مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید در بازارهای نوظهور Supply chain management in emerging markets
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : الزویر Elsevier
- چاپ و سال / کشور: 2016
توضیحات
رشته های مرتبط: مدیریت و مهندسی صنایع، لجستیک و زنجیره تامین، مدیریت صنعتی، تولید و عملیت
۲٫ مرور کلی بر موضوع خاص چه چیزی اقتصادهای نو ظهور را به زمینه ای منحصر به فرد برای مدیریت مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید تبدیل کنند؟ بازارهای نوظهور “کشورهای کم درآمد و کشورهای با رشد سریع هستند که از آزادسازی اقتصادی به عنوان موتور اصلی رشد خود” استفاده میکنند،جایی که موسسات در معرض تغییرات اساسی و مداوم قرار می گیرند.ویژگی های منحصر به فردی که به طور جدی،مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید موثر رابه چالش می کشد، محفظه های سازمانی هستند که شامل بازارهای سرمایه ای سطحی، سیستم های حقوقی ناکارا، عدم وجود واسطه های حسابداری مستقل و غیره، میباشند.در بازار های بزرگ در حال ظهور، حوزه های نهادی نیز بر توسعه اقتصادی منطقه تأثیر می گذارند، که منجر به تغییرات فرعی در یک کشور می شود.بر این اساس، شرکت ها باید راهبردهای مدیریت عملیات جایگزین را توسعه دهند و تصمیمات راهبردی خود را برای غلبه بر اختلالات سازمانی تنظیم کنند. فراخوان مقالات، ۵۰ مقاله را ایجاد کرد که در طی سه یا چهار دوره بررسی ، شش نسخه خطی پذیرفته شد.این شش مقاله شامل تحقیقات مطالعاتی، مطالعات موردی و تحقیقات داده های بایگانی هستند و از نمونه هایی از شرکت های چینی، شرکت های هندی و شرکت های آمریکایی استفاده می کنند که در بازارهای نوظهور برون سپاری میکنند.آنها همچنین به صراحت مسائل مربوط به روش شناسی را نشان می دهد که توسط JOM Editorial منتشر شده است. این مقاله موضوعات زیر را پوشش میدهد: • چگونگی با مخاطره ی بین خریداران و تهیه کنندگان که ناشی از فاصله بین سازمان های محلی است، مقابله کنیم؟ • چگونه توانایی های مدیریت اجتماعی به خریداران چند ملیتی کمک می کند و تهیه کنندگان بازارهای نوظهورآنها ،به فشار های سهامدار پاسخ می دهند، شکاف های قانونی را رفع میکنند و عملکرد اجتماعی را بهبود میبخشند؟ • چطور نقص سازمانی بر ناکارآمدی قرارداد و در نتیجه ارتباط کاربردی شرکت های بازار نو ظهور، تاثیر می گذارد؟ • چه طور برون سپاری، انتقال داخلی،و فروش به بازارهای نوظهور بر فراخوان محصول و عملکرد موجودی تاثیر میگذارد؟ • سازگاری خریدار و تهیه کننده و محیط سازمانی چگونه بر توسعه محصول مشترک بین خریداران و تهیه کنندگان اثر می گذارد؟ • چگونگی فرصت طلبی تهیه کننده ی محلی در چین وقتی با عدم اطمینان قانونی مواجه میشود، را کاهش دهیم؟ در مجموع، این مقالات دیدگاههای تازه ای را فراهم می آورند در مورد اینکه چطور محیط های سازمانی در بازارهای نوظهور برراهبردهای مدیریت عملکردی تاثیر می گذارند و اینکه چطور شرکت ها مدیریت زنجیرهای تهیه و تولید را توسعه می دهند تا به خلا های سازمانی رسیدگی کنند. در مقاله ی فنگ، نویسندگان موضوع مهمی را معرفی می کنند که مشکل هماهنگی و ارتباطی مهمی را نشان میدهد. مطالعه آنها فاصله ی سازمانی که منجر به ابهام و اختلاف در نقش میشود، را