم طی ۲۰ سال گذشته چاپ شده است. این مقالات در دو گروه عمده قرار می گیرند. یک گروه از مقالات پژوهشی در رابطه با جنسیت و نیروی کار سیستم های اطلاعاتی (IS) و متمرکز شدن می باشد که به طور معمول تحت نمایندگی زنان در رشته های حرفه ای قرار دارد. دسته دیگر مقالات جنسیت و سیستم های اطلاعاتی بر پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات (IT) تمرکز دارد که به طور معمول برای جستجوی تفاوت های جنسیتی می باشد. در بالاترین سطح می توان گفت که سؤال مدنظر شامل موارد زیر می باشد: ۱) چرا حضور زنان به عنوان نیروی کار کمتر می باشد؟ و ۲) مواردی است که ما باید در مورد نقش جنسیت در پذیرش و استفاده از دانش فناوری بدانیم؟ مطالعات متعددی در مورد وضعیت جنسیتی و تحقیقات سیستم های اطلاعاتی منتشر شده است (به عنوان مثال آدام، هاوکرافت و ریچاردسون، ۲۰۰۴؛ آهوجا، ۲۰۰۲؛ گورباچه وا، ۲۰۱۳؛ واسنی، گرینهیل و تراث، ۲۰۰۵؛ تراث، ۲۰۱۱؛ کوزنبری و هوانگ، ۲۰۰۶). یک نتیجه گیری که از این مطالعات ناشی می شود این است که تحقیقات کافی در مورد جنسیت و سیستم های اطلاعاتی منتشر نشده است. ملاحظه دیگری که در نظر گرفته شده است این است که مقدار قابل توجهی از پژوهش های جنسیتی که تا به حال منتشر شده است به اندازه کافی مبتنی بر تئوری نبوده است (آدام و همکاران، ۲۰۰۴؛ واسنی و همکاران، ۲۰۰۵؛ تراث و همکاران، ۲۰۰۶). همانطور که این نقدها مورد اشاره واقع شده اند، به نظر نمی رسد برخی از تحقیقات در مورد جنسیت و سیستم های اطلاعاتی که در ادبیات منتشر شده اند، با استفاده از هر نظریه جنسیتی بوده باشد. به همین دلیل در مورد مقالات علمی که در مجلات سیستم اطلاعاتی منتشر شده اند، نمی گویند عاری از هر گونه نظریه می باشند. در عوض، می گویند که پدیده های جنسیتی در چنین مقاله هایی، فرضیه نمی باشد. یکی ممکن است بپرسد چرا این موضوع، وقتی که درگیر جنس و پژوهش می باشد، برای فرض کردن جنسیت مهم است. برای پاسخ، مقاله گرگور (۲۰۰۶) در زمینه نظریه موجود در سیستم های اطلاعاتی را در نظر بگیرید. او، با بحث در مورد نقش تئوری در فهم هر پدیده، کار را آغاز می کند. نظریه، لنزی است که راهنمای جمع‌آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آن ها می‌باشد. این، موردی است که آیا تحقیقات پوزیتیویستی، تفسیری و یا انتقادی می باشد. از این رو، نظریه ها عبارتند از: … موجودیت های انتزاعی که هدف آنها توصیف، توضیح و بالا بردن درک از جهان و در برخی موارد، ارائه پیش بینی های لازم برای آنچه در آینده اتفاقی خواهد افتاد و مبنایی را برای مداخله و اقدام ارائه می دهد (ص ۶۱۶). او در ادامه به معرفی انواع نظریه های مورد استفاده در تحقیق سیستم های اطلاعاتی می پردازد: تجزیه و‌تحلیل، توضیح، پیش‌بینی، تبیین و پیش بینی و طراحی و عمل. از این رو، در نظریه جنسیت و جنسیت پژوهش سیستم اطلاعاتی، می‌توان از یک لنز برای راهنمایی جمع آوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها استفاده کرد – که آیا با پوزیتیویستی، معرفت شناسی تفسیری و یا انتقادی انجام می شود. روش دیگر، نظریه جنسیت را می‌توان برای تفسیر یافته ها استفاده کرد، زمانی که جنسیت یک عاملی است که (در حد انتظار و یا به طور غیر منتظره) ناشی از تجزیه و تحلیل بزرگتر می باشد. در نهایت، نظریه جنسیت می تواند در نتیجه، استقرایی بوده و با استفاده از تئوری داده های پایه حاصل شود. از این رو، نظریه جنسیتی به سوی درک پدیده های جنسیتی در چارچوب سیستم اطلاعاتی (تجزیه و تحلیل، توضیح)، ایجاد علیت (پیش بینی) و یا عمل هدایت (طراحی و عمل) هدایت می شوند. در مشاهده این نقش ها که تئوری می تواند در جنسیت و پژوهش سیستم اطلاعاتی نقش بازی کند، آیا در چنین نقش هایی، این پدیده به اندازه کافی مستدل می باشد؟ تراث (۲۰۰۶، ۲۰۱۱) سه شکل مختلف نارسا در مورد نظریه‌پردازی را در نظر می‌گیرد. یک شکل، وقتی رخ می دهد که هیچ نظریه جنسیتی در این تحقیق استفاده نشده باشد. این است که، در حالی که برخی از نظریه های دیگر (از جمله در مورد فن آوری و یا رفتار سازمانی) ممکن است به کار گرفته شود که هیچ جنسیتی برای هدایت مفهوم ابعاد جنسیتی پژوهش، برای اطلاع رسانی در زمینه جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها و یا تفسیر نتایج، وجود ندارد. تمرکز، بر جمع آوری و ارائه اطلاعات آماری در مورد موضوعاتی مانند تفاوت بین مردان و زنان با توجه به قبول فن آوری، استفاده و یا تاثیر سازمانی، محدود شده است. این مورد، با عنوان پژوهش قبل از نظری یا تحقیق نظری بیان می شود، به عنوان مثال، فرصت محدودی را برای کار آینده که می تواند آزمایش، رد و یا گسترش یابد، فراهم می کند. دسته دوم نظریه‌پردازی ناکافی تحقیقات جنسیت و سیستم اطلاعاتی، نظریه‌هایی را در مورد فن آوری و سازمان‌ها به کار می گیرد و در حالی که به صراحت نظریه جنسیتی خاص بیان نمی کند اما تفسیر یافته های جنسیتی توسط نظریه مورد استفاده جنسیتی هدایت می شود. این موضوع در پوزیتیویستی و مطالعات کمّی شایع تر، می باشد. این نظریه استفاده، اغلب در ذات جنسیت به کار گرفته می شود که وجود اساسی را در نظر گرفته و تفاوت ذاتی بین زنان و مردان که برای مفهوم مشاغل سیستم اطلاعات و استفاده از IT قابل استفاده می باشد را لحاظ می کند. در حالی که به صراحت برای این موضوع مطلبی بیان نشده است، از این نظریه برای هدایت تفسیر یافته ها در جهت ذات جنسیت استفاده شده است. این شکل از نظریه‌پردازی ناکافی با عنوان تحقیقات نظری ضمنی نامگذاری شده است. این نظریه پردازی، به دلیل عدم صراحت لنز جنسیت در استفاده از تفسیر داده ها، ناکافی می باشد. از این رو، به بحث کشیدن، به چالش کشیدن و یا ایجاد ادعاهای پژوهشی مشکل ساز می باشد. در نهایت، حتی وجود جنسیت و تحقیقات سیستم اطلاعاتی که به صراحت نظریه جنسیت را به کار می‌گیرد، نشان می دهد شکاف‌ها در تئوری های ناکافی در مورد جنسیت و سیستم های اطلاعاتی، نشأت گرفته از متن سیستم اطلاعاتی می‌باشد که به طور کامل برای همه روابط مشاهده شده در زمینه فن آوری اطلاعات و سیستم اطلاعاتی به حساب می آید. از این رو، این موضوع، با عنوان تحقیقات ناکافی نظری نامیده می شود. در این مقاله از این چارچوب، برای بررسی راه‌هایی که در آن از نظریه جنسیت در تحقیقات منتشرشده جنسیتی و سیستم اطلاعاتی، استفاده می کند. در این تجزیه و تحلیل، از «نظریه» در وسیعترین مفهوم خود استفاده می شود که نه تنها شامل تئوری های ایجاد شده می باشد بلکه شامل نظریه های ضروری، چارچوب‌های نظری و مدل های مفهومی می‌باشد. در حالی که کارهای مشابه، قبلا انجام شده است، این مقاله از دو جهت با کارهای قبلی متفاوت می باشد. اول، بررسی جامع تر آن دسته از مقالاتی است که برای مشارکت در سبد محققان ارشد سیستم اطلاعاتی ۸ مجله منتشر شده اند. دوم، تمرکز منحصر به فرد بر روی مجلاتی است که استاندارد طلایی ادبیات بایگانی شده را بر اساس آن تحقیقات، ایجاد کرده اند. مقاله به شرح زیرسازماندهی شده است. حوزه مطالعه شامل مقالات مجلات جنسیتی و پژوهش های سیستم اطلاعاتی مربوط به موارد زیر می باشد: ۱) جنسیت و استفاده از IT و ۲) جنسیت و نیروی کار سیستم اطلاعاتی. تجزیه و تحلیل، رویکردی را برای تئوری در نظر می گیرد که در شواهد این مقالات مجلات نشان داده شده است: بدون نظریه جنسیتی، نظریه جنسیت ضمنی و نظریه جنسیت صریح و روشن. این موضوع با بحث در مورد برخی از مطالعات نمونه که نظریه جنسیت صریح را به کار می گیرد، دنبال می شود. در نهایت، مفاهیم تحقیق و فعالیت ناشی از نقشی می باشد که نظریه جنسیت در پژوهش جنسیت و سیستم اطلاعاتی بازی کرده و توصیه برای پیشرفت کردن را ارائه می دهد.

Description

