ارزیابی روزانه از تغییرات وضعیت روانی در اختلال دو قطبی و اختلال شخصیتی مرزی Daily longitudinal self-monitoring of mood variability in bipolar disorder and borderline personality disorder
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : الزویر Elsevier
- چاپ و سال / کشور: 2016
توضیحات
رشته های مرتبط: روانشناسی و پزشکی، روانشناسی بالینی و روانپزشکی
۱- مقدمه مزیت های بالقوه ارزیابی واقعی از علائم شدید در بسیاری شرایط مزمن (Steventon et al., 2012; Tsanas, 2012)، اما به خصوص برای سلامتی ذهنی (American Psychiatric Association, 2013; Holmes et al., 2016; Lanata et al., 2015; Solomon et al., 2010) شناخته شده است. علائم مرض باقیمانده در اختلالات روانپزشکی مهم هستند، چون بهطور مستقیم به فعالیت اقتصادی و اجتماعی آسیب میزنند و خطر ابتلا به بیماریهای جدید را افزایش میدهند. کنترل و بازنگری تغییرات علائم و پیگیری پیشرفت (Slade, 2002; Solomon et al., 2010) در دستورالعملهای برای درمان بهطور گسترده مورد تشویق واقع شده است. بازنگری وضعیتهای روانی اغلب در ارزیابی و مدیریت اختلالات روانی استفاده میشوند. بهطور متداول، خودبازنگری از وضعیت روانی با استفاده از روش (PROM) با سؤالاتی روی برگه کاغذ و اخیرا کامپیوتر انجام میشود (Bopp, 2010, Malik, 2012) اما در سالهای اخیر فراگیری شبکههای موبایل و افزایش سریع تکنولوژی گوشیهای هوشمند منجر به افزایش تمرکز به استفاده از کاربردهای موبایل شده است ( Faurholt-Jepsen et al., 2015; Schärer et al., 2015; Schwartz et al., 2016). این تقریب مزیتهایی دارد، چون وضعیتهای روانی میتوانند در زمان حقیقی بدون دردسر گزارش شوند. (Proudfoot et al., 2010) با اینحال، فراوانی موقتی بهینه از بازنگری وضعیت منبع، بعضی عدم قطعیتها باقی میماند (Moore et al., 2014). در اینجا، درستی کاربرد بر پایه گوشیهای هوشمند برای رهایی از بازنگری وضعیت روانی روزانه در دو گروه بیمار که بیثباتی وضعیت روانی یک نقطه مشترک است. اختلالات دو قطبی (BD) و اختلالات شخصیتی مرض (BPD) حدود ۲% جمعیت را تحت تأثیر قرار میدهد. بهطور متداول، توصیفها از BD شامل اتفاقات واضح از وضعیت روانی افسرده با دورههایی از پنهانسازی حقیقت اختلال که بهوسیله ناپایداری وضعیت روانی مزمن و عملکرد ضعیف درونی مشخص میشود. مدت زمان این دورهها ممکن است از هفتهها تا ماهها، بسته به نوع افسردگی متغییر باشد (Anderson et al., 2012). اختلال شخصیتی مرضی یک اختلال فراگیر است که ناپایداری وضعیت روانی همراه با محرک آنی، عملکرد بد، وضعیت خودکشی مکرر، احساس عدم اعتماد به نفس بهخصوص خشم و ترس است. ناپایداری وضعیت روانی در BPD متفاوت از دیگر اختلالات در طبیعتشان (Koenigsberg et al., 2002) است و مربوط به ناتوانی در تعدیل پاسخهای احساسی است (Gratz et al., 2006; Linehan, 1993). اگرچه تطبیقهای مستقیم کمی با BD انجام شده است، BD و BPD میتوانند بهوضوح با استفاده از اندازههای آزمایشگاهی از تطابقهای اجتماعی تشخیص داده شوند (Saunders et al., 2015). اما در تمرینهای تکنیکی تمایزشان میتواند کمی چالش برانگیز باشد. تشخیص صحیح برای تقریبهای درمانی واگرایی داده شده اساسی است. BD نیازمند یک دوره درمان طولانی است (Goodwin et al., 2016). در حالیکه برای BPD هیچ تجویز دارویی معتبری وجود ندارد و راهکارهایی روانشناسی توصیه شده است (NICE, 2009). تأکید میکنیم که این مطالعه روی تغییرات وضعیتهای روانی تمرکز دارد نه بینظمیهای احساسی. بینظمی احساسی به طغیانهای رفتاری کوتاه مدت اشاره دارد و نتیجهای از فقر در پاسخ به احساسات است. وضعیت روانی کمارزشتر احساسات است و به وضعیت روانی درونیای اشاره دارد که میتواند ساعتها تا ماهها طول بکشد. تغییرات وضعیت روانی نشانهای برای تشخیص آشفتگیهای روانی بلند مدت است. اهداف مطالعه عبارتند از: الف. معرفی و ارزیابی پرسشنامههای کلینیکی جدید استفاده شده برای آگاهی از وضعیت روانی روزانه بهعنوان بخشی از یک کاربرد تلفنهای هوشمند ب. کشف تغییرات بلند مدت در مشخصههای روانی از BD و BPD و کنترل سلامت (HC) بیماران خروجی از این پرسشنامههای جدید بهعنوان سنجش با چهار پرسشنامه روانشناسی اثبات شده معلوم کننده وضعیت روانی بر اساس برنامه هفتگی پ. برای امتحان کردن فرضیاتی که تغییرات وضعیت روانی ممکن است گروههای BPD و BD را از HC متمایز کند. نتایجی از تعداد نسبتا بزرگی از شرکتکنندگان در زمینه مدت زمان بازنگری وضعیت روانی، ردیابی تغییرات وضعیت روانیشان برای چندین ماه، بر خلاف دیگر مطالعات که به چند هفته محدود بودند (e.g. Holmes et al., 2016; Schwartz et al., 2016)، با استفاده از چندین پرسشنامه (Bonsall et al., 2012; Moore et al., 2014; Bonsall et al., 2015; Holmes et al., 2016 ). بهعلاوه، اغلب مطالعات دیگر تنها روی یک اختلال تمرکز میکنند (e.g. BD, Bonsall et al., 2015; Faurholt- Jepsen et al., 2015; Holmes et al., 2016; Lanata et al., 2015 ). در حالیکه، افراد تشخیص داده شده با BPD را همچنین مورد مطالعه قرار داده و یافتهها برخلاف HC را مقایسه میکنیم.
۱- مقدمه مزیت های بالقوه ارزیابی واقعی از علائم شدید در بسیاری شرایط مزمن (Steventon et al., 2012; Tsanas, 2012)، اما به خصوص برای سلامتی ذهنی (American Psychiatric Association, 2013; Holmes et al., 2016; Lanata et al., 2015; Solomon et al., 2010) شناخته شده است. علائم مرض باقیمانده در اختلالات روانپزشکی مهم هستند، چون بهطور مستقیم به فعالیت اقتصادی و اجتماعی آسیب میزنند و خطر ابتلا به بیماریهای جدید را افزایش میدهند. کنترل و بازنگری تغییرات علائم و پیگیری پیشرفت (Slade, 2002; Solomon et al., 2010) در دستورالعملهای برای درمان بهطور گسترده مورد تشویق واقع شده است. بازنگری وضعیتهای روانی اغلب در ارزیابی و مدیریت اختلالات روانی استفاده میشوند. بهطور متداول، خودبازنگری از وضعیت روانی با استفاده از روش (PROM) با سؤالاتی روی برگه کاغذ و اخیرا کامپیوتر انجام میشود (Bopp, 2010, Malik, 2012) اما در سالهای اخیر فراگیری شبکههای موبایل و افزایش سریع تکنولوژی گوشیهای هوشمند منجر به افزایش تمرکز به استفاده از کاربردهای موبایل شده است ( Faurholt-Jepsen et al., 2015; Schärer et al., 2015; Schwartz et al., 2016). این تقریب مزیتهایی دارد، چون وضعیتهای روانی میتوانند در زمان حقیقی بدون دردسر گزارش شوند. (Proudfoot et al., 2010) با اینحال، فراوانی موقتی بهینه از بازنگری وضعیت منبع، بعضی عدم قطعیتها باقی میماند (Moore et al., 2014). در اینجا، درستی کاربرد بر پایه گوشیهای هوشمند برای رهایی از بازنگری وضعیت روانی روزانه در دو گروه بیمار که بیثباتی وضعیت روانی یک نقطه مشترک است. اختلالات دو قطبی (BD) و اختلالات شخصیتی مرض (BPD) حدود ۲% جمعیت را تحت تأثیر قرار میدهد. بهطور متداول، توصیفها از BD شامل اتفاقات واضح از وضعیت روانی افسرده با دورههایی از پنهانسازی حقیقت اختلال که بهوسیله ناپایداری وضعیت روانی مزمن و عملکرد ضعیف درونی مشخص میشود. مدت زمان این دورهها ممکن است از هفتهها تا ماهها، بسته به نوع افسردگی متغییر باشد (Anderson et al., 2012). اختلال شخصیتی مرضی یک اختلال فراگیر است که ناپایداری وضعیت روانی همراه با محرک آنی، عملکرد بد، وضعیت خودکشی مکرر، احساس عدم اعتماد به نفس بهخصوص خشم و ترس است. ناپایداری وضعیت روانی در BPD متفاوت از دیگر اختلالات در طبیعتشان (Koenigsberg et al., 2002) است و مربوط به ناتوانی در تعدیل پاسخهای احساسی است (Gratz et al., 2006; Linehan, 1993). اگرچه تطبیقهای مستقیم کمی با BD انجام شده است، BD و BPD میتوانند بهوضوح با استفاده از اندازههای آزمایشگاهی از تطابقهای اجتماعی تشخیص داده شوند (Saunders et al., 2015). اما در تمرینهای تکنیکی تمایزشان میتواند کمی چالش برانگیز باشد. تشخیص صحیح برای تقریبهای درمانی واگرایی داده شده اساسی است. BD نیازمند یک دوره درمان طولانی است (Goodwin et al., 2016). در حالیکه برای BPD هیچ تجویز دارویی معتبری وجود ندارد و راهکارهایی روانشناسی توصیه شده است (NICE, 2009). تأکید میکنیم که این مطالعه روی تغییرات وضعیتهای روانی تمرکز دارد نه بینظمیهای احساسی. بینظمی احساسی به طغیانهای رفتاری کوتاه مدت اشاره دارد و نتیجهای از فقر در پاسخ به احساسات است. وضعیت روانی کمارزشتر احساسات است و به وضعیت روانی درونیای اشاره دارد که میتواند ساعتها تا ماهها طول بکشد. تغییرات وضعیت روانی نشانهای برای تشخیص آشفتگیهای روانی بلند مدت است. اهداف مطالعه عبارتند از: الف. معرفی و ارزیابی پرسشنامههای کلینیکی جدید استفاده شده برای آگاهی از وضعیت روانی روزانه بهعنوان بخشی از یک کاربرد تلفنهای هوشمند ب. کشف تغییرات بلند مدت در مشخصههای روانی از BD و BPD و کنترل سلامت (HC) بیماران خروجی از این پرسشنامههای جدید بهعنوان سنجش با چهار پرسشنامه روانشناسی اثبات شده معلوم کننده وضعیت روانی بر اساس برنامه هفتگی پ. برای امتحان کردن فرضیاتی که تغییرات وضعیت روانی ممکن است گروههای BPD و BD را از HC متمایز کند. نتایجی از تعداد نسبتا بزرگی از شرکتکنندگان در زمینه مدت زمان بازنگری وضعیت روانی، ردیابی تغییرات وضعیت روانیشان برای چندین ماه، بر خلاف دیگر مطالعات که به چند هفته محدود بودند (e.g. Holmes et al., 2016; Schwartz et al., 2016)، با استفاده از چندین پرسشنامه (Bonsall et al., 2012; Moore et al., 2014; Bonsall et al., 2015; Holmes et al., 2016 ). بهعلاوه، اغلب مطالعات دیگر تنها روی یک اختلال تمرکز میکنند (e.g. BD, Bonsall et al., 2015; Faurholt- Jepsen et al., 2015; Holmes et al., 2016; Lanata et al., 2015 ). در حالیکه، افراد تشخیص داده شده با BPD را همچنین مورد مطالعه قرار داده و یافتهها برخلاف HC را مقایسه میکنیم.
