تاثیر تخصصی سازی سهام اوراق بهادار بر ریسک و میزان برگشت شرکت های هلدینگ The Effects of Securitized Asset Portfolio Specialization on Bank Holding Company’s Return, and Risk
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : امرالد Emerald
- چاپ و سال / کشور: 2016
توضیحات
رشته های مرتبط: مدیریت و علوم اقتصادی، مدیریت مالی، اقتصاد مالی، مهندسی مالی و ریسک و مدیریت کسب و کار
در طرف مقابل، حامیان و طرفداران نظریه تخصصی سازی سهام استدلال می کنند، زمانی که احتمال ورشکستگی مالی بالا می باشد، تنوع بخشیدن (افزایش تنوع) می تواند باعث گسترش اثرات این ورشکستگی به بخش های متعدد شرکت گردد، زیرا رکود اقتصادی یک بخش با احتمال بسیار زیادی می تواند باعث ورشکستگی کل ساختار بانکی گردد (Winton, 1999). بر این اساس عملکرد سهام و دارایی های به شکل اوراق بهادار، می تواند به صورت درون زا به وسیله ی ریسک پیش فرض ناشی از فرایند تخصصی سازی به همراهی تصمیمات متمرکزسازی/ متنوع سازی سهام و دارایی های اوراق بهادار، تحت تاثیر قرار بگیرد. آقای Hyland (2003) استدلال کرد که برخلاف شرکت های تخصصی سازی شده، شرکت های متنوع سازی شده (متنوع) نوعی تخفیف در فرایندهای ارزش گذاری (قیمت گذاری) خود خواهند داشت. در واقع، ایشان استدلال می کنند که شرکت های تخصصی سازی شده ای که فرایند تنوع بخشی را را دستور کار خود قرار داده اند، نوعی کاهش ارزش بلند- مدت (طولانی مدت) را خود تجربه کرده اند. مطالعات پیشین انجام گرفته، نگاه مختصری به تاثیر تخصصی سازی سهام (تنوع بخشی) بر عملکرد انواع متنوع سهام داشته اند. از لحاظ جغرافیایی، بانک های تخصصی سازی شده میزان برگشت ها را افزایش و میزان ریسک ها را کاهش داده اند (See Mayer and Yeager (2001), Hayden et al. (2007), and Berger et al. (2010)). در یک مطالعه ی جدید انجام گرفته، آقایان Saeed و Sameer در سال ۲۰۱۵ استدلال کردند که تخصصی سازی بازار بانکی باعث تسهیل و از بین رفتن محدودیت های تامین مالی شده و اثر این مطلب در مورد شرکت های متوسط- اندازه بسیار واضح تر و بارز می باشد. در مورد سرمایه گذاری های صنعتی، Hiraki و Wang (2015)، با استفاده از یک نمونه ی سرمایه های متقابل (دو طرفه) بین المللی نشان داد که مشروط به میزان تمرکز و مراقبت کشور، سرمایه های تخصصی سازی شده ی صنعتی در مقایسه با سرمایه های متنوع سازی شده عملکرد بهتر و قابل قبول تری را از خود ارائه می کنند. نتایج به دست آمده ی خود را اینگونه تفسیر می کنند که دانش کسب شده در زمینه ی تخصصی سازی- صنعت می تواند به مدیران سرمایه گذاری های متقابل در جهت تولید بازده (برگشت) بالاتر نقش کمک کننده داشته باشد. در مورد هلدینگ های سهام داران، آقای Ekholm و Maury (2014) نشان دادند آن دسته از سهام داران با سهام های متمرکز، نوعی عملکرد و ارزش گذاری مثبت و