نشان میدهد، دو جنبه مهم خطر نقش بین خریداران و تهیه کنندگان که به نوبه خود به عملکرد زنجیره ای تهیه و تولید آسیب می رسانند. برای مقابله با چنین مشکلی، گروه های زنجیره ای تهیه و تولید، می توانند به طور مداوم اطلاعات را به اشتراک بگذارند وبه طور مستمر محیط های متغیر خود را به وفق دهند. این یافته ها، دیدگاه جدیدی را ایجاد میکند در مورد اینکه چطور گروه های زنجیره ای تهیه و تولید، باعث هماهنگی ارتباطی میشود با کاهش خطراتی که با فاصله سازمانی در بازارهای نوظهور ایجاد میشود. هوک،چادوری و،کلاسن از مطالعات متعدد مربوط به قبل و بعد از فروپاشی ساختمان رانا پلازا در بنگلادش برای درک مهارت ها، شیوه ها، روابط و فرایندها، استفاده می کنند (به طور کلی به عنوان توانایی های مدیریت اجتماعی اشاره می شود)که به شرکت ها در بازارهای نوظهور کمک می کند تا عملکرد خود را در زمینه ایمنی و رفاه انسانی و توسعه اجتماعی وجامعه بهبود بخشند.به طور خاص، آنها سعی می کنند به دو سوال تحقیق پاسخ دهند:قابلیت های مدیریت اجتماعی مورد نیاز خریداران چند ملیتی وتهیه کنندگان بازارهای نوظهور برای بهبود عملکرد اجتماعی و پاسخ به فشار های سهامداران چیست؟چطور عوامل خارجی و شوک ها بر توسعه و تکامل این قابلیت ها در بازارهای نوظهور تاثیر می گذارند؟ یافته های آنها بینش جدیدی را در مورد اینکه چگونه خریداران چند ملیتی و تهیه کنندگان محلی به عملکرد اجتماعی در بازارهای نوظهور دست می یابند، ارائه می دهد. شو،چنگ و ژو ،موضوع مهم دیگری را در بازارهای نوظهور بیان میکنند: ناکارآمدی قراردادی، مشکل استفاده از قراردادها برای حفاظت و هماهنگی معاملات بین گروه های زنجیره ای تهیه و تولید.نویسندگان نشان می دهند که قابلیت اجرای قانونی و شفافیت اطلاعات منجر به ناکارآمد بودن قرارداد می شود که به نوبه خود تلاش های یک شرکت برای پیروی از روابط سیاسی و تجاری را ترویج می کند.آنها همچنین دریافتند که فشار بهره و فشارهای تساوی حقوق به طور متفاوتی روابط بین ناکارآمدی قرارداد و پیگیری روابط اجتماعی را کاهش می دهد. این نتایج مفاهیم مهمی را در مورد استفاده جایگزین و پویا از قراردادها و روابط اجتماعی در مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید در بازارهای نوظهوررا فراهم می آورد. استیون و بریتو سه نوع مختلف نفوذ بازار نو ظهور (یعنی برون سپاری، برون سپاری داخلی و فروش به بازارهای نوظهور) و ارتباطات آنها با فراخوان محصولات را مطالعه می کنند.آنها دریافتند که نفوذ برون سپاری افزایش می یابد، در حالی که نفوذ فروش کاهش می یابد.اگر چه آنها نمی توانند رابطه مستقیمی بین دریافت و فراخوان داخلی پیدا کنند اما آنها نشان می دهند که دریافت داخلی،می تواند رابطه مثبت بین برون سپاری و فراخوان را کاهش دهد. آنها بیشتر بررسی می کنند که چگونه ویژگی های بازار نو ظهور (به عنوان مثال، عدم شکوفایی سازمانی) این روابط را می سنجد.این نتایج درک بهتری از روابط پیچیده را در میان انواع مختلف نفوذ بازار نو ظهور وفراخوان محصول را فراهم می کند . ونگ و چنگ، بر روی این موضوع تمرکز دارند که چطور سازگاری خریدار- تهیه کننده بر توسعه محصول مشترک بین خریداران و تهیه کنندگان در چین اثر می گذارد.