ارزیابی زیست محیطی Environmental Evaluation
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : الزویر Elsevier
- چاپ و سال / کشور: $1987
توضیحات
چاپ شده در مجله ساختمان و محیط زیست – Building and Environment
رشته های مرتبط معماری، تکنولوژی معماری و معماری پایدار
مقدمه در۱۹۶۶، کوان در اولین نسخه از کتاب خود با عنوان تاریخچه علوم معماری(۱)، در عنوان فصل پنجم کتاب عنوان کرد که طراحی محیطی، ساختار را به عنوان یک مسئله علمی علم معماری جایگزین می کند. امروزه، پس از ۲۰ سال بعد، طراحی زیست محیطی هنوز یک مسئله مهم است. به طور کلی اگرچه ساختمان ها را می توان به طور قابل پیش بینی طراحی کرد، ولی نمی توان محیط داخل ساختمان را به این صورت طراحی کرد. علی رغم حجم زیادی از تحقیقات انجام شده در زمینه بسیاری از ابعاد یک محیط ساختمانی، و ذخیره دانش، طراحی یک محیط اغلب تصادفی است. کاربران و ساکنان ساختمان های جدید امروزی همانند کاربران ساختمان های قدیمی تا حدودی ناراحت هستند. آن ها ممکن است بسیار سردشان یا گرمشان شود و ه یا نوعی خشکی را تجربه کنند. آن ها اغلب از شنیدن سر و صدا ناراحت می شوند. تالار ساختمان ممکن است امکان توزیع یا کیفیت صدای مورد انتظار کاربران را فراهم نکند: انواع جدید کارکرد ها و برنامه ریزی مکان و فضا منجر به ایجاد محیط های بصری نارضایت بخش می شود به طوری که کاربرد اخیر واحد های نمایش بصری در دفاتر، به کرات اثبات شده است(۲). تعداد نمونه های احتمالی از مسائل زیست محیطی، بی نهایت می باشند. با در نظر گرفتن این ماهیت، این عدم قطعیت برایند های طراحی محیطی قابل انتظار است زیرا محیط ساختمان موضوع بسیاری از رشته هایی است که به شیوه های مختلف با هم تعامل دارند. در واقع، هر شاخه از این موضوع بسیار پیچیده است، که شامل عملکرد پدیده های فیزیکی( نور، حرارت، صدا )، تجربه ذهنی و فلسفی این پدیده ها توسط افراد و گروه ها در طیف وسیعی از شرایط و محیط ها که در آن ها استاندارد ها و انتظارات با مکان و زمان متغیر بوده و تفاوت های تجربه قابل استناد به افراد مختلف است. به علاوه، تغییرات بیشتر در تحمل شرایط محیطی افراد و گروه ها بستگی به عواملی نظیر مسئولیت پذیری اقتصادی عملیات و نگه داری این محیط ها می باشند. مورد دیگری که بایستی پذیرفت این است که در طراحی زیست محیطی، نیاز به تحقیقات جدید کم تر از نیاز به یافتن شیوه هایی برای پیاده سازی تحقیقاتی است که امروزه وجود دارند. اگرچه اطلاعات زیادی از تحقیقات در خصوص ماهیت و طراحی محیط های حرارتی، بصری و صوتی قابل دسترس است، بسیاری از ساختمان ها در طراحی خود، یک نوع عدم اگاهی از این دانش را نشان می دهند. این نشان دهنده نیاز به