رو به رشد را در آینده تجربه خواهند کرد. این افراد استدلال کردند که سهام داران با سهام های متمرکز، اطلاعات بیشتری را در اختیار داشته و نقش حکومتی بهتری را بازی خواهند کرد. منابع تخصصی سازی مورد مورد نظر می تواند نقش تعیین کننده ای در عملکرد بانکی داشته باشد (see Stiroh and Rumble (2006), Mercieca et al. (2007), Baela et al. (2007), Elsas et al. (2010)) نتایج مورد نظر بر روی سهام اوراق قرضه بسیار متفاوت و پیچیده می باشد. آقایان Bebczuk و Galindo (2008) و Rossi و همکارانش (۲۰۰۹) تمرکز خود را به ترتیب بر روی بانک های آرژانتینی و اتریشی معطوف کردند. آن ها نشان دادند که متنوع سازی (تنوع بخشیدن)، برای ریسک مهاجرت و سودآوری مفید و کمک کننده باشد. در مطالعات مرتبط انجام شده، Acharya و همکارانش (۲۰۰۶)، بانک های ایتالیایی را مورد مطالعه قرار دادند، Hyden و همکارانش (۲۰۰۷) و Kamp و همکارانش (۲۰۰۷) بانک های کشور آلمان را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند، و سرانجام Tabak (2011) بانک های برزیلی را مورد بررسی قرار داد. این افراد دریافتند که فرایند تخصصی سازی سهام اوراق قرضه در بین بخش های مختلف اقتصادی، باعث افزایش برگشت (بازده) و کاهش ریسک می گردد. برخلاف این پیش زمینه ها، این مطالعه در راستای مباحث مطرح شده ی قبلی (پیشین) تمرکز خود را بر سهام اوراق بهادار (تضمین شده) معطوف خواهد کرد، بخشی که در مطالعات قبلی صورت گرفته پوشش داده نشده بود (بررسی نشده بود). در این مطالعه به صورت تجربی به ارزیابی و بررسی نحوه ی اثرگذاری تخصصی سازی سهام اوراق بهادار (تضمین شده) بر ریسک ایمن سازی (تضمین کردن) و برگشت (بازدهی) بانک ها پرداخته شده است. در ابتدا به ارزیابی سازگاری و عدم تناقض برگشت- ریسک مناسب مربوط به سهام اوراق بهادار، با اصول تنوع بخشی (متنوع سازی) خواهیم پرداخت. اگر تخصصی سازی سهام اوراق بهادار (تضمین شده) (تنوع بخشی) منجر به افزایش برگشت یا کاهش ریسک ایمن سازی دارایی ها گردد، می توان نتیجه گرفت که فرایند تخصصی سازی (تنوع بخشی) عملکردهای بانکی را بهبود بخشیده است. در مرحله دوم، همچنین به بررسی و ارزیابی غیرخطی بودن رابطه ی بین بازگشت (بازده) سطوح- بانکی و تخصصی سازی سهام و دارایی های تضمین شده در یک ریسک تضمین شده پرداختیم. اگر نتیجه ی این ارزیابی و آزمون درست باشد، می توان نتیجه گرفت که متنوع سازی (تنوع بخشی) سهام و دارایی های تضمین شده زمانی سودآور و مفید خواهد بود که این دارایی ها و سهام ریسک نزولی را متعادل سازی کنند. سایر قسمت های باقیمانده ی این مقاله را به صورت زیر ساختاربندی کردیم: بخش ۲ به ارائه داده ها و نمونه های انتخاب شده می پردازد، بخش ۳ به تشریح و توصیف خصوصیات روش های تجربی به کار رفته در مقاله می پردازد، و بخش ۴ نیز نتیجه گیری ها و دست آوردها را ارائه خواهد ساخت.
