راهبرد زیست محیطی و هم ترازی در یک اقتصاد گذار محدود:تحقیقات تجربی بر روی کاربرد آن در شرکت های دولتی ایران / Environment-Strategy and Alignment in a Restricted, Transitional Economy: Empirical Research on its Application to Iranian State-Owned Enterprises

راهبرد زیست محیطی و هم ترازی در یک اقتصاد گذار محدود:تحقیقات تجربی بر روی کاربرد آن در شرکت های دولتی ایران Environment-Strategy and Alignment in a Restricted, Transitional Economy: Empirical Research on its Application to Iranian State-Owned Enterprises

  • نوع فایل : کتاب
  • زبان : فارسی
  • ناشر : الزویر Elsevier
  • چاپ و سال / کشور: 2016

توضیحات

چاپ شده در مجله برنامه ریزی طولانی مدت – Long Range Planning
رشته های مرتبط مدیریت، مدیریت سازمان های دولتی، مدیریت دولتی، مدیریت عملکرد و مدیریت کسب و کار
مقدمه یک اقتصاد گزار اقتصادی است که از محیط کسب و کار کنترل شده دولتی به سمت بازار با محدودیت کمتر و نیاز بیشتر برای کار آفرینی و نوآوری برای بقای جهانی پیش می رود( الستروم و براتون ۲۰۱۰ ، ۵۳۱).در طی دو دهه ی اخیر کشور های گذار به دنبال ملحق شده به سرمایه داری بازاری و اجتناب از برنامه ریزی متمرکز بودند.علی رغم نمونه های گذار موفق نظیر چین ویتنام روسیه هند(گو ۲۰۰۴)به نظر می رسد که اقتصاد های گذار در بازار های محدود می توانند با مشکلات کوتاه مدت جدی و نیز محدودیت در کسب و کار مواجه شوند. برای مثال آن ها ممکن است چالش هایی را نظیر افزایش بیکاری و تورم قیمت تجربه کنند که همه ی این موارد بر عملکرد شرکت تاثیر می گذارند.با این حال یک فرهنگ کشوری می تواند در سیستم کسب و کار و عملکرد آن تاثیر بگذارد به طوری که پروفایل سازمانی یک کشور یک جایگزین و شیوه ی عملی برای بررسی تفاوت های گسترده در اعضای هیئت مدیره می باشد(بوسنت و همکاران ۲۰۰۰، ۱۰۰۰) و ویژگی های ذاتی وجود دارد که می تواند بر سیاست دولت و نیز شیوه های کسب و کار اثر داشته باشد (هوفستاد ۲۰۰۷).در این راستا سازمان ها به صورت ساختار های نظاریتی هنجاری با فعالیت هایی کار می کنند که موجب ثبات و تبیین مفهوم رفتار اجتماعی می کند(اسکات ۱۹۹۵، ۳۳) این ۳ پروفایل سازمانی مجزا ولی به هم مرتبط یعنی ابعاد نظارتی شناختی شنیداری می توانند بر سیاست دولت و نیز محیط کسب و کار شرکت تاثیر داشته باشند (پنگ ۲۰۰۳). یک بعد نظارتی بر اساس سیستم های قواعد رسمی ، قوانین مقررات سیاست های دولتی و مکانیسم های اجرایی تایید شده توسط دولت است(بوسنیس و همکاران ۲۰۰۰،نورس ۱۹۹۴).این بعد نظارتی بر سیاست های دولت و برنامه هایی که پشتیبانی برای کسب و کار های جدید ارائه می کنند تاکید کرده و کمک ها و نیز پورسانت هایی را برای کاهش خطر برای شرکت های تازه تاسیس ارائه می کند و به این ترتیب اهرمی برای تسهیل تلاش کار افرینان به منظور دسترسی به منابع هستند.