بررسی پیاده سازی موفق تحقیقات محیطی است. دلایل زیادی برای این عدم استفاده از نتایج تحقیقات در فرایند طراحی زیست محیطی وجود دارد. آن ها شامل پیچیدگی ذاتی و حوزه و گسترده موضوع می باشد. بسیاری از شرکت کنندگان در فرایند طراحی برای ساختمان های با اندازه متوسط کار می کنند و تعداد ویژگی های مورد نیاز طراحان محیط ها و گاهی اوقات شیوه های مختلف دنبال کردن آموزش حرفه های طراخی مختلف بایستی در نظر گرفته شوند. مهم ترین آن ها ماهیت خود فرایند طراحی است. وظیفه طراحان محیط ها به شرح زیر است: شناسایی یک نیاز جدید به پناهگاه، و نیاز های اقتصادی، کارکردی، سازمانی، انسانی. یک راه حل فیزیکی ارایه شده است. ارایش مکانی، ساختار، محتوی، سطوح، مواد، خدمات از طریق قیاس کلمه، خط و بعد، تعریف می شوند. به طور کلی و مجموعا، طراحان زیست محیطی در فعالیت های مختلف گسترده و طرز کار تحلیل، خلق، یکپارچگی، ارزیابی و ارتباط، مشارکت می کنند. در صورتی که طراحان از نتایج تحقیقات استفاده کنند، آنگاه به این فهرست از وظایف بایستی، انتقال فناوری و دانش را افزود: از نوشتار های فنی، دقیق دانشمندان برای تصمیمات و جهات، هم چنین نوشتار های فنی و مبهم و متفاوت در دنیای ساخت و ساز مفهوم و معنی دارند به طوری که کارکنان درک و دانش مهمی از دنیای تحقیقات ساختمانی می باشد. تلاش های زیادی برای اطمینان از موفقیت بالای طراحی محیط های ساختمانی در دنیای فنی پیچیده امروزه صورت گرفته است. یک زمینه فعالیت که در طی ۲۵ سال اخیر توسعه یافته است، ارزیابی سیستماتیک( نقد، تحلیل ارزیابی) عملکرد ساختمان های کامل می باشد. اخیرا، نام ” ارزیابی پس از بهره برداری ” برای این فعالیت استفاده شده است، و این در حالی است که ارزیابی پس از بهره برداری تاکید بر اثرات طراحی بر کاربران ساختمان ها(۳) داشته و از این روی، تنها با یک بخش از مسئله کلی عملکرد ساختمان سرو کار دارد. ارزیابی های عملکرد ساختمان دارای حداقل سه هدف اصلی است(۴) ۱- یادگیری از ساختمان های موجود و و شیوه عملکرد کاربران ساختمان و شیوه استفاده از آن ها برای ارایه دانش در تدوین ملزومات و نیاز های کاربران برای ساختمان های جدید ۲- ارزیابی اثرات احتمالی جایگزین های طراحی و انتخاب مناسب ترین آن ها ۳- کنترل و بررسی این که آیا در یک ساختمان شرایط ناشی از عملیات طراحی است یا خیر در میان تلاش های اولیه برای ارزیابی عملکرد زیست محیطی در ساختمان ها، می توان به کار ها در خصوص ارزیابی محیط دلپذیر و درخشان انجام شده در اوایل ۱۹۶۰ میلادی توسط کمیته کمیسیون بین المللی روشنایی اشاره کرد. بیشتر کار های CIE بر روی ارزیابی تاسیسات روشنایی توسط افراد آگاه انجام شد که قضاوت هایی با کمک پرسشنامه