ازدواج، خویشاوندان سببی و جرم: مورد برادر زن بزهکار MARRIAGE, IN-LAWS, AND CRIME: THE CASE OF DELINQUENT BROTHERS-IN-LAW
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : وایلی Wiley
- چاپ و سال / کشور: 2017
توضیحات
رشته های مرتبط: علوم اجتماعی و حقوق، جامعه شناسی
از تمام راههایی که میتواند منجر به بازدارندگی جنایی شود، بر روی ازدواج به عنوان یکی از مهم ترین آنها تاکید شده است. دانشمندان جرم¬شناسی بر روی این بحث دارند که آیا این همبستگی مهم بین ازدواج و بازدارندگی از جرم در واقع تصادفی است یا نه، آیا با مسائل انتخابی سر در گم شده است؟ (مخالف است)، یا آیا بازدارندگی به دلیل انتقالات شناختی که مرد را برای ازدواج و زندگی با بزهکاری کمتر آماده میکند، در ابتدا قبل از ازدواج اتفاق میافتد. محققانی که از مطالعات تجربی استفاده میکنند، به طور ثابتی نرخ جرم کمتری در میان مردان متاهل پیدا کردهاند. در واقع، نتایج این تحقیق نشان میدهد که ازدواج یک راه ویژه مهم برای بازدارندگی از جرم است زمانی که ارتباط بین زن و شوهر قوی باشد و زن رفتارهای بزهکارانه نداشته باشد. تاکنون، عوامل بیرونی از فعالیتهای داخلی ازدواج ممکن است بر روی رفتار تاثیر بگذارد. با توجه به دیدگاه الدر از ” زندگیهای بهم پیوسته”، میدانیم که کنترل اجتماعی و اتصالات اجتماعی رفتار فردی را نه تنها از طریق روابط دوتایی مثل ازدواج، بلکه از طریق شبکههای روابط اجتماعی تحت فشار قرار میدهند. حمایتهاو قوانین اجتماعی (در بخشی) از طریق این شبکهها اتفاق میافتد. بنابراین زندگی همسران در این روابط اجتماعی تعبیه شده است که این فراتر از زن و شوهر متاهل است، برای مثال، دوستان و خویشاوندان میتوانند همچنین بر روی رفتار مرد(همسر) تاثیر بگذارند. نتایج تحقیق نشان میدهند که رابطه با خویشاوندان سببی برای روابط مادی بین همسران مهم است، زیرا معمولا با دوسوگرایی مشخص میشود. موفقیت روابط زوجهای ازدواج کرده ممکن است به روابط آنها با خویشاوندان سببی بستگی داشته باشد. و همانطور که همه ما متاهلین میدانیم، وقتی ازدواجی در یک خویشاوند رخ میدهد، و اگر این خویشاوند سببی شامل افراد بزهکار باشد، بزهکاری آنها ممکن است بر روی اثرات شرطی و مثبت ازدواج تاثیر بگذارد. خویشاوندان سببی، بنابراین یک گروه قابل توجه از مردم را به دلیل ارتباط بین خویشاوندان سببی و همسران ازدواج کرده در آن خانواده، تشکیل میدهند. از همسران انتظار میرود تا یک ارتباط خانوادگی با خویشاوندان سببی شکل دهند. علاوه بر این، همسران نه تنها باید خانواده خود را تشکیل دهند- با تمام احساسات، الزامات، و روتینهایی که با آن همراه است- بلکه همچنین باید پلی بین شکاف خویشاوندان غیر خونی هم باشند که ممکن است باعث ایجاد تنش و خصومت بین همسران شوند زیرا که آنها احساس وفا داری از هم گسسته ای به خویشاوند جدید و احساس وفاداری شدیدی به خویشاوند خود دارند. ازدواج زن و شوهر را متحد میکند، در حالیکه علارغم این اتحاد، هیچکدام از آنها مایل به جدا شدن از اعضای خانواده نیستند، برای مثال، جدا شدن از یک برادر، چه تاثیرات مثبتی داشته باشد و چه منفی. تاثیرات گرفته شده از برادران ناگزیر هستند و میتوانند بر روی پویایی