۱٫ Introduction Papers on the topic of gender and information systems (IS) have been appearing in the information systems journals on a regular basis for the past 20 years. These papers fall into two broad categories. One category of research papers is concerned with gender and the information systems (IS) workforce, focusing, typically on the underrepresentation of women in the IS professions. The other broad category of gender and IS papers focuses on the adoption and use of information technology (IT),1 typically searching for gender differences. At the highest level we could say that the questions being asked are: 1) why are women underrepresented in the IS workforce? and 2) what do we know about the role of gender in technology adoption and use? Several reviews of the status of gender and IS research have been published (e.g. Adam, Howcroft, & Richardson, 2004; Ahuja, 2002; Gorbacheva, 2013; Kvasny, Greenhill, & Trauth, 2005; Trauth, 2011; Trauth, Quesenberry, & Huang, 2006). One conclusion emanating from these studies is that there isn’t enough gender and IS research being published. Another observation that has been drawn is that a considerable amount of the gender research that is being published isn’t sufficiently theorized (Adam et al., 2004; Kvasny et al., 2005; Trauth et al., 2006). As these critiques point out, some research about gender and IS that is being published in the literature does not appear to be using any theory of gender. This is not to say that scholarly papers published in IS journals are devoid of any theory. Rather, it is to say that the phenomenon of gender in such papers is not theorized. One might ask why it is important to theorize gender when engaging in gender and IS research. In response, consider Gregor (2006) paper on theory in information systems. She begins with a discussion of the role of theory in understanding any phenomenon. Theory is a lens that guides data collection and analysis. This is the case whether the research is positivist, interpretive or critical. Hence, theories are: …abstract entities that aim to describe, explain, and enhance understanding of the world and, in some cases, to provide predictions of what will happen in the future and to give a basis for intervention and action (p. 616). She goes on to identify the types of theory used in information systems research: analyzing, explaining, predicting, explaining and predicting, and design and action. Hence, in gender and IS research gender theory can be used as a lens to guide the collection, analysis and interpretation of data — whether conducted with a positivist, interpretive or critical epistemology. Alternatively, gender theory can be used to interpret findings when gender is a factor which (expectedly or unexpectedly) results from a larger analysis. Finally, gender theory can result, inductively, from the data by means of grounded theory methods. Hence, gender theory is to be directed toward understanding the phenomenon of gender in the context of IS (analyzing, explaining), establishing causality (predicting) or guiding action (design and action). In view of these roles that theory can play in gender and IS research, in what ways is this phenomenon insufficiently theorized? Trauth (2006, 2011) considers three different forms of insufficient theorization. One occurs when no gender theory is used in the research. That is, while some other theory (such as about technology or organizational behavior) might be employed there is no gender lens to guide the conceptualization of the gender dimension of the research, to inform the data collection and analysis, or