از سوی دیگر یک بعد شناختی بر مبنای دانش اجتماعی مشترک و مهارت های افراد در یک کشور می باشد زیرا ان ها تلاش می کنند تا یک کسب و کار جدید را راه اندازی کنند و به این ترتیب کسب و کار های قبلا تاسیس شده را حفظ کنند.سومین بعد هنجاری تاکید بیشتری بر فعالیت کار افرینانه دارد و به این ترتیب تفکر نوآورانه و ارزش افرین نیز تاثیر دارد.(بورسریز و همکاران ۲۰۰۰). به عبارت دیگر سازمان ها در اقتصاد های گذار دارای یک محیط نظارتی و مجزای کسب و کار هستند که با ابعاد شناختی و هنجاری ک منعکس کننده ی ویژگی های کار افرینی یادگیری که و نوآوری می باشند نیز تاثیر دارد (هوفستید ۲۰۰۷)بعلاوه در اقتصاد گذار تحول نوآوری و یادگیری می تواند به عوامل بحرانی مهم تبدیل شود زیرا صنایع قدیم دولتی بایستی در اقتصاد بازار جهانی جدید رقابتی شود(الستروم و براتوم ۲۰۱۰). با این حال بسیاری از دانش و اطلاعات ما در مورد SOE، ها مربوط به تحقیقات انجام شده در اقتصاد های نو ظهور نظیر چین است که در ان سازمان ها بایستی تقاضای روز افزون محیط کسب و کار جهانی را براورده کند.(رن و همکاران ۲۰۰۶،تان و تان ۲۰۰۵،ارشروم و براتون ۲۰۱۰ )در حقیقت SOE ها بر اقتصاد چین غالب هستند و همراه با سایر شرکت ها و واحد های دولتی در یک سیستم بسته ان ها تولید بیش از ۸۰ درصد تولید ملی ناخالص را می کنند(بااو و همکاران ۲۰۰۶) .با این حال برخلاف SOE ها در چین که در ان محیط بازار ،قدرت رقابتی اقتصاد های غربی را تقلید کرده است و توسط سرمایه گذاری مستقیم خارجی پشتیبانی می شود (لین و گرامین ۲۰۰۳،سوتایرز ۲۰۰۱ )بسته وضعیت برای ایارن متفاوت است زیرا علی رغم اصلاحات اقتصادی بنیادین ،این شرکت ها هنوز با تحریم های اقتصادی سازمان ملل مواجه هستند. اگر چه این شرکت ها توسط دولت پشتیبانی و مصونیت می شوند با این حال تفکیک ان ها جدایش ان ها از رقابت بازار جهانی و آشفتگی محیط به شدت موجب محدود شدن عملکرد و عملیات ان ها در بلند مدت می شود به خصوص اگر ان ها قادر به تجارت با کشور های خارجی نباشند.بعلاوه مدیران شرکت های ایرانی توسط دولت انتخاب می شوند زیرا ان ها دارای جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به سازمان ها می باشند بنابراین ان ها ممکن است به خوبی برای راهبرد توسعه ی مناسب برای نوآوری و یادگیری با تغییر محیط کسب و کار امادگی نداشته باشند در این راستا کسب و کار ایرانی متفاوت از کسب و کار اقتصاد های گذار بزرگ جهان نظیر چین ،روسیه و هند می باشد که در ان ها شرکت ها محیط اقتصادی بازار وحور داخلی نسبتا ثابتی دارند که بستری برای تجارت در بازار جهانی محسوب می شود(پنگ۲۰۰۳،زو و همکاران ۲۰۰۵).در این راستا بررسی گرایش راهبردی این شرکت ها بسیار مهم است زیرا منعکس کننده ی این است که ان ها چگونه بایستی به عوامل محیطی داخلی و خارجی از حیث نوآوری یادگیری و عملکرد واکنش نشان دهند(گاتیگنون و زوبرب ۱۹۹۷،تاج الدینی ۲۰۱۱،زو و همکاران ۲۰۰۵).

