دستیابی به عرضه ناب از طریق تولید چابک Achieving lean supply through agile manufacturing

چاپ شده در مجله سیستم های تولید مجتمع – Integrated Manufacturing Systems
رشته های مرتبط مهندسی صنایع، لجستیک و زنجیره تامین، تولید صنعتی
اثر شلاق چرمی در این مقاله، ما اثر راهبرد تولید را بر زنجیره عرضه جهانی یک شرکت A در نظر می گیریم. زنجیره عرضه دارای سه رده می باشد که متشکل از موارد زیر است ۱- انبار های خارج از کشور ۲- انبار کالاهای آماده فروش ۳- کارخانه بریتانیا هر سطح زنجیره، محصولات را از رده بالایی خود دریافت می کند. اطلاعات اصلی از انبار های خارجی به ابتار مرکزی متشکل از جریان سفارشات خرید جریان می یابد و انبار مرکزی با کارخانه از طریق پیش بینی های تقاضا و برنامه تولید اصلی مورد توافق(MPS) ارتباط برقرار می کند. عملکرد ضعیف زنجیره عرضه اولیه شرکت را می توان از حیث اثر شلاق چرمی توضیح داد. اطلاعات انتقال یافته در شکل سفارشات تحریف شده بوده و می تواند اعضای بالا دست را در تصمیمات مربوط به موجودی کالا و تولید به اشتباه بیندازد، واریانس سفارشات مجدد می تواند بزرگ تر از واریانس فروش( به مشتریان نهایی) باشد و از این روی هر چه به سمت بالا دست برویم انحراف افزایش می یابد- پدیده ای که موسوم به اثر شلاق چرمی است( لی و همکاران ۱۹۹۷). الگوهای تقاضای تحریف شده و تقویت شده معمول در بسیاری از بخش های بازاریبرای مثال در رابطه با کاغذ سازی، تولید پوشک، عرضه قطعات خودرو، خرده فروشی و محصولات قنادی مستند شده است( تاویل و مک کولن ۱۹۹۹). این مشاهدات به طور کلی همسو با پیش بینی های نظری بدست امده از مدل های شبیه سازی است که زمجیره های عرضه دنیای واقعی را نشان می دهند. مدل های شبیه سازی توسط گروه دینامیک سیستم های لجستیک کاردیف به منظور توسعه اصول جریان مواد برای راهنمایی عوامل زنجیره عرضه که در صدد کاهش اثر شلاق چرمی و بهبود قدرت رقابتی زنجیره عرضه هستند( تویل و مک گولن ۱۹۹۹) استفاده شده اند. این مقاله اثبات می کند که کاربرد این اصول ،به صورت بخشی از بسته مهندسی مجدد زنجیره عرضه، به طور معنی داری موجب کاهش شلاق چرمی در زنجیره عرضه جهانی می شود. چهار اصل جریان مواد LSDG کاردیف در یک پروژه بزرگ مقیاس در خصوص بهبود عملکرد دینامیک زنجیره های عرضه مشارکت داشته است. بعد اساسی روش شناسی پروژه، شبیه سازی زنجیره های عرضه دنیای واقعی با استفاده از نسخه های معتبر و پیشرفته فورستر(۱۹۶۱) و دیگر مدل های زنجیره عرضه که توسطوکیهو و همکاران ۱۹۸۷ مطرح شده است بوده است. هدف تحقیق، کشف قواعد و اصول طراحی ای است که منجر به ساختار زنجیره عرضه بهینه می شود. از این روی این پروژه بر مدل سازیتعاملات سریالی متمرکز است که تعیین کننده عملکرد دینامیک زنجیره عرضه بوده و از مدل سازی و شبیه سازی برای بدست اوردن معیار های راهنما برای مقایسه راهبرد های مختلف بهبود عملکرد زنجیره عرضه استفاده کرده است. توویل و همکاران ۱۹۹۲ نشان دادند که مراحل کاهش موثر اثر شلاق چرمی در چهار مقوله اساسی قرار می گیرد که می توان به آن چهار اصل جریان مواد گفتو می تواند برای همه زنجیره های عرضه ای که به طور منطقی مشابه با مدل فورستر چند پله ای می باشند مناسب باشد. این موارد به شکل زیر هستند: • اصل سیستم های کنترل: این اصل در بر گیرنده انتخاب سیستم های پشتیبان تصمیم گیری برای کمک به ثبات و پایداری دینامیک کل زنجیره عرضه می باشد(اگر زمان انجام فرایند مطمئن باشد و اطلاعات عملیات کیفیت بالایی داشته باشد، آنگاه سیستم های کنترل خوب و قوی نیز می توانند ساده باشند). • اصل فشرده سازی زمان: این اصل در بر گیرنده مهندسی مجدد فرایند های کسب و کار به منظور کاهش زمان انتظار جریان اطلاعات و مواد( کاهش این ها در چارچوب حوزه فناوری و سازمانی رده های فردی می باشد) است. • اصل شفافیت اطلاعات: این اصل شامل به اشتراک گذاری اطلاعات با یکپارچگی بالا بین عوامل زنجیره عرضه( با این حال، کیفیت و کمیت داده های قابل دسترس در سرتاسر زنجیره عرضه از مشتری نهایی به منبع مواد خام به عنوام یک مسئله حساس تجاری باقی می ماند) می باشد. • اصل حذف سطوح زنجیره: این اصل شامل حذف سطوح زنجیره و رابط های کارکردی است( این موجب کاهش تاخیرات زمانی و تحریف اطلاعات شده و به تاین ترتیب موجب تسریع تقویت تقاضا می گردد ولی می تواند منجر به ایجاد یک کانال توزیع کاملا متفاوت شود). زنجیره عرضه جهانی شرکت A یک تولید کننده انگلیسی محصولات مهندسی مکانیکی ابزار دقیق است که از طریق یک شبکه ای از شرکت های تابعه در کشور های خارجی محصولات خود را توزیع می کنند که در شکل ۱ نشان داده شده است. مجموع ۸۰ درصد محصولات با بزرگ ترین بازار ها در ژاپن و امریکا صادر می شوند. زنجیره عرضه داخلی شرکت متشکل از سه سطح است: ۱- یک کارخانه بریتانیایی ۲- دفتر مرکزی شرکت وانبار مرکزی کالاهای آماده فروش و ۳- تعدادی از عملیات شرکت های فرعی خارج از کشور هر سطح زنجیره دارای سیستم کنترل خاص خود است که در شکل ۲ نشان داده شده است و وابسته به انتقال سریالی اطلاعات لجستیک از یک سطح به سطح بعدی دارد. کل سیستم پیش بینی محور بوده و پیش بینی های مجدد حوزه فروش به یک طرح تقاضا توسط مدیریت بازرگانی تبدیل شده و توسط مدیریت مواد کارخانه به یک طرح تولید اصلی مبدل شد. در طی دهه ۱۹۸۰ میلادی، این فرایند های برنامه ریزی شامل تحلیل اکسل با داده های ارسال شده از طریق فکس و وارد کردن داده ها با کیبورد در سطح بعدی بود. فرایند های برنامه ریزی سه ماهه با چرخه ماهیانه سفارش دهی مجدد توسط شرکت های تابعه خارجی و تغذیه به یک فرایند مشترک تعدیل MPS با مدیریت مواد و بازرگانی تکمیل می شد. به علاوه، تغییرات MPS اواسط ماه با مدیریت مواد در پاسخ به گزارشات موارد نقص سفارش با مدیریت تجاری قابل دسترس برای سیستم مدیریت اطلاعات تدارکات بیان می شوند.