آنها دریافتند که در حالی که یکپارچگی دانش دارای یک رابطه U شکل معکوس با هدف توسعه محصول مشترک است، تأثیر مثبتی بر توسعه محصول نیز دارد.علاوه بر این، یادگیری متقابل تا حدی تأثیرات سازگاری خریدار و تهیه کننده را بر توسعه محصول متمرکز می کند.آنها بیشتر به بررسی این موضوع میپردازند که چگونه محیط های رسمی و غیر رسمی سازمانی (به عنوان مثال، مداخله دولت ) ارتباط بین یادگیری متقابل و توسعه همکاری محصول را متعادل می کنند.تحقیقات آنها مفاهیم مهم نظری و مدیریتی را برای همکاری خریدار و تهیه کننده در بازارهای نو ظهوررا فراهم می کند. وانگ، ژانگ، وانگ و شنگ قراردادها را مورد بررسی قرار می دهند و به عنوان دو نوع مدیریت جایگزین در کاهش فرصت طلبی در چین به آنها اعتماد می کنند.آنها استدلال می کنند که اثرات این دو راهبرد دولتی در کاهش فرصت طلبی بستگی به دو عامل وابسته به سازمان دارد:عدم اطمینان نظارتی و ساختار رابطه در بازارهای چینی.نویسندگان نشان می دهند که قراردادها در بازپرداخت فرصت طلبی تهیه کننده موثرتر هستند، زمانی که عدم اطمینان نظارتی بالا باشد.بعلاوه قراردادها ،به فرصت طلبی مختصر، بیشتر در داخل در مقایسه با روابط بین المللی خریدار و تهیه کننده ، کمک میکنند در حالی که اعتماد در محدود کردن فرصتطلبی تهیه کننده در روابط بین الملل موثرتر از نوع داخلی آن است. این مقالات نشان می دهند که محیط سازمانی نقش مهمی در مدیریت زنجیره ای تهیه در بازارهای نوظهور ایفا می کند.شرکت های موجود در بازار نوظهور می توانند استراتژی های مدیریت عملکردی خود را برای غلبه بر حفره های سازمانی و افزایش عملکرد زنجیره ای تهیه و تولید، توسعه دهند.این مقالات نشان دهنده چالش های اساسی ناشی از حفره های سازمانی است و دیدگاه های تازه ای را در مورد مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید موثر در بازارهای نوظهوررا ارائه می دهد.
۲٫ مرور کلی بر موضوع خاص چه چیزی اقتصادهای نو ظهور را به زمینه ای منحصر به فرد برای مدیریت مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید تبدیل کنند؟ بازارهای نوظهور “کشورهای کم درآمد و کشورهای با رشد سریع هستند که از آزادسازی اقتصادی به عنوان موتور اصلی رشد خود” استفاده میکنند،جایی که موسسات در معرض تغییرات اساسی و مداوم قرار می گیرند.ویژگی های منحصر به فردی که به طور جدی،مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید موثر رابه چالش می کشد، محفظه های سازمانی هستند که شامل بازارهای سرمایه ای سطحی، سیستم های حقوقی ناکارا، عدم وجود واسطه های حسابداری مستقل و غیره، میباشند.در بازار های بزرگ در حال ظهور، حوزه های نهادی نیز بر توسعه اقتصادی منطقه تأثیر می گذارند، که منجر به تغییرات فرعی در یک کشور می شود.بر این اساس، شرکت ها باید راهبردهای مدیریت عملیات جایگزین را توسعه دهند و تصمیمات راهبردی خود را برای غلبه بر اختلالات سازمانی تنظیم کنند. فراخوان مقالات، ۵۰ مقاله را ایجاد کرد که در طی سه یا چهار دوره بررسی ، شش نسخه خطی پذیرفته شد.این شش مقاله شامل تحقیقات مطالعاتی، مطالعات موردی و تحقیقات داده های بایگانی هستند و از نمونه هایی از شرکت های چینی، شرکت های هندی و شرکت های آمریکایی استفاده می کنند که در بازارهای نوظهور برون سپاری میکنند.