درمان رفتاری شناختی مبتنی بر اینترنت برای اختلالات جنسی در زنان مبتلا به سرطان سینه: طراحی یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده Internet-based cognitive behavioral therapy for sexual dysfunctions in women treated for breast cancer: design of a multicenter, randomized controlled trial
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : BMC
- چاپ و سال / کشور: 2015
توضیحات
رشته های مرتبط: پزشکی و روانشناسی، اپیدمیولوژی، روانشناسی عمومی، روانپزشکی، خون و آنکولوژی و ایمنی شناسی پزشکی
تاریخچه تحقیق سرطان سینه معمول ترین نوع سرطان بین زنان کشور هلند است. افزایش روش های معاینه ، غربال گیری و درمان سرطان سینه منجر به افزایش نرخ نجات بیماران این بیماری شده است. در نتیجه ، تحقیقا ت به کیفیت سلامت زندگی ( HRQL) بازمانده های سرطان سینه مثل مسائل روابط نامشروع زناشویی و روابط جنسی توجه فراوانی کرده اند. نرخ شیوع اختلالات های زناشویی در نتیجه درمان سرطان سینه بین ۳۰ و ۱۰۰ درصد تغییر کرده است . بازمانده گان سرطان سینه ( BCS) برخلاف زنان فاقد تاریخچه بیماری سرطان سینه عملکرد جنسی بدی را تجربه می کنند . کاهش میل جنسی ( ۶۴-۲۳%) ، کاهش برانگیختگی جنسی ، یا نرم و روان سازی واژینال ( ۴۸-۲۰%) ، فقدان اوج جنسی ( ۳۶-۱۶%) ، و مقاربت دردناک ( ۳۸-۳۶%) مشکلات معمول گزارش شده توسط بیماران مبتلا به سرطان سینه است . مولفه های مختلف درمان سرطان سینه میتواند اثر مستقیم یا غیر مستقیم بر عملکرد جنسی داشته باشند. تحقیقات گذشته ثابت کرده اند که صرفنظر از نوع جراحی ، افزایش بد کارکردی جنسی در زنانی که تحت شیمی درمانی قرار گرفته اند بیش از زنانی است که متحمل این درمان نشده اند. شیمی درمانی منجر به یائسگی زود رس ، ناگهانی ، کاهش میل جنسی در برخی از زنان میشود. شیمی درمانی نیز می تواند منجر به خشکی واژینال و آتروفی یا تحلیل رفتگی شود که در نتیجه منجر به اختلالات جنسی می شود.نتایج درمان اندوکرین ( ترشحات داخلی ) مختلط است ، اما تحقیقات ثابت کردند که مهار کننده ها و بازدارنده های تامواکسفین ( tamoxifen ) و آروماتاز ، منجر به ایجاد مشکلات جنسی می شوند. شواهد و اسناد مربوطه به اثر جراحی بر عملکرد جنسی مختلط است ، به طوری که برخی از تحقیقات ثابت میکنند که مشکلات کارکرد جنسی زنانی که سینه آنها برداشته شده است بیش از زنانی است که تحت درمان حفظ سلامت سینه قرار می گیرند، در حالی که ، تحقیقات دیگر وجود ارتباط بین نوع جراحی و عملکرد جنسی نیافتند. این یافته که برداشتن سینه اغلب بیش از درمان حفظ سلامت سینه منجر به تصویر سازگار تری از بدن می شود ، نتیجه و یافته سازگار تر و موافق تری است . مسائل جذابیت جنسی و زنانگی ، خستگی ، اضطراب ، افسردگی ، ترس از ناباروری و کاهش HRQL از جمله عوارض معمول پس از درمان سرطان سینه است . بهزیستی و رفاه هیجانی ، و کیفیت رابطه شریک جنسی متاثر از