در طرف مقابل، حامیان و طرفداران نظریه تخصصی سازی سهام استدلال می کنند، زمانی که احتمال ورشکستگی مالی بالا می باشد، تنوع بخشیدن (افزایش تنوع) می تواند باعث گسترش اثرات این ورشکستگی به بخش های متعدد شرکت گردد، زیرا رکود اقتصادی یک بخش با احتمال بسیار زیادی می تواند باعث ورشکستگی کل ساختار بانکی گردد (Winton, 1999). بر این اساس عملکرد سهام و دارایی های به شکل اوراق بهادار، می تواند به صورت درون زا به وسیله ی ریسک پیش فرض ناشی از فرایند تخصصی سازی به همراهی تصمیمات متمرکزسازی/ متنوع سازی سهام و دارایی های اوراق بهادار، تحت تاثیر قرار بگیرد. آقای Hyland (2003) استدلال کرد که برخلاف شرکت های تخصصی سازی شده، شرکت های متنوع سازی شده (متنوع) نوعی تخفیف در فرایندهای ارزش گذاری (قیمت گذاری) خود خواهند داشت. در واقع، ایشان استدلال می کنند که شرکت های تخصصی سازی شده ای که فرایند تنوع بخشی را را دستور کار خود قرار داده اند، نوعی کاهش ارزش بلند- مدت (طولانی مدت) را خود تجربه کرده اند. مطالعات پیشین انجام گرفته، نگاه مختصری به تاثیر تخصصی سازی سهام (تنوع بخشی) بر عملکرد انواع متنوع سهام داشته اند. از لحاظ جغرافیایی، بانک های تخصصی سازی شده میزان برگشت ها را افزایش و میزان ریسک ها را کاهش داده اند (See Mayer and Yeager (2001), Hayden et al. (2007), and Berger et al. (2010)). در یک مطالعه ی جدید انجام گرفته، آقایان Saeed و Sameer در سال ۲۰۱۵ استدلال کردند که تخصصی سازی بازار بانکی باعث تسهیل و از بین رفتن محدودیت های تامین مالی شده و اثر این مطلب در مورد شرکت های متوسط- اندازه بسیار واضح تر و بارز می باشد. در مورد سرمایه گذاری های صنعتی، Hiraki و Wang (2015)، با استفاده از یک نمونه ی سرمایه های متقابل (دو طرفه) بین المللی نشان داد که مشروط به میزان تمرکز و مراقبت کشور، سرمایه های تخصصی سازی شده ی صنعتی در مقایسه با سرمایه های متنوع سازی شده عملکرد بهتر و قابل قبول تری را از خود ارائه می کنند. نتایج به دست آمده ی خود را اینگونه تفسیر می کنند که دانش کسب شده در زمینه ی تخصصی سازی- صنعت می تواند به مدیران سرمایه گذاری های متقابل در جهت تولید بازده (برگشت) بالاتر نقش کمک کننده داشته باشد. در مورد هلدینگ های سهام داران، آقای Ekholm و Maury (2014) نشان دادند آن دسته از سهام داران با سهام های متمرکز، نوعی عملکرد و ارزش گذاری مثبت و رو به رشد را در آینده تجربه خواهند کرد. این افراد استدلال کردند که سهام داران با سهام های متمرکز، اطلاعات بیشتری را در اختیار داشته و نقش حکومتی بهتری را بازی خواهند کرد. منابع تخصصی سازی مورد مورد نظر می تواند نقش تعیین کننده ای در عملکرد بانکی داشته باشد (see Stiroh and Rumble (2006), Mercieca et al. (2007), Baela et al. (2007), Elsas et al. (2010)) نتایج مورد نظر بر روی سهام اوراق قرضه بسیار متفاوت و پیچیده می باشد. آقایان Bebczuk و Galindo (2008) و Rossi و همکارانش (۲۰۰۹) تمرکز خود را به ترتیب بر روی بانک های آرژانتینی و اتریشی معطوف کردند. آن ها نشان دادند که متنوع سازی (تنوع بخشیدن)، برای ریسک مهاجرت و سودآوری مفید و کمک کننده باشد. در مطالعات مرتبط انجام شده، Acharya و همکارانش (۲۰۰۶)، بانک های ایتالیایی را مورد مطالعه قرار دادند، Hyden و همکارانش (۲۰۰۷) و Kamp و همکارانش (۲۰۰۷) بانک های کشور آلمان را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند، و سرانجام Tabak (2011) بانک های برزیلی را مورد بررسی قرار داد. این افراد دریافتند که فرایند تخصصی سازی سهام اوراق قرضه در بین بخش های مختلف اقتصادی، باعث افزایش برگشت (بازده) و کاهش ریسک می گردد. برخلاف این پیش زمینه ها، این مطالعه در راستای مباحث مطرح شده ی قبلی (پیشین) تمرکز خود را بر سهام اوراق بهادار (تضمین شده) معطوف خواهد کرد، بخشی که در مطالعات قبلی صورت گرفته پوشش داده نشده بود (بررسی نشده بود). در این مطالعه به صورت تجربی به ارزیابی و بررسی نحوه ی اثرگذاری تخصصی سازی سهام اوراق بهادار (تضمین شده) بر ریسک ایمن سازی (تضمین کردن) و برگشت (بازدهی) بانک ها پرداخته شده است. در ابتدا به ارزیابی سازگاری و عدم تناقض برگشت- ریسک مناسب مربوط به سهام اوراق بهادار، با اصول تنوع بخشی (متنوع سازی) خواهیم پرداخت. اگر تخصصی سازی سهام اوراق بهادار (تضمین شده) (تنوع بخشی) منجر به افزایش برگشت یا کاهش ریسک ایمن سازی دارایی ها گردد، می توان نتیجه گرفت که فرایند تخصصی سازی (تنوع بخشی) عملکردهای بانکی را بهبود بخشیده است. در مرحله دوم، همچنین به بررسی و ارزیابی غیرخطی بودن رابطه ی بین بازگشت (بازده) سطوح- بانکی و تخصصی سازی سهام و دارایی های تضمین شده در یک ریسک تضمین شده پرداختیم. اگر نتیجه ی این ارزیابی و آزمون درست باشد، می توان نتیجه گرفت که متنوع سازی (تنوع بخشی) سهام و دارایی های تضمین شده زمانی سودآور و مفید خواهد بود که این دارایی ها و سهام ریسک نزولی را متعادل سازی کنند. سایر قسمت های باقیمانده ی این مقاله را به صورت زیر ساختاربندی کردیم: بخش ۲ به ارائه داده ها و نمونه های انتخاب شده می پردازد، بخش ۳ به تشریح و توصیف خصوصیات روش های تجربی به کار رفته در مقاله می پردازد، و بخش ۴ نیز نتیجه گیری ها و دست آوردها را ارائه خواهد ساخت.