آنها همچنین به صراحت مسائل مربوط به روش شناسی را نشان می دهد که توسط JOM Editorial منتشر شده است. این مقاله موضوعات زیر را پوشش میدهد: • چگونگی با مخاطره ی بین خریداران و تهیه کنندگان که ناشی از فاصله بین سازمان های محلی است، مقابله کنیم؟ • چگونه توانایی های مدیریت اجتماعی به خریداران چند ملیتی کمک می کند و تهیه کنندگان بازارهای نوظهورآنها ،به فشار های سهامدار پاسخ می دهند، شکاف های قانونی را رفع میکنند و عملکرد اجتماعی را بهبود میبخشند؟ • چطور نقص سازمانی بر ناکارآمدی قرارداد و در نتیجه ارتباط کاربردی شرکت های بازار نو ظهور، تاثیر می گذارد؟ • چه طور برون سپاری، انتقال داخلی،و فروش به بازارهای نوظهور بر فراخوان محصول و عملکرد موجودی تاثیر میگذارد؟ • سازگاری خریدار و تهیه کننده و محیط سازمانی چگونه بر توسعه محصول مشترک بین خریداران و تهیه کنندگان اثر می گذارد؟ • چگونگی فرصت طلبی تهیه کننده ی محلی در چین وقتی با عدم اطمینان قانونی مواجه میشود، را کاهش دهیم؟ در مجموع، این مقالات دیدگاههای تازه ای را فراهم می آورند در مورد اینکه چطور محیط های سازمانی در بازارهای نوظهور برراهبردهای مدیریت عملکردی تاثیر می گذارند و اینکه چطور شرکت ها مدیریت زنجیرهای تهیه و تولید را توسعه می دهند تا به خلا های سازمانی رسیدگی کنند. در مقاله ی فنگ، نویسندگان موضوع مهمی را معرفی می کنند که مشکل هماهنگی و ارتباطی مهمی را نشان میدهد. مطالعه آنها فاصله ی سازمانی که منجر به ابهام و اختلاف در نقش میشود، را نشان میدهد، دو جنبه مهم خطر نقش بین خریداران و تهیه کنندگان که به نوبه خود به عملکرد زنجیره ای تهیه و تولید آسیب می رسانند. برای مقابله با چنین مشکلی، گروه های زنجیره ای تهیه و تولید، می توانند به طور مداوم اطلاعات را به اشتراک بگذارند وبه طور مستمر محیط های متغیر خود را به وفق دهند. این یافته ها، دیدگاه جدیدی را ایجاد میکند در مورد اینکه چطور گروه های زنجیره ای تهیه و تولید، باعث هماهنگی ارتباطی میشود با کاهش خطراتی که با فاصله سازمانی در بازارهای نوظهور ایجاد میشود. هوک،چادوری و،کلاسن از مطالعات متعدد مربوط به قبل و بعد از فروپاشی ساختمان رانا پلازا در بنگلادش برای درک مهارت ها، شیوه ها، روابط و فرایندها، استفاده می کنند (به طور کلی به عنوان توانایی های مدیریت اجتماعی اشاره می شود)که به شرکت ها در بازارهای نوظهور کمک می کند تا عملکرد خود را در زمینه ایمنی و رفاه انسانی و توسعه اجتماعی وجامعه بهبود بخشند.به طور خاص، آنها سعی می کنند به دو سوال تحقیق پاسخ دهند:قابلیت های مدیریت اجتماعی مورد نیاز خریداران چند ملیتی وتهیه کنندگان بازارهای نوظهور برای بهبود عملکرد اجتماعی و پاسخ به فشار های سهامداران چیست؟چطور عوامل خارجی و شوک ها بر توسعه و تکامل این قابلیت ها در بازارهای نوظهور تاثیر می گذارند؟ یافته های آنها بینش جدیدی را در مورد اینکه چگونه خریداران چند ملیتی و تهیه کنندگان محلی به عملکرد اجتماعی در بازارهای نوظهور دست می یابند، ارائه می دهد. شو،چنگ و ژو ،موضوع مهم دیگری را در بازارهای نوظهور بیان میکنند: ناکارآمدی قراردادی، مشکل استفاده از قراردادها برای حفاظت و هماهنگی معاملات بین گروه های زنجیره ای تهیه و تولید.نویسندگان نشان می دهند که قابلیت اجرای قانونی و شفافیت اطلاعات منجر به ناکارآمد بودن قرارداد می شود که به نوبه خود تلاش های یک شرکت برای پیروی از روابط سیاسی و تجاری را ترویج می کند.