درماندگی های ناشی از تشخیص و درمان بیماری سرطان سینه است . اگر چه تشخیص و درمان هر نوع سرطان منجر به ایجاد مشکلاتی در زمینه کارکرد جنسی می شود، اما سرطان سینه به واسطه اهمیت سینه در جنسیت زنانگی و سینه به عنوان منبعی از لذت شهوانی و تحریک جنسی مشکلات خاصی را برای زنان مبتلا به سرطان سینه ایجاد میکند. بد کارکردی جنسی میتواند به شیوه موثر و کارآمدی با انواع درمان رو در رو جنسی درمان شود. درمان جنسی از یک برنامه انعطاف پذیر درمانی منجمله تعدادی عوامل تشکیل شده است که میتواند متناسب با نیاز های افراد و زوجین باشد. این نوع درمان اصولاٌ شامل مولفه های درمانی استنتاج شده از روش درمان جنسی ماسترس و جانسون مثل شبه آموزش بد کارکردی جنسی و عطش جنسی است، ممنوعیت آمیزش جنسی و تمرینات و آموزش احساس محور است. ممنوعیت و منع آمیزش جنسی دور معیوب ترس از آمیز ش جنسی ، تجربه منفی و ناامیدی را از بین می برد و فرصت تجربه های مثبت را با حفظ یا کاهش تقاضا و درخواست عملکرد جنسی از بین می برد. تمرینات حسی برنامه سلسله مراتبی تمرینات ساختارمند را شکل می دهد که به واسطه آن شرکاء جنسی به تدریج فاز های متوالی تماس و ارتباط جنسی را دوباره معرفی می کنند. هدف این تمرینات احساس راحتی و آرامش با بدن خود و دستیابی به انجام رابطه صمیمی هیجانی و فیزیکی با شریک جنسی است . کشف روشهای دیگر تحریک جنسی و افزایش گفتگو با شرکاء جنسی در مورد تجارب جنسی ، میل جنسی و مرزهای جنسی اهداف دیگری هستند. این اجزاء رفتاری درمان جنسی معمولاٌ با شناخت درمانی ادغام وترکیب می شوند. تشخیص و اصلاح بد کارکردی درمانجو ، شناخت مخل در مورد جنسیت که در زمان تمرینات جنسی رخ می دهد هدف درمانگر و درمانجو در شناخت درمانی است . ارزیابی های کارکردی توسط روش بازسازی شناختی جایگزین شناخت بد کارکردی می شوند . درمان جنسی با فرمت زوجی ارایه می شود ، اما کاربردهای فردی و فرمت های گروه درمانی نیز در مقاله توضیح داده می شوند. اثر بخشی انواع مختلف درمان های رو در رو بد کارکردی جنسی زنان ( FSD) منجمله میل جنسی ، اختلال انگیختگی جنسی ، اختلال در اوج لذت جنسی ، درد جنسی و واژینیسم ثابت شده است . بسیاری از برنامه های اصلاح رفتار بازمانده گان سرطان سینه توسعه و ارزیابی شده اند. مدال های دارای اثرات قوی تر زوج محور هستند و شامل مولفه های درمانی می شوند که به هر دو شریک جنسی در مورد تشخیص و درمان زنان توضیح می دهد ، سازگاری متقابل ودوجانبه زوجین و پروسه های حمایتی زوجین را ترویج می دهد و شامل مولفه های درمانی می شوند که امکان استفاده از تکنیک های درمان جنسی بررسی کننده مسائل جنسی و تصویر بدن را فراهم می سازد. علی رغم دسترسی پذیری درمان های موثر بد کارکردی جنسی ، اختلاف معناداری بین نیاز خود سنجیده به سلامت حرفه ای جنسی بازمانده های سرطان سینه و استفاده واقعی از درمان وجود دارد. کیدل و همکارن اعلام کردند که فقط ۴۰درصد از BCS ها که نیاز به درمان واقعی را احساس می کنند با کارشناس سلامت مشاوره می کنند .