های تهیه شده انجام شدند. کاربرد این روش بالا بوده و هم چنان توسعه یافته است. یک شیوه متفاوت، چگ لیست با یک دستگاه رتبه بندی بسیار ساده در اواخر ۱۹۶۰ میلادی توسعه یافته و در تعدادی از زمینه ها ا و ارزیابی محیط کلی مدارس استفاده گردید(۷-۸). اگرچه از ابتدایی ترین روز ها، هدف اصلی فعالیت ارزیابی، اگاهی بهتر از فرایند های طراحی ساختمان در اینده باشد، مشکلات اجتناب ناپذیری در ترجمه دانش بدست امده از ارزیابی تک ساختمان ها به تعمیمات و کلیات مورد نیاز برای طراحی موثر در شرایط مختلف وجود داشته است. با این حال، بدیهی است که برایند مفید این فعالیت، تجربه اموزشی بدست امده از طریق افراد و گروه هاست(۹-۱۰). یکی از برایند ها و اثرات آن، تاسیس واحد تحقیقات عملکرد ساختمانی دانشگاه استراتکلید در اسکاتلند می باشد (۱۱). از اواخر دهه ۱۹۷۰ همانند POE در امریکای شمالی و مناطق دیگر، ارزیابی ساختمان، توجه زیادی را به خود جلب کرده است و به یک مبنایی عملی برای قضاوت در خصوص موفقیت ها و ضعف های ساختمان های تکمیل تبدیل شده است. کتاب شناسی POE، که در ۱۹۸۳ منتشر شد( که محدود به منابع منتشر شده از ۱۹۷۰) می باشد، حدود ۲۰۰ منبع منبع را لیست کرده است که همه آن ها منتشر شده اند. در واقع، یکی از حذفیات آن ها، کتاب شناسی در سری های یکسان بوده است(۱۳). یک عامل مهم در این رابطه، علی رغم منابع مختلف، که تکامل کم تری در ۲۵ سال اخیر قرن تکامل یافته است، ایستگاه ساختمان ازمایشی استرالیا می باشد(۱۴). این سند، طیف وسیعی از اطلاعات را از منابع مختلف کنار هم قرار داده و ساختار هایی را برای سازمان دهی جست و جو برای ترکیب اطلاعات و قضاوت ها از ارزیابی های ساختمانی ارایه می کند. علی رغم هدف کلی مبنی بر این که ارزیابی ساختمان بایستی موجب بهبود فرایند طراحی شود، بدیهی است که هیچ روش شناخته شده و اماده ای وجود ندارد که بتوان از طریق آن نتایج ارزیابی یک ساختمان را به طور مستقیم به طراحی ساختمان های دیگر نسبت داد. به طور کلی، ارزیابی روش های توصیف شده ، تلاش نمی کنند تا چیزی بیش از دانش تخصصی در خصوص عملکرد ابعاد خاص ساختمان های خاص ارایه کند. تعداد کمی از آن ها از ویژگی های آماری استفاده کرده اند(۱۵)، با این حال به مدرت نمونه های بزرگ استفاده می شود، و این که اجماع کافی در خصوص ساختار ارزیابی مربوط به فرایند طراحی وجود ندارد. گزارشات منتشر شده در خصوص ارزیابی ساختمان ها، موجب افزایش دانش عمومی و اگاهی در خصوص طراحان و مخاطبان در خصوص اثرات مورد انتظار ناشی از فعالیت های طراحی می شود. آن ها دستور العمل مستقیمی در خصوص این که چه کار باید کرد و چه کاری را نباید در پاسخ به فرایند های طراحی خاص انجام داد.