Description
In contrast, proponents for portfolio specialization argue that when there is a high probability of insolvency, diversification would rather expose the company to many sectors since the downturn of one sector may likely bring the entire bank to bankruptcy (Winton, 1999). Accordingly, the performance of securitized asset portfolio may be endogenously impacted by securitization default risk in association with securitized assets portfolio diversification/concentration decision. Hyland (2003) argue that unlike specialized firm, diversified firms have a discount on their valuation. Infact, they show that specialized firms that become diversified experienced a long-term reduction in firm value. Previous studies have looked at the impact of portfolio specialization (diversification) on performance for diverse type of portfolios. Geographically specialized banks increase return and reduce risk (See Mayer and Yeager (2001), Hayden et al. (2007), and Berger et al. (2010)). In a recent study, Saeed and Sameer (2015) document that bank market specialization eases financial constraints, an effect that is more pronounced for medium-sized enterprises. On across industry investment, Hiraki and Wang (2015), using a sample of international equity mutual funds show that, conditional on country concentration, industry specialized fund outperformed industry diversified fund. They interpret their results to imply global industry-specific knowledge helps international mutual fund managers to generate higher returns. On shareholders holdings, Ekholm and Maury (2014) show that shareholders with concentrated portfolio experience a positive future operational performance and valuation. They argue that shareholders with concentrated portfolios are more informed and they play a better governance role. Sources of income specialization is found to be detrimental to bank performance (see Stiroh and Rumble (2006), Mercieca et al. (2007), Baela et al. (2007), Elsas et al. (2010)). Results on loan portfolio are mixed. Bebczuk and Galindo (2008) and Rossi et al. (2009) focused on Argentinian and Austrian banks respectively. They show that diversification is beneficial for profitability and risk mitigation. In related studies, Acharya et al. (2006), studied Italian banks, Hayden et al. (2007) and Kamp et al. (2007) studied German banks, and Tabak et al (2011) studied Brazilian banks. They find that loan portfolio specialization across different economic sectors increases returns and reduce risk. Against this background, this study contributes to the current debate by focusing on securitized asset portfolio, an area not covered by previous studies. We empirically assess how securitized asset portfolio specialization affects bank return and securitization risk. First, we test whether the efficient riskreturn trade-off for securitized asset portfolios is consistent with the principles of diversification. If securitized assets portfolio specialization (diversification) results in increase returns and reduce securitization risk, we will conclude that specialization (diversification) improves bank performance. Secondly, we also test whether the relationship between bank-level returns and securitized assets portfolio specialization is non-linear in securitization risk. If this test holds true, the consequence would be that securitized assets portfolio diversification is beneficial when securitized asset portfolio has moderate downside risk. We structure the remainder of this study as follows: Section 2 discusses the data and sample selection; section 3 outlines the empirical specification used; and section 4 provides the results and conclusions.