Description

A transition economy is one that is changing from a state-controlled business environment towards a less-restricted market, and a greater need for entrepreneurship and innovation to survive global competition (Ahlstrom and Bruton, 2010, 531). In the last two decades, countries in transition have sought to embrace market capitalism and abandon centralized planning. Despite successful transition cases, such as China, Vietnam, Russia and India (Guo, 2004), it appears that transitional economies in restricted markets can face severe short-term difficulties as well as constraints in business development. For example, they are more likely to experience challenges such as rising unemployment and price inflation, all of which impact upon company performance. However, a nation’s culture may influence its business systems and performance, “a country institutional profile can serve as a viable alternative for exploring broad country differences” (Busenitz et al., 2000, 1000), and there are inherent national characteristics that may impact upon government policy as well as business practice (Hofstede, 2007). In this respect, organizations are defined as “regulative, normative, and cognitive structures with activities that provide stability and meaning to social behavior” (Scott, 1995, 33). These three distinctive but related institutional profiles, or regulatory, cognitive and normative dimensions, can influence government policy as well as the company business environment (Peng, 2003). A regulatory dimension is based on formal rule systems, laws, regulations, government policies and enforcement mechanisms endorsed by the state (Busenitz et al., 2000; North, 1994). This regulatory dimension focuses on government policies and programs that provide advice and support for new businesses, offering grants and assistance to reduce the risks for startups, and leverage to facilitate entrepreneurs’ efforts to acquire resources. On the other hand, a cognitive dimension is based on the widely shared social knowledge and skills possessed by the people in a country, as they strive to set up a new business and maintain those already established. The third normative dimension puts more emphasis on entrepreneurial activity, and value creative and innovative thinking (Busenitz et al., 2000). In other words, organizations in transitional economies are likely to have a distinctive, regulatory business environment to deal with as well as the normative and cognitive dimensions that reflect any inherent national characteristics towards entrepreneurship, learning and innovation (Hofstede, 2007). Moreover, in transitional economies, innovation and learning orientation transformation may become critical factors, since the old state-owned industries (SOEs) must move to become competitive in a new, global market economy (Ahlstrom and Bruton, 2010). However, most of our knowledge about SOEs originates from research conducted in emerging economies such as China, where organizations have adapted to meet the demands of a global business environment (Ren et al., 2006; Tan and Tan, 2005; Ahlstrom and Bruton, 2010). In fact, SOEs dominate Chinese economy and, combined with other companies and government units in a closed system, they generate more than 80% of the country’s gross national product GDP (Bao et al., 2006). But, unlike SOEs in China, where the market environment mimics the competitiveness of Western economies, supported by foreign direct investment (Lin and Germain, 2003; Souitaris, 2001), the situation is very different for Iran, since despite recent government reforms, these companies still face UN economic sanctions. Although protected by the government, their isolation from environmental turbulence and global market competition severely restricts operations and performance in the long-term, if they are unable to trade outside the country. Furthermore, the managers of Iranian companies are selected by the state, often because they have a high social status rather than experience running organizations, so they may be ill-prepared to develop an appropriate strategy for innovation and learning as the business environment changes. In this respect, Iranian business appears to differ from that in the world’s largest transitional economies, such as China, Russia and India, where companies have a relatively stable internal market-based economic environment that serves as a platform for trade in the global marketplace (Peng, 2003; Zhou et al., 2005). In this context, it is important to examine the strategic orientation of these companies, since this reflects how they respond to internal and external environmental factors, in terms of innovation, learning and performance (Gatignon and Xuereb, 1997; Tajeddini, 2011a; Zhou et al., 2005).
اگر شما نسبت به این اثر یا عنوان محق هستید، لطفا از طریق "بخش تماس با ما" با ما تماس بگیرید و برای اطلاعات بیشتر، صفحه قوانین و مقررات را مطالعه نمایید.

دیدگاه کاربران


لطفا در این قسمت فقط نظر شخصی در مورد این عنوان را وارد نمایید و در صورتیکه مشکلی با دانلود یا استفاده از این فایل دارید در صفحه کاربری تیکت ثبت کنید.

بارگزاری