رشته های مرتبط معماری، تکنولوژی معماری و معماری پایدار
مقدمه در۱۹۶۶، کوان در اولین نسخه از کتاب خود با عنوان تاریخچه علوم معماری(۱)، در عنوان فصل پنجم کتاب عنوان کرد که طراحی محیطی، ساختار را به عنوان یک مسئله علمی علم معماری جایگزین می کند. امروزه، پس از ۲۰ سال بعد، طراحی زیست محیطی هنوز یک مسئله مهم است. به طور کلی اگرچه ساختمان ها را می توان به طور قابل پیش بینی طراحی کرد، ولی نمی توان محیط داخل ساختمان را به این صورت طراحی کرد. علی رغم حجم زیادی از تحقیقات انجام شده در زمینه بسیاری از ابعاد یک محیط ساختمانی، و ذخیره دانش، طراحی یک محیط اغلب تصادفی است. کاربران و ساکنان ساختمان های جدید امروزی همانند کاربران ساختمان های قدیمی تا حدودی ناراحت هستند. آن ها ممکن است بسیار سردشان یا گرمشان شود و ه یا نوعی خشکی را تجربه کنند. آن ها اغلب از شنیدن سر و صدا ناراحت می شوند. تالار ساختمان ممکن است امکان توزیع یا کیفیت صدای مورد انتظار کاربران را فراهم نکند: انواع جدید کارکرد ها و برنامه ریزی مکان و فضا منجر به ایجاد محیط های بصری نارضایت بخش می شود به طوری که کاربرد اخیر واحد های نمایش بصری در دفاتر، به کرات اثبات شده است(۲). تعداد نمونه های احتمالی از مسائل زیست محیطی، بی نهایت می باشند. با در نظر گرفتن این ماهیت، این عدم قطعیت برایند های طراحی محیطی قابل انتظار است زیرا محیط ساختمان موضوع بسیاری از رشته هایی است که به شیوه های مختلف با هم تعامل دارند. در واقع، هر شاخه از این موضوع بسیار پیچیده است، که شامل عملکرد پدیده های فیزیکی( نور، حرارت، صدا )، تجربه ذهنی و فلسفی این پدیده ها توسط افراد و گروه ها در طیف وسیعی از شرایط و محیط ها که در آن ها استاندارد ها و انتظارات با مکان و زمان متغیر بوده و تفاوت های تجربه قابل استناد به افراد مختلف است. به علاوه، تغییرات بیشتر در تحمل شرایط محیطی افراد و گروه ها بستگی به عواملی نظیر مسئولیت پذیری اقتصادی عملیات و نگه داری این محیط ها می باشند. مورد دیگری که بایستی پذیرفت این است که در طراحی زیست محیطی، نیاز به تحقیقات جدید کم تر از نیاز به یافتن شیوه هایی برای پیاده سازی تحقیقاتی است که امروزه وجود دارند. اگرچه اطلاعات زیادی از تحقیقات در خصوص ماهیت و طراحی محیط های حرارتی، بصری و صوتی قابل دسترس است، بسیاری از ساختمان ها در طراحی خود، یک نوع عدم اگاهی از این دانش را نشان می دهند. این نشان دهنده نیاز به بررسی پیاده سازی موفق تحقیقات محیطی است. دلایل زیادی برای این عدم استفاده از نتایج تحقیقات در فرایند طراحی زیست محیطی وجود دارد. آن ها شامل پیچیدگی ذاتی و حوزه و گسترده موضوع می باشد. بسیاری از شرکت کنندگان در فرایند طراحی برای ساختمان های با اندازه متوسط کار می کنند و تعداد ویژگی های مورد نیاز طراحان محیط ها و گاهی اوقات شیوه های مختلف دنبال کردن آموزش حرفه های طراخی مختلف بایستی در نظر گرفته شوند. مهم ترین آن ها ماهیت خود فرایند طراحی است. وظیفه طراحان محیط ها به شرح زیر است: شناسایی یک نیاز جدید به پناهگاه، و نیاز های اقتصادی، کارکردی، سازمانی، انسانی. یک راه حل فیزیکی ارایه شده است. ارایش مکانی، ساختار، محتوی، سطوح، مواد، خدمات از طریق قیاس کلمه، خط و بعد، تعریف می شوند. به طور کلی و مجموعا، طراحان زیست محیطی در فعالیت های مختلف گسترده و طرز کار تحلیل، خلق، یکپارچگی، ارزیابی و ارتباط، مشارکت می کنند. در صورتی که طراحان از نتایج تحقیقات استفاده کنند، آنگاه به این فهرست از وظایف بایستی، انتقال فناوری و دانش را افزود: از نوشتار های فنی، دقیق دانشمندان برای تصمیمات و جهات، هم چنین نوشتار های فنی و مبهم و متفاوت در دنیای ساخت و ساز مفهوم و معنی دارند به طوری که کارکنان درک و دانش مهمی از دنیای تحقیقات ساختمانی می باشد. تلاش های زیادی برای اطمینان از موفقیت بالای طراحی محیط های ساختمانی در دنیای فنی پیچیده امروزه صورت گرفته است. یک زمینه فعالیت که در طی ۲۵ سال اخیر توسعه یافته است، ارزیابی سیستماتیک( نقد، تحلیل ارزیابی) عملکرد ساختمان های کامل می باشد. اخیرا، نام ” ارزیابی پس از بهره برداری ” برای این فعالیت استفاده شده است، و این در حالی است که ارزیابی پس از بهره برداری تاکید بر اثرات طراحی بر کاربران ساختمان ها(۳) داشته و از این روی، تنها با یک بخش از مسئله کلی عملکرد ساختمان سرو کار دارد. ارزیابی های عملکرد ساختمان دارای حداقل سه هدف اصلی است(۴) ۱- یادگیری از ساختمان های موجود و و شیوه عملکرد کاربران ساختمان و شیوه استفاده از آن ها برای ارایه دانش در تدوین ملزومات و نیاز های