داخلی ازدواج تاثیر بگذارند، که به نوبه خود میتوانند مانع یا تقویت کننده اثر بازدارندگی ازدواج شوند. در این مقاله، من بر روی اثر داشتن یک برادر زن بزهکار به عنوان یک شاخص کلی در چگونگی تاثیر عوامل خانوادگی خارجی در پویایی ازدواج تمرکز کرده ام و این که چگونه بر روی اثر بازدارندگی ازدواج تاثیر میگذارد. من بر روی برادر زنها به عنوان مثالی از خانواده غیر خونی که با ازدواج به فرد گره میخورند تمرکز داشته ام که نقش مهمی در رفتار مجرمانه مرد دارند. من بر روی دادههای ثبت احوال دانمارک تکیه گرده ام تا نمونه ای بدست آورم که تنوع گسترده ای از اطلاعات را بر روی خروجی احکام مجرمانه و بر روی روابط فامیلی دارا باشد که برای تحلیل چگونگی همبستگی بازدارندگی مجرمانه فرد با آن خویشاوندان سببی مورد نیاز است. این دادهها، که دارای مقادیر دقیق از روابط فامیلی، ازدواج، و احکام مجرمانه است، نه تنها خروجیهای احکام مجرمانه از تمام مردان متولد ۱۹۶۵ تا ۲۹۷۵ در دانمارک است، بلکه همچنین دادهها مرا مجاز به جفت کردن همسران و ارتباط دادن اطلاعات خواهر/برادر همسر و دیگر افراد خانواده (از جمله خروجیهای محکومیتهای مجرمانه آنها)، کرده است، اطلاعاتی که ممکن است با دیگر منابع داده موجود، در دسترس نباشند. نرخ جرم مردان به طور چشمگیری متفاوت است، همانطور که در این مقاله نشان داده ام، بیش از تمام دوره زندگی آنها، به نوع ازدواجی که کرده اند بستگی دارد. در اینجا، نوع ازدواج با بزهکاری خویشاوندان سببی تعریف میشود. این نشان دهنده مکانیزمهای قوی است که انواع اساسی مردها را با انواع اساسی خانوادهها جفت میکند، و به دلیل این که فعالیتهای خانوادگی اساسا داخلی هستند، جنایتکاری تمایل به تمرکز در شبکههای خانوادگی دارد. در عین حال، بعد از کنترل برای مشاهده تفاوتها در مردان، همسرانشان، فرایندهای شکل گیری خانواده مشترک شان و جنایتکاری خانواده شان، نشان داده ام که اگرچه جنایتکاری شوهران و زنان قبل از ازدواج بیشتر برای خطرات جرایم قبل از ازدواج اهمیت دارد، بازدارندگی مجرمانه یک مرد با توجه به این که آیا او یک برادر زن قبلا مجرم داشته است (یا برادر زن غیر مجرم) متفاوت است. این نشان میدهد که برای مرد نمونه من، ازدواج، که به عنوان یک راه برای بازدارندگی جرم در نظر گرفته شده است، از عوامل فامیلی خارجی به داخلی فعالیتهای ازدواج تاثیر میگیرد. نتایج با مجرمین قبلی، همجنسگرایان، و خویشاوندان که در مجاورت نزدیک هم ساکن هستند، این یافتههای جدید را اثبات میکنند. جرم¬شناسان تمایل به دیدن این دارند که ازدواج را به عنوان یک اتحاد شکل گرفته بین دو همسر ببینند، و اثر بازدارندگی آن مقدما، اگرچه انحصاری نیست، اما با این محتوا تئوریزه شده است. تاکنون، هنگامی که تاریخچه مجرمانه یک برادر زن با بازدارندگی یک مرد در ارتباط است، همانطور که این مقاله هم نشان میدهد که هست، به اهمیت دانستن این که چگونه ازدواج در یک زمان دو خانواده را متحد میکند، اشاره دارد. نتایج گرفته شده از این مقاله پیشنهاد میدهد که ویژگی اعضای خانواده جدید، که خویشاوندان سببی هستند، برای چگونگی تاثیر گذاری مثبت معروف یک ازدواج مهم است و شوهر را به سمت بازدارندگی جرم هدایت میکند.