هیل و همکاران اعلام کردند که اگر چه بیش از ۴۰درصد از بازمانده گان سرطان سینه و تناسلی زنان علاقه خود را به دریافت درمان های تخصصی بیان میکنند ، اما فقط ۷ درصد از آنها واقعاٌ این نوع خواستار جستجو و استفاده از این نوع درمان بوده اند. اگر چه کارکرد جنسی یک سمئله مهم است ، اما کارشناسان سلامت به علت محدودیت زمانی ، شرمساری ، فقدان تجربه و دانش در این حیطه ، و / یا فقدان منابع لازم جهت حمایت از برنامه های جنسی تمایلی به تحقیق در مورد مسائل جنسی بیماران مبتلا به سر طان سینه در طی مشاور ه های پزشکی ندارند. همچنین آغاز گفتگو در مورد مسائل جنسی با کارشناسان سلامت برای بیماران مشکل است . پیشنهاد و توصیه شده است که افراد در زمان گزارش اطلاعات حساس یا نشانه ای و لکه دار از انجام پروسه تشخیص و درمان اینترنتی احساس آرامش می کنند. این ایده و نظریه با نظر سنجی ( رساله دی بلوک جی در مورد کلینیک سرپایی بیماران مبتلا به سرطان سینه و جنسی موسسه سرطان سینه هلند ) تایید می شود که در مورد زنان شرکت کننده در جلسه اطلاع رسانی کلینیک بیماری های جنسی و سرطان سینه شرکت کرده بودند ، اما قرار ملاقات ها ی مشاوره رو در رو را پیگیری نکردند. در حالی که برخی از زنان درمان مسائل جنسی خود را ضروری نمی دیدند ، اما سایر زنان تمایل به انجام این درمان در محیط های بیمارستانی نداشتند و تصور میکردند که جلسات رو در رو مشاوره یک مانع و سد بزرگی را ایجاد می کنند. بسیاری از پاسخگرها معتقد بودند که درمان اینترنتی کم خطر تر و قابل قبول تر است . محرمانگی ، آسودگی ، راحتی ، و دسترسی پذیری که همگی در حوضه مسائل جنسی می توانند جذاب باشند، از مزایا درمان اینترنتی هستند. اسناد و شواهد زیادی وجود دارد که نشانمی دهند CBT اینترنتی روش موثری برای درمان دمنه ای از مشکلات روانی اجتماعی است .اخیراٌ ، برنامه های اینترنتی CBT بد کارکردی جنسی توسعه یافته اند و آزمایش شده اند. البته ، اکثر این مداخله های پیوسته و آنلاین توجه به اختلالات جنسی مردان دارند . آزمایشات اولیه ثابت کرده است که کاربرد پذیری و اثر بخشی CBT پیوسته را بر FSD نمونه کلی ثابت کرده اند و مداخله پیوسته را بر مسائل جنسی بازمانده های سرطان سینه ثابت کرده اند. البته ، اثر بخشی CBT اینترنتی بر مسائل جنسی BCS هنوز تحقیق نشده است . ما در این مقاله طرح آطزمایش تصادفی ، کنترل شده چند سرطانی را توضثیح می دهیم که اثر بخشی برنامه اینترنتی CBT را بر سرطان سینه بررسی میکند. فرض میکنیم که پیشرفت و درمان عملکرد جنسی و روابط صمیمی و جنسی زنان گروه CBT اینترنتی به طور معنادرای بیشتر از زنان گروه کنترل لیست انتظار است . ثانیاٌ ، زنان تحت درمان CBT اینترنتی درماندگی روانی کمتری ، نشانه های یائسگی کمتری ، و پیشرفت های بیشتری را در تصویر بدن و عملکرد زناشویی و HRQL بیشتری را از زنان گروه گزارش خواهند کرد.