کاربران برای ساختمان های جدید ۲- ارزیابی اثرات احتمالی جایگزین های طراحی و انتخاب مناسب ترین آن ها ۳- کنترل و بررسی این که آیا در یک ساختمان شرایط ناشی از عملیات طراحی است یا خیر در میان تلاش های اولیه برای ارزیابی عملکرد زیست محیطی در ساختمان ها، می توان به کار ها در خصوص ارزیابی محیط دلپذیر و درخشان انجام شده در اوایل ۱۹۶۰ میلادی توسط کمیته کمیسیون بین المللی روشنایی اشاره کرد. بیشتر کار های CIE بر روی ارزیابی تاسیسات روشنایی توسط افراد آگاه انجام شد که قضاوت هایی با کمک پرسشنامه های تهیه شده انجام شدند. کاربرد این روش بالا بوده و هم چنان توسعه یافته است. یک شیوه متفاوت، چگ لیست با یک دستگاه رتبه بندی بسیار ساده در اواخر ۱۹۶۰ میلادی توسعه یافته و در تعدادی از زمینه ها ا و ارزیابی محیط کلی مدارس استفاده گردید(۷-۸). اگرچه از ابتدایی ترین روز ها، هدف اصلی فعالیت ارزیابی، اگاهی بهتر از فرایند های طراحی ساختمان در اینده باشد، مشکلات اجتناب ناپذیری در ترجمه دانش بدست امده از ارزیابی تک ساختمان ها به تعمیمات و کلیات مورد نیاز برای طراحی موثر در شرایط مختلف وجود داشته است. با این حال، بدیهی است که برایند مفید این فعالیت، تجربه اموزشی بدست امده از طریق افراد و گروه هاست(۹-۱۰). یکی از برایند ها و اثرات آن، تاسیس واحد تحقیقات عملکرد ساختمانی دانشگاه استراتکلید در اسکاتلند می باشد (۱۱). از اواخر دهه ۱۹۷۰ همانند POE در امریکای شمالی و مناطق دیگر، ارزیابی ساختمان، توجه زیادی را به خود جلب کرده است و به یک مبنایی عملی برای قضاوت در خصوص موفقیت ها و ضعف های ساختمان های تکمیل تبدیل شده است. کتاب شناسی POE، که در ۱۹۸۳ منتشر شد( که محدود به منابع منتشر شده از ۱۹۷۰) می باشد، حدود ۲۰۰ منبع منبع را لیست کرده است که همه آن ها منتشر شده اند. در واقع، یکی از حذفیات آن ها، کتاب شناسی در سری های یکسان بوده است(۱۳). یک عامل مهم در این رابطه، علی رغم منابع مختلف، که تکامل کم تری در ۲۵ سال اخیر قرن تکامل یافته است، ایستگاه ساختمان ازمایشی استرالیا می باشد(۱۴). این سند، طیف وسیعی از اطلاعات را از منابع مختلف کنار هم قرار داده و ساختار هایی را برای سازمان دهی جست و جو برای ترکیب اطلاعات و قضاوت ها از ارزیابی های ساختمانی ارایه می کند. علی رغم هدف کلی مبنی بر این که ارزیابی ساختمان بایستی موجب بهبود فرایند طراحی شود، بدیهی است که هیچ روش شناخته شده و اماده ای وجود ندارد که بتوان از طریق آن نتایج ارزیابی یک ساختمان را به طور مستقیم به طراحی ساختمان های دیگر نسبت داد. به طور کلی، ارزیابی روش های توصیف شده ، تلاش نمی کنند تا چیزی بیش از دانش تخصصی در خصوص عملکرد ابعاد خاص ساختمان های خاص ارایه کند. تعداد کمی از آن ها از ویژگی های آماری استفاده کرده اند(۱۵)، با این حال به مدرت نمونه های بزرگ استفاده می شود، و این که اجماع کافی در خصوص ساختار ارزیابی مربوط به فرایند طراحی وجود ندارد. گزارشات منتشر شده در خصوص ارزیابی ساختمان ها، موجب افزایش دانش عمومی و اگاهی در خصوص طراحان و مخاطبان در خصوص اثرات مورد انتظار ناشی از فعالیت های طراحی می شود. آن ها دستور العمل مستقیمی در خصوص این که چه کار باید کرد و چه کاری را نباید در پاسخ به فرایند های طراحی خاص انجام داد.
Description
INTRODUCTION IN 1966, in the first edition of his outline history of architectural science [I], Cowan proclaimed by the title of chapter 5 that “Environmental design replaces structure as the principal problem of architectural science”. Today, more than 20 years later, environmental design is still a problem. While building structures, on the whole, can be designed predictably, the environment within buildings, it seems to be common experience, cannot. Despite enormous amounts of research that have been undertaken into many aspects of building environment, and the store of knowledge that has accumulated, design of the environment too often appears to be a matter of chance. Users of today’s new buildings are just as liable as were users of earlier buildings to be uncomfortable. They,may be too hot or too cold and still experience draughts; they are often troubled by noises they would rather not hear; auditoria may not provide the distribution and quality of sound their users expect ; new kinds of space planning and function seem, inevitably, to lead to unsatisfactory visual environments–as