آنها همچنین دریافتند که فشار بهره و فشارهای تساوی حقوق به طور متفاوتی روابط بین ناکارآمدی قرارداد و پیگیری روابط اجتماعی را کاهش می دهد. این نتایج مفاهیم مهمی را در مورد استفاده جایگزین و پویا از قراردادها و روابط اجتماعی در مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید در بازارهای نوظهوررا فراهم می آورد. استیون و بریتو سه نوع مختلف نفوذ بازار نو ظهور (یعنی برون سپاری، برون سپاری داخلی و فروش به بازارهای نوظهور) و ارتباطات آنها با فراخوان محصولات را مطالعه می کنند.آنها دریافتند که نفوذ برون سپاری افزایش می یابد، در حالی که نفوذ فروش کاهش می یابد.اگر چه آنها نمی توانند رابطه مستقیمی بین دریافت و فراخوان داخلی پیدا کنند اما آنها نشان می دهند که دریافت داخلی،می تواند رابطه مثبت بین برون سپاری و فراخوان را کاهش دهد. آنها بیشتر بررسی می کنند که چگونه ویژگی های بازار نو ظهور (به عنوان مثال، عدم شکوفایی سازمانی) این روابط را می سنجد.این نتایج درک بهتری از روابط پیچیده را در میان انواع مختلف نفوذ بازار نو ظهور وفراخوان محصول را فراهم می کند . ونگ و چنگ، بر روی این موضوع تمرکز دارند که چطور سازگاری خریدار- تهیه کننده بر توسعه محصول مشترک بین خریداران و تهیه کنندگان در چین اثر می گذارد.آنها دریافتند که در حالی که یکپارچگی دانش دارای یک رابطه U شکل معکوس با هدف توسعه محصول مشترک است، تأثیر مثبتی بر توسعه محصول نیز دارد.علاوه بر این، یادگیری متقابل تا حدی تأثیرات سازگاری خریدار و تهیه کننده را بر توسعه محصول متمرکز می کند.آنها بیشتر به بررسی این موضوع میپردازند که چگونه محیط های رسمی و غیر رسمی سازمانی (به عنوان مثال، مداخله دولت ) ارتباط بین یادگیری متقابل و توسعه همکاری محصول را متعادل می کنند.تحقیقات آنها مفاهیم مهم نظری و مدیریتی را برای همکاری خریدار و تهیه کننده در بازارهای نو ظهوررا فراهم می کند. وانگ، ژانگ، وانگ و شنگ قراردادها را مورد بررسی قرار می دهند و به عنوان دو نوع مدیریت جایگزین در کاهش فرصت طلبی در چین به آنها اعتماد می کنند.آنها استدلال می کنند که اثرات این دو راهبرد دولتی در کاهش فرصت طلبی بستگی به دو عامل وابسته به سازمان دارد:عدم اطمینان نظارتی و ساختار رابطه در بازارهای چینی.نویسندگان نشان می دهند که قراردادها در بازپرداخت فرصت طلبی تهیه کننده موثرتر هستند، زمانی که عدم اطمینان نظارتی بالا باشد.بعلاوه قراردادها ،به فرصت طلبی مختصر، بیشتر در داخل در مقایسه با روابط بین المللی خریدار و تهیه کننده ، کمک میکنند در حالی که اعتماد در محدود کردن فرصتطلبی تهیه کننده در روابط بین الملل موثرتر از نوع داخلی آن است. این مقالات نشان می دهند که محیط سازمانی نقش مهمی در مدیریت زنجیره ای تهیه در بازارهای نوظهور ایفا می کند.شرکت های موجود در بازار نوظهور می توانند استراتژی های مدیریت عملکردی خود را برای غلبه بر حفره های سازمانی و افزایش عملکرد زنجیره ای تهیه و تولید، توسعه دهند.این مقالات نشان دهنده چالش های اساسی ناشی از حفره های سازمانی است و دیدگاه های تازه ای را در مورد مدیریت زنجیره ای تهیه و تولید موثر در بازارهای نوظهوررا ارائه می دهد.