Description
The potential benefits of reliable monitoring of symptom severity is acknowledged in many chronic conditions (Steventon et al., 2012; Tsanas, 2012), but particularly for mental health (American Psychiatric Association, 2013; Holmes et al., 2016; Lanata et al., 2015; Solomon et al., 2010). Residual symptoms are important in psychiatric disorders because they directly impair social and economic activity and increase the risk of new episodes. Capture and monitoring of symptom variability and progression prospectively (Slade, 2002; Solomon et al., 2010) is accordingly widely encouraged in treatment guidelines. Monitoring of mood states is often used in the assessment and management of mood disorders. Traditionally, self-monitoring of mood using Patient Reported Outcome Measures (PROMs) was achieved using paper-based and more recently computer-based questionnaires (Bopp, 2010, Malik, 2012) but in recent years the ubiquity of mobile networks and the rapid evolution of smartphone technology have led to an increasing focus on the use of mobile applications (Faurholt-Jepsen et al., 2015; Schärer et al., 2015; Schwartz et al., 2016). This approach has advantages because mood states can be reported in real time without the inconvenience of logging to a computer and thus self-ratings should be less prone to recall bias (Proudfoot et al., 2010). However, the optimal temporal frequency of mood monitoring remains the source of some uncertainty (Moore et al., 2014). Here, we describe the validation of a smartphone-based application for the delivery of daily mood monitoring in two patient groups where mood instability is a common. Bipolar Disorder (BD) and Borderline Personality Disorder (BPD) affect around 2% of the population respectively. Traditional descriptions of BD comprising clear episodes of elated or depressed mood interspersed with periods of euthymia mask the true course of the disorder which is characterised by chronic mood instability and poor inter-episode function. The duration of these periods may vary considerably from weeks to months, with depression typically dominating the longitudinal course of the disorder (Anderson et al., 2012). Borderline personality disorder is a pervasive disorder where mood instability is accompanied by impulsivity, interpersonal dysfunction, repeated suicidal gestures, an uncertain sense of self, inappropriate anger and a fear of abandonment. Mood instability in BPD is thought to differ from other disorders in its nature (Koenigsberg et al., 2002) and relate to an inability to modulate emotional responses (Gratz et al., 2006; Linehan, 1993) although few direct comparisons with BD have been made. BD and BPD can be clearly distinguished using laboratory measures of social cooperation and reward learning (Saunders et al., 2015) but in clinical practice their distinction can be far more challenging. Correct diagnosis is essential given their divergent treatment approaches; BD requires a long term medication (Goodwin et al., 2016) whereas there are no licensed medications for BPD and psychological interventions are recommended (NICE, 2009). We stress that this study focuses on mood variability and not emotional dysregulation. The latter refers to short-term (from seconds to a few hours) behavioural outbursts, and is the result of poor regulation of emotional responses. Mood is less specific than emotions and refers to an internal psychological state which can last from hours to months; mood variability aims to characterize longterm mood disturbances. The aims of the study were to: (a) introduce and validate a novel clinical questionnaire used for daily mood monitoring as part of a smartphone application, (b) explore the longitudinal variation in mood characteristics of BD, BPD, and Healthy Control (HC) participants extracted from this new questionnaire as compared to four established psychiatric questionnaires quantifying mood on a weekly basis and (c) to test the hypothesis that mood variability might discriminate BD and BPD groups from HC and more critically from each other. We present results from a relatively large number of participants in the context of longitudinal mood monitoring, tracking their mood variation for multiple months, as opposed to other studies that were confined to a few weeks (e.g. Holmes et al., 2016; Schwartz et al., 2016), and using multiple questionnaires (most previous studies focus on a single questionnaire to investigate symptom variation, e.g. depression, for example Bonsall et al., 2012; Moore et al., 2014; Bonsall et al., 2015; Holmes et al., 2016). Moreover, most other studies focus solely on a single disorder (e.g. BD, Bonsall et al., 2015; FaurholtJepsen et al., 2015; Holmes et al., 2016; Lanata et al., 2015), whereas we have also recruited people diagnosed with BPD, and compared findings against HC. 2. Data The data were collected as part of the Automated Monitoring of Symptom Severity (AMoSS) study exploring mood, activity and physiological variables (Palmius et al., 2014). The study was observational, and independent from the clinical care the participants received. We recruited 139 participants: 53 diagnosed with BD, 33 diagnosed with BPD and 53 age-matched HC. BD and HC were also gender-matched; the BPD group were predominantly female. The participants were recruited for an initial three-month study period, with an option to remain in the study for 12 months or longer. We excluded data from participants who either withdrew consent (one participant), or completed participation without providing at least two months of data. We processed data from 130 participants, 120 of whom had provided data for at least three months, and 61 participants provided data for at least 12 months. All participants gave written informed consent to participate in the study. All patient participants were screened by an experienced psychiatrist (KEAS) using the Structured Clinical Interview for DSM IV and the borderline items of the International Personality Disorder Examination (IPDE) (Loranger et al., 1994). The study was approved by the NRES Committee East of England – Norfolk (13/EE/0288) and the Research and Development department of Oxford Health NHS Foundation Trust. The demographic details of the participants are summarised in Table 1. We used the Wilcoxon statistical hypothesis test to assess whether there are statistically significant differences conducting pairwise comparisons between the three cohorts. We found no statistically significant differences ( p > 0.01) when comparing the days into the study, and the ages of the participants for the three cohorts. Similarly, there was no statistically significant difference in terms of gender between HC and BD, but gender was statistically significantly different between HC and BPD ( p = 0.003), and also between BD and BPD ( = p 0.006).