تاریخچه تحقیق سرطان سینه معمول ترین نوع سرطان بین زنان کشور هلند است. افزایش روش های معاینه ، غربال گیری و درمان سرطان سینه منجر به افزایش نرخ نجات بیماران این بیماری شده است. در نتیجه ، تحقیقا ت به کیفیت سلامت زندگی ( HRQL) بازمانده های سرطان سینه مثل مسائل روابط نامشروع زناشویی و روابط جنسی توجه فراوانی کرده اند. نرخ شیوع اختلالات های زناشویی در نتیجه درمان سرطان سینه بین ۳۰ و ۱۰۰ درصد تغییر کرده است . بازمانده گان سرطان سینه ( BCS) برخلاف زنان فاقد تاریخچه بیماری سرطان سینه عملکرد جنسی بدی را تجربه می کنند . کاهش میل جنسی ( ۶۴-۲۳%) ، کاهش برانگیختگی جنسی ، یا نرم و روان سازی واژینال ( ۴۸-۲۰%) ، فقدان اوج جنسی ( ۳۶-۱۶%) ، و مقاربت دردناک ( ۳۸-۳۶%) مشکلات معمول گزارش شده توسط بیماران مبتلا به سرطان سینه است . مولفه های مختلف درمان سرطان سینه میتواند اثر مستقیم یا غیر مستقیم بر عملکرد جنسی داشته باشند. تحقیقات گذشته ثابت کرده اند که صرفنظر از نوع جراحی ، افزایش بد کارکردی جنسی در زنانی که تحت شیمی درمانی قرار گرفته اند بیش از زنانی است که متحمل این درمان نشده اند. شیمی درمانی منجر به یائسگی زود رس ، ناگهانی ، کاهش میل جنسی در برخی از زنان میشود. شیمی درمانی نیز می تواند منجر به خشکی واژینال و آتروفی یا تحلیل رفتگی شود که در نتیجه منجر به اختلالات جنسی می شود.نتایج درمان اندوکرین ( ترشحات داخلی ) مختلط است ، اما تحقیقات ثابت کردند که مهار کننده ها و بازدارنده های تامواکسفین ( tamoxifen ) و آروماتاز ، منجر به ایجاد مشکلات جنسی می شوند. شواهد و اسناد مربوطه به اثر جراحی بر عملکرد جنسی مختلط است ، به طوری که برخی از تحقیقات ثابت میکنند که مشکلات کارکرد جنسی زنانی که سینه آنها برداشته شده است بیش از زنانی است که تحت درمان حفظ سلامت سینه قرار می گیرند، در حالی که ، تحقیقات دیگر وجود ارتباط بین نوع جراحی و عملکرد جنسی نیافتند. این یافته که برداشتن سینه اغلب بیش از درمان حفظ سلامت سینه منجر به تصویر سازگار تری از بدن می شود ، نتیجه و یافته سازگار تر و موافق تری است . مسائل جذابیت جنسی و زنانگی ، خستگی ، اضطراب ، افسردگی ، ترس از ناباروری و کاهش HRQL از جمله عوارض معمول پس از درمان سرطان سینه است . بهزیستی و رفاه هیجانی ، و کیفیت رابطه شریک جنسی متاثر از درماندگی های ناشی از تشخیص و درمان بیماری سرطان سینه است . اگر چه تشخیص و درمان هر نوع سرطان منجر به ایجاد مشکلاتی در زمینه کارکرد جنسی می شود، اما سرطان سینه به واسطه اهمیت سینه در جنسیت زنانگی و سینه به عنوان منبعی از لذت شهوانی و تحریک جنسی مشکلات خاصی را برای زنان مبتلا به سرطان سینه ایجاد میکند. بد کارکردی جنسی میتواند به شیوه موثر و کارآمدی با انواع درمان رو در رو جنسی درمان شود. درمان جنسی از یک برنامه انعطاف پذیر درمانی منجمله تعدادی عوامل تشکیل شده است که میتواند متناسب با نیاز های افراد و زوجین باشد. این نوع درمان اصولاٌ شامل مولفه های درمانی استنتاج شده از روش درمان جنسی ماسترس و جانسون مثل شبه آموزش بد کارکردی جنسی و عطش جنسی است، ممنوعیت آمیزش جنسی و تمرینات و آموزش احساس محور است. ممنوعیت و منع آمیزش جنسی دور معیوب ترس از آمیز ش جنسی ، تجربه منفی و ناامیدی را از بین می برد و فرصت تجربه های مثبت را با حفظ یا کاهش تقاضا و درخواست عملکرد جنسی از بین می برد. تمرینات حسی برنامه سلسله مراتبی تمرینات ساختارمند را شکل می دهد که به واسطه آن شرکاء جنسی به تدریج فاز های متوالی تماس و ارتباط جنسی را دوباره معرفی می کنند. هدف این تمرینات احساس راحتی و آرامش با بدن خود و دستیابی به انجام رابطه صمیمی هیجانی و فیزیکی با شریک جنسی است . کشف روشهای دیگر تحریک جنسی و افزایش گفتگو با شرکاء جنسی در مورد تجارب