recent widespread use of visual display units in offices has so frequently illustrated [2]. The number of possible examples of environmental problems is endless. Considering its nature, this uncertainty of the outcome of environmental design should perhaps be expected, for building environment is a subject of many branches that interact in diverse ways. Indeed, every branch of the subject is extraordinarily complex, involving as it does the performance of physical phenomena (light, heat, sound, etc.), the physiological and subjective experience of these phenomena by individuals and groups in varieties of settings, where expectations and standards vary with place and time and wide differences of experience are attributable to different individuals. Additionally, further variations in individuals’ and groups’ tolerance of environmental conditions depend on such factors as their economic responsibility for the operation and maintenance of those environments. Another truism that should be accepted as readily as Cowan’s is that, in environmental design, the need for new research is less than the need for finding ways to implement the research that already exists. Though much is known from research about the nature and design of (for example) the thermal, visual and aural environments, too many buildings, in their design, exhibit ignorance of this knowledge. This suggests a need for investigation of the successful implementation of environmental research. There are several reasons for this failure to use the results of research in the processes of environmental design. They include the innate complexity and vast scope of the subject; the many participants engaged in the design process for even one moderately-sized building; the range of attributes required of designers of environments and the sometimes totally different ways in which the educations of different design professions are pursued. Most critical, perhaps, is the very nature of the design process itself. The task that designers of environments undertake is this: they identify (or, more often, have identified for them) a new requirement for shelter and the human, organizational, functional, economic, etc. needs set by that problem. A physical solution is posited and given form. Spatial arrangement, structure, content, surfaces, materials, services, etc. are defined (and eventually communicated to those who will undertake the construction) by analogies of word and line and dimension. Separately and collectively, environmental designers are involved in the widely different activities and mindsets of analysis, creation, integration, evaluation and communication. If designers are to use research results, then to this list of duties must be added the tasks of knowledge- and technology-transfer : from the technical and precise and qualified writings of scientists to decisions and directions–also technical but sometimes more ambiguous and differently qualified–that will have meaning in the world of construction, of whose workers only a fraction have much understanding of the world of building research. Various attempts have been made to ensure greater success for the design of building environments in today’s complex technical world. One field of activity that has grown over the last quarter-century has been the systematic evaluation (or criticism, analysis or appraisal) of the performance of completed buildings. Recently the name “post-occupancy evaluation” (“POE”) has been used for this activity, though “post-occupancy evaluations, as they have evolved to date, focus primarily on the impacts of designs on (building) users” [3] and thus, strictly, may deal only with a part, though an important part, of the total problem of building performance. Evaluations of building performance have at least three major purposes [4] : (1) to learn from existing buildings and