از تمام راههایی که میتواند منجر به بازدارندگی جنایی شود، بر روی ازدواج به عنوان یکی از مهم ترین آنها تاکید شده است. دانشمندان جرم¬شناسی بر روی این بحث دارند که آیا این همبستگی مهم بین ازدواج و بازدارندگی از جرم در واقع تصادفی است یا نه، آیا با مسائل انتخابی سر در گم شده است؟ (مخالف است)، یا آیا بازدارندگی به دلیل انتقالات شناختی که مرد را برای ازدواج و زندگی با بزهکاری کمتر آماده میکند، در ابتدا قبل از ازدواج اتفاق میافتد. محققانی که از مطالعات تجربی استفاده میکنند، به طور ثابتی نرخ جرم کمتری در میان مردان متاهل پیدا کردهاند. در واقع، نتایج این تحقیق نشان میدهد که ازدواج یک راه ویژه مهم برای بازدارندگی از جرم است زمانی که ارتباط بین زن و شوهر قوی باشد و زن رفتارهای بزهکارانه نداشته باشد. تاکنون، عوامل بیرونی از فعالیتهای داخلی ازدواج ممکن است بر روی رفتار تاثیر بگذارد. با توجه به دیدگاه الدر از ” زندگیهای بهم پیوسته”، میدانیم که کنترل اجتماعی و اتصالات اجتماعی رفتار فردی را نه تنها از طریق روابط دوتایی مثل ازدواج، بلکه از طریق شبکههای روابط اجتماعی تحت فشار قرار میدهند. حمایتهاو قوانین اجتماعی (در بخشی) از طریق این شبکهها اتفاق میافتد. بنابراین زندگی همسران در این روابط اجتماعی تعبیه شده است که این فراتر از زن و شوهر متاهل است، برای مثال، دوستان و خویشاوندان میتوانند همچنین بر روی رفتار مرد(همسر) تاثیر بگذارند. نتایج تحقیق نشان میدهند که رابطه با خویشاوندان سببی برای روابط مادی بین همسران مهم است، زیرا معمولا با دوسوگرایی مشخص میشود. موفقیت روابط زوجهای ازدواج کرده ممکن است به روابط آنها با خویشاوندان سببی بستگی داشته باشد. و همانطور که همه ما متاهلین میدانیم، وقتی ازدواجی در یک خویشاوند رخ میدهد، و اگر این خویشاوند سببی شامل افراد بزهکار باشد، بزهکاری آنها ممکن است بر روی اثرات شرطی و مثبت ازدواج تاثیر بگذارد. خویشاوندان سببی، بنابراین یک گروه قابل توجه از مردم را به دلیل ارتباط بین خویشاوندان سببی و همسران ازدواج کرده در آن خانواده، تشکیل میدهند. از همسران انتظار میرود تا یک ارتباط خانوادگی با خویشاوندان سببی شکل دهند. علاوه بر این، همسران نه تنها باید خانواده خود را تشکیل دهند- با تمام احساسات، الزامات، و روتینهایی که با آن همراه است- بلکه همچنین باید پلی بین شکاف خویشاوندان غیر خونی هم باشند که ممکن است باعث ایجاد تنش و خصومت بین همسران شوند زیرا که آنها احساس وفا داری از هم گسسته ای به خویشاوند جدید و احساس وفاداری شدیدی به خویشاوند خود دارند. ازدواج زن و شوهر را متحد میکند، در حالیکه علارغم این اتحاد، هیچکدام از آنها مایل به جدا شدن از اعضای خانواده نیستند، برای مثال، جدا شدن از یک برادر، چه تاثیرات مثبتی داشته باشد و چه منفی. تاثیرات گرفته شده از برادران ناگزیر هستند و میتوانند بر روی پویایی داخلی ازدواج تاثیر بگذارند، که به نوبه خود میتوانند مانع یا تقویت کننده اثر بازدارندگی ازدواج شوند. در این مقاله، من بر روی اثر داشتن