Description
What makes emerging economies a unique context to study supply chain management? Emerging markets are “low-income, rapid growth countries using economic liberalization as their primary engine of growth” (Hoskisson et al., 2000), where institutions are undergoing fundamental and continuous changes. The most unique features that seriously challenge effective supply chain management are institutional voids, including shallow capital markets, deficient legal systems, lack of independent accounting intermediaries, and etc. (Khanna and Palepu, 1997). In large emerging markets, institutional voids also influence regional economic development, leading to subnational variations within the same country (Zhou and Poppo, 2010). Accordingly, companies must develop alternative operations management strategies and adjust their strategic decisions to overcome institutional voids. The call for papers generated 50 submissions, among which six manuscripts were finally accepted after three or four rounds of review. These six papers include survey research, case studies, and archival data research, and use samples of Chinese firms, Indian companies, and American firms that outsource in emerging markets. They also address explicitly the methodological issues (e.g., endogeneity and common method bias) indicated by the recent JOM Editorial (Guide and Ketokivi, 2015). The papers cover a variety of topics including: How to deal with role hazard between buyers and suppliers caused by sub-national institutional distance? How do social management capabilities help multinational buyers and their emerging market suppliers respond to stakeholder pressures, address regulatory gaps, and improve social performance? How does institutional deficiency affect contractual inefficiency and consequently ties utilization of emerging market firms? How do outsourcing, in-house offshoring, and sales to emerging markets affect product recalls and inventory performance? How do buyer-supplier compatibility and institutional environment affect product co-development between buyers and suppliers? How to reduce local supplier opportunism in China when facing regulatory uncertainty? Collectively, these papers provide fresh insights into how institutional environments in emerging markets affect operation management strategies and how companies develop supply chain management strategies to deal with institutional voids. In Dong, Ju, and Fang’s article, the authors introduce an important notion, role hazard, which represents a critical yet understudied relational coordination problem. Their study shows that subnational institutional distance leads to role ambiguity and conflict, two important facets of role hazards between buyers and suppliers, which in turn jeopardize supply chain performance. To mitigate such problem, supply chain partners could share information and adapt to the changing environments continuously. These findings provide a novel perspective on how supply chain partners foster relational coordination by reducing role hazards caused by subnational institutional distance in emerging markets. Huq, Chowdhury, and Klassen use multiple case studies from before and after the Rana Plaza building collapse in Bangladesh to develop an understanding of the skills, practices, relationships and processes (collectively referred as social management capabilities) that help firms in emerging markets to improve their performance on human safety & welfare, and social & community development. Specifically, they attempt to address two research questions: What are the social management capabilities needed by multinational buyers and their emerging market suppliers to improve social performance and respond to stakeholder pressures? How do external factors and shocks affect the development and evolution of these capabilities in emerging markets? Their findings provide novel insights on how multinational buyers and local suppliers achieve social performance in emerging markets. Shou, Zheng, and Zhu address another critical issue in emerging markets: contractual ineffectiveness, the difficulty of using contracts to safeguard and coordinate transactions between supply chain partners. The authors show that legal enforceability and information transparency lead to contractual inefficiency, which in turn promotes a firm’s efforts to seek political and business ties. They also find that efficiency pressure and equity pressures differentially moderate the relationships between contractual inefficiency and pursuit of social ties. These results provide important implications on the alternative and dynamic use of contracts and social ties in supply chain management in emerging markets. Steven and Britto study three different forms of emerging market penetration (i.e., outsourcing, in-house offshoring, and sales to emerging markets) and their associations with product recalls. They find that outsourcing penetration increases recalls whereas sales penetration reduces recalls. Although they cannot find a direct relationship between in-house offshoring and recalls, they show that in-house offshoring is able to mitigate the positive relationship between outsourcing and recalls. They further investigate how emerging markets’ characteristics (e.g., institutional immaturity) moderate these relationships. Their results provide a finer understanding of the complex relationships among different forms of emerging market penetration and product recalls. Wang, Li, and Chang focus on how buyer-supplier compatibility influences product co-development between buyers and suppliers in China. They find that while knowledge commonality has an inverted U-shaped relationship with product co-development, goal compatibility has a positive effect on product codevelopment. Moreover, mutual learning partially mediates the effects of buyer-supplier compatibility on product co-development. They further consider how formal and informal institutional environments (i.e., government intervention and guanxi importance) moderate the relationship between mutual learning and product co-development differently. Their research provides important theoretical and managerial implications for buyer-supplier collaboration in emerging markets. Wang, Zhang, Wang, and Sheng examine contracts and trust as two alternative governance modes in curtailing opportunism in China. They argue that the effects of these two governance strategies in reducing opportunism depend on two institutionrelated factors: regulatory uncertainty and relationship structure in the Chinese markets. The authors show that contracts are more effective in deterring supplier opportunism when regulatory uncertainty is high. In addition, contracts help curtail opportunism more in domestic, compared with international, buyeresupplier relationships, whereas trust is more effective in restricting supplier opportunism in international relationships than in domestic ones. Taken together, these articles indicate that institutional environments play a critical role in supply chain management in emerging markets. Equally important, firms in emerging market can develop their own operations management strategies and capabilities to overcome institutional voids and enhance supply chain performance. These articles illustrate the fundamental challenges brought by institutional voids and provide fresh perspectives on effective supply chain management in emerging markets.