their users how buildings actually perform and are used (rather than how they are thought to perform and be used) so to provide knowledge for use in the formulation of user-requirements (i.e. “designbriefs” or “design programs”) for proposed new buildings ; (2) to evaluate the possible consequences of design alternatives, enabling choice of the most appropriate ; (3) to check, in a completed building, whether and to what extent the conditions predicted to result from design action did in fact occur. Among the earlier attempts to evaluate environmental performance in buildings was the work on assessment of “the agreeable luminous environment” carried out in the early 1960s by a working committee of the International Commission on Illumination (CIE) [5]. Much of the CIE’s work on the evaluation of lighting installations was carried out by people knowledgeable in lighting who made judgements with the aid of prepared questionnaires. Use of that technique became more widespread and has continued.* A different technique, the checklist, allied to a very simple scoring device, was developed in the late 1960s and used in a number of contexts, but originally to appraise the total environment in schools [7, 8]. Although, from the earliest days, a main intention of evaluation activity was to make the design processes of future buildings better informed, there were inevitable difficulties in translating knowledge gained from evaluations of single buildings to the generalizations needed for effective design in different circumstances. However, it was widely recognised that a useful outcome of such activity was the educational experience gained by the individuals and groups who did the work [9, 10]. One product of this interest, in the 1960s, was the establishment at Strathclyde University in Scotland of the Building Performance Research Unit, publication of that unit’s text [11] and, indirectly, much other material. From the late 1970s as “‘POE” in North America and elsewhere, building evaluation has assumed a wider interest and become a more widely practised basis for passing judgement upon the successes and demerits of completed buildings. A bibliography of “POE”, published in 1983 (and restricted to sources published since 1970) [12] listed some 200 references, which are by no means all that had appeared. Indeed, rather curiously, one of il~ omissions was of an earlier bibliography in the same series [13]. One useful contribution to this subject that, despite the increasing literature, seems to have evolved little in the last quarter of a century is from Australia’s Experimental Building Station [14]. This document brings together a variety of material from different sources that can help provide structures for organising the search for and assembly of information and judgements oblained from building evaluations. Despite the widespread intention that building evaluation should enlighten and improve the design process, it seems clear that no ready method is known by which the results of an evaluation of one building may be applied directly to the design of others. Generally, the evaluation methodologies that have been described do not attempt to do more than provide specific knowledge of the performance of particular aspects of particular buildings. A few have attempted statistical treatments [15] but there have rarely been large enough samples, nor has there been sufficient agreement on an evaluation structure related to the design process, for this to be worthwhile. Published reports on evaluations of buildings have been expected to increase the fund of general knowledge and awareness of reader-designers as to the common consequences to be expected from design activities. They have not been expected to provide direct guidance on what might be done and what should not be done in response to particular design assignments.