یک برادر زن بزهکار به عنوان یک شاخص کلی در چگونگی تاثیر عوامل خانوادگی خارجی در پویایی ازدواج تمرکز کرده ام و این که چگونه بر روی اثر بازدارندگی ازدواج تاثیر میگذارد. من بر روی برادر زنها به عنوان مثالی از خانواده غیر خونی که با ازدواج به فرد گره میخورند تمرکز داشته ام که نقش مهمی در رفتار مجرمانه مرد دارند. من بر روی دادههای ثبت احوال دانمارک تکیه گرده ام تا نمونه ای بدست آورم که تنوع گسترده ای از اطلاعات را بر روی خروجی احکام مجرمانه و بر روی روابط فامیلی دارا باشد که برای تحلیل چگونگی همبستگی بازدارندگی مجرمانه فرد با آن خویشاوندان سببی مورد نیاز است. این دادهها، که دارای مقادیر دقیق از روابط فامیلی، ازدواج، و احکام مجرمانه است، نه تنها خروجیهای احکام مجرمانه از تمام مردان متولد ۱۹۶۵ تا ۲۹۷۵ در دانمارک است، بلکه همچنین دادهها مرا مجاز به جفت کردن همسران و ارتباط دادن اطلاعات خواهر/برادر همسر و دیگر افراد خانواده (از جمله خروجیهای محکومیتهای مجرمانه آنها)، کرده است، اطلاعاتی که ممکن است با دیگر منابع داده موجود، در دسترس نباشند. نرخ جرم مردان به طور چشمگیری متفاوت است، همانطور که در این مقاله نشان داده ام، بیش از تمام دوره زندگی آنها، به نوع ازدواجی که کرده اند بستگی دارد. در اینجا، نوع ازدواج با بزهکاری خویشاوندان سببی تعریف میشود. این نشان دهنده مکانیزمهای قوی است که انواع اساسی مردها را با انواع اساسی خانوادهها جفت میکند، و به دلیل این که فعالیتهای خانوادگی اساسا داخلی هستند، جنایتکاری تمایل به تمرکز در شبکههای خانوادگی دارد. در عین حال، بعد از کنترل برای مشاهده تفاوتها در مردان، همسرانشان، فرایندهای شکل گیری خانواده مشترک شان و جنایتکاری خانواده شان، نشان داده ام که اگرچه جنایتکاری شوهران و زنان قبل از ازدواج بیشتر برای خطرات جرایم قبل از ازدواج اهمیت دارد، بازدارندگی مجرمانه یک مرد با توجه به این که آیا او یک برادر زن قبلا مجرم داشته است (یا برادر زن غیر مجرم) متفاوت است. این نشان میدهد که برای مرد نمونه من، ازدواج، که به عنوان یک راه برای بازدارندگی جرم در نظر گرفته شده است، از عوامل فامیلی خارجی به داخلی فعالیتهای ازدواج تاثیر میگیرد. نتایج با مجرمین قبلی، همجنسگرایان، و خویشاوندان که در مجاورت نزدیک هم ساکن هستند، این یافتههای جدید را اثبات میکنند. جرم¬شناسان تمایل به دیدن این دارند که ازدواج را به عنوان یک اتحاد شکل گرفته بین دو همسر ببینند، و اثر بازدارندگی آن مقدما، اگرچه انحصاری نیست، اما با این محتوا تئوریزه شده است. تاکنون، هنگامی که تاریخچه مجرمانه یک برادر زن با بازدارندگی یک مرد در ارتباط است، همانطور که این مقاله هم نشان میدهد که هست، به اهمیت دانستن این که چگونه ازدواج در یک زمان دو خانواده را متحد میکند، اشاره دارد. نتایج گرفته شده از این مقاله پیشنهاد میدهد که ویژگی اعضای خانواده جدید، که خویشاوندان سببی هستند، برای چگونگی تاثیر گذاری مثبت معروف یک ازدواج مهم است و شوهر را به سمت بازدارندگی جرم هدایت میکند.