جنسی ، میل جنسی و مرزهای جنسی اهداف دیگری هستند. این اجزاء رفتاری درمان جنسی معمولاٌ با شناخت درمانی ادغام وترکیب می شوند. تشخیص و اصلاح بد کارکردی درمانجو ، شناخت مخل در مورد جنسیت که در زمان تمرینات جنسی رخ می دهد هدف درمانگر و درمانجو در شناخت درمانی است . ارزیابی های کارکردی توسط روش بازسازی شناختی جایگزین شناخت بد کارکردی می شوند . درمان جنسی با فرمت زوجی ارایه می شود ، اما کاربردهای فردی و فرمت های گروه درمانی نیز در مقاله توضیح داده می شوند. اثر بخشی انواع مختلف درمان های رو در رو بد کارکردی جنسی زنان ( FSD) منجمله میل جنسی ، اختلال انگیختگی جنسی ، اختلال در اوج لذت جنسی ، درد جنسی و واژینیسم ثابت شده است . بسیاری از برنامه های اصلاح رفتار بازمانده گان سرطان سینه توسعه و ارزیابی شده اند. مدال های دارای اثرات قوی تر زوج محور هستند و شامل مولفه های درمانی می شوند که به هر دو شریک جنسی در مورد تشخیص و درمان زنان توضیح می دهد ، سازگاری متقابل ودوجانبه زوجین و پروسه های حمایتی زوجین را ترویج می دهد و شامل مولفه های درمانی می شوند که امکان استفاده از تکنیک های درمان جنسی بررسی کننده مسائل جنسی و تصویر بدن را فراهم می سازد. علی رغم دسترسی پذیری درمان های موثر بد کارکردی جنسی ، اختلاف معناداری بین نیاز خود سنجیده به سلامت حرفه ای جنسی بازمانده های سرطان سینه و استفاده واقعی از درمان وجود دارد. کیدل و همکارن اعلام کردند که فقط ۴۰درصد از BCS ها که نیاز به درمان واقعی را احساس می کنند با کارشناس سلامت مشاوره می کنند .هیل و همکاران اعلام کردند که اگر چه بیش از ۴۰درصد از بازمانده گان سرطان سینه و تناسلی زنان علاقه خود را به دریافت درمان های تخصصی بیان میکنند ، اما فقط ۷ درصد از آنها واقعاٌ این نوع خواستار جستجو و استفاده از این نوع درمان بوده اند. اگر چه کارکرد جنسی یک سمئله مهم است ، اما کارشناسان سلامت به علت محدودیت زمانی ، شرمساری ، فقدان تجربه و دانش در این حیطه ، و / یا فقدان منابع لازم جهت حمایت از برنامه های جنسی تمایلی به تحقیق در مورد مسائل جنسی بیماران مبتلا به سر طان سینه در طی مشاور ه های پزشکی ندارند. همچنین آغاز گفتگو در مورد مسائل جنسی با کارشناسان سلامت برای بیماران مشکل است . پیشنهاد و توصیه شده است که افراد در زمان گزارش اطلاعات حساس یا نشانه ای و لکه دار از انجام پروسه تشخیص و درمان اینترنتی احساس آرامش می کنند. این ایده و نظریه با نظر سنجی ( رساله دی بلوک جی در مورد کلینیک سرپایی بیماران مبتلا به سرطان سینه و جنسی موسسه سرطان سینه هلند ) تایید می شود که در مورد زنان شرکت کننده در جلسه اطلاع رسانی کلینیک بیماری های جنسی و سرطان سینه شرکت کرده بودند ، اما قرار ملاقات ها ی مشاوره رو در رو را پیگیری نکردند. در حالی که برخی از زنان درمان مسائل جنسی خود را ضروری نمی دیدند ، اما سایر زنان تمایل به انجام این درمان در محیط های بیمارستانی نداشتند و تصور میکردند که جلسات رو در رو مشاوره یک مانع و سد بزرگی را ایجاد می کنند. بسیاری از پاسخگرها معتقد بودند که درمان اینترنتی کم خطر تر و قابل قبول تر است . محرمانگی ، آسودگی ، راحتی ، و دسترسی پذیری که همگی در حوضه مسائل جنسی می توانند جذاب باشند، از مزایا درمان اینترنتی هستند. اسناد و شواهد زیادی وجود دارد که نشانمی دهند CBT اینترنتی روش موثری برای درمان دمنه ای از مشکلات روانی اجتماعی است .