to interpret the results. The focus is limited to compiling and representing statistical data regarding such topics as differences between men and women with respect to technology adoption, use or organizational impact. This is labeled pre-theoretical or atheoretical research; as such, it provides limited opportunity for future work that could test, refute or extend it. The second category of insufficient theorization of gender and IS research also employs theories about technology and organizations. And while it does not explicitly articulate a particular gender theory the interpretation of gender findings is guided by a gender theory-in-use. This is most prevalent in positivist, quantitative studies. The theory-in-use most often employed is gender essentialism, which assumes the existence of fundamental, inherent differences between men and women that are applicable to the context of information system careers and IT use. While not explicitly declared as such, this theory-in-use has been used to guide the interpretation of findings in a gender essentialist direction. This form of insufficient theorization is labeled implicittheoretical research. It is insufficient theorization because of the failure to explicitly articulate the gender lens being used to interpret the data. Hence, it is problematic for others to discuss, challenge or extend the research claims. Finally, even the body of gender and IS research that explicitly employs gender theory reveals gaps in that there are not enough theories about gender and IS emanating from within the IS field, that fully account for all of the observed relationships to information technology and the IS field. Hence, this is called insufficient-theoretical research. This paper employs this framework to review the ways in which gender theory has been used in published gender and IS research. In this analysis “theory” is used in the broadest sense to include not only established theory but also emergent theory, theoretical frameworks and conceptual models. While similar work has been undertaken before, this paper differs from them in two respects. First, this review is more comprehensive in that it considers papers published in venues beyond the Association for Information System’s Senior Scholars’ Basket of 8 journals. Second, it focuses exclusively on journals – the gold standard of archival literature upon which subsequent research is built. The paper is organized as follows. The scope of study includes gender and IS research journal articles related to: 1) gender and IT use; and 2) gender and the IS labor force. The analysis reveals the approach to theory that is in evidence in these journal articles: no gender theory, implicit gender theory, and explicit gender theory. This is followed by a discussion of some exemplar studies that employ explicit gender theory. Finally, the implications for research and practice resulting from the role that gender theory plays in gender and IS research, and recommendations going forward are presented.
اگر شما نسبت به این اثر یا عنوان محق هستید، لطفا از طریق "بخش تماس با ما" با ما تماس بگیرید و برای اطلاعات بیشتر، صفحه قوانین و مقررات را مطالعه نمایید.

دیدگاه کاربران


لطفا در این قسمت فقط نظر شخصی در مورد این عنوان را وارد نمایید و در صورتیکه مشکلی با دانلود یا استفاده از این فایل دارید در صفحه کاربری تیکت ثبت کنید.

بارگزاری