اخیراٌ ، برنامه های اینترنتی CBT بد کارکردی جنسی توسعه یافته اند و آزمایش شده اند. البته ، اکثر این مداخله های پیوسته و آنلاین توجه به اختلالات جنسی مردان دارند . آزمایشات اولیه ثابت کرده است که کاربرد پذیری و اثر بخشی CBT پیوسته را بر FSD نمونه کلی ثابت کرده اند و مداخله پیوسته را بر مسائل جنسی بازمانده های سرطان سینه ثابت کرده اند. البته ، اثر بخشی CBT اینترنتی بر مسائل جنسی BCS هنوز تحقیق نشده است . ما در این مقاله طرح آطزمایش تصادفی ، کنترل شده چند سرطانی را توضثیح می دهیم که اثر بخشی برنامه اینترنتی CBT را بر سرطان سینه بررسی میکند. فرض میکنیم که پیشرفت و درمان عملکرد جنسی و روابط صمیمی و جنسی زنان گروه CBT اینترنتی به طور معنادرای بیشتر از زنان گروه کنترل لیست انتظار است . ثانیاٌ ، زنان تحت درمان CBT اینترنتی درماندگی روانی کمتری ، نشانه های یائسگی کمتری ، و پیشرفت های بیشتری را در تصویر بدن و عملکرد زناشویی و HRQL بیشتری را از زنان گروه گزارش خواهند کرد.
Description
Breast cancer is the most common type of cancer among women in the Netherlands [1]. Improved breast cancer screening and treatment have resulted in increased survival rates [2]. Consequently, more interest and research has focused on the health-related quality of life (HRQL) of breast cancer survivors, including issues of sexuality and intimacy. The prevalence rates for sexual dysfunctions as a result of breast cancer treatment vary between 30% and 100% [3-7]. Breast cancer survivors (BCS) experience worse sexual functioning compared to women without a history of cancer [8-10]. Frequently reported problems include decreased sexual desire (23-64%), decreased sexual arousal or vaginal lubrication (20-48%), anorgasmia (16-36%) and dyspareunia (35-38%) [3]. The different components of breast cancer treatment can all directly or indirectly affect sexual functioning [3]. Previous studies have shown that women who have received chemotherapy are at a higher risk of developing sexual dysfunctions than women who have not undergone this treatment [8,11-17], regardless of the type of surgery [14,18]. Chemotherapy can cause premature, abrupt menopause, leading to reduced sexual desire in some women [19]. It can also induce vaginal dryness and atrophy, which subsequently can affect sexual functioning [6,8,12,13,15,20]. Results with regard to endocrine treatment are somewhat mixed, but studies show that tamoxifen and aromatase inhibitors can lead to sexual problems [21-27]. The evidence pertaining to the effect of surgery on sexual functioning is mixed [28-30], with some studies showing that women who undergo a mastectomy report more problems in sexual functioning than women who receive breast conserving therapy [28,31,32], while other studies have not found an association between type of surgery and sexual functioning [18,29]. More consistent is the finding that mastectomy more often results in compromised body image than does breast conserving treatment [4,13,28]. Other common complaints after breast cancer treatment are concerns about sexual attractiveness and femininity, fatigue, anxiety and depression, fear of loss of fertility, and overall decreased HRQL [3,18,33,34]. Emotional well-being and the quality of the partner-relationship can also be affected by the distress surrounding diagnosis and treatment [35-37]. Although the diagnosis and treatment of any type of cancer can cause problems in sexual functioning [3], breast cancer raises particular concerns because of the importance of the breast in feminine sexuality and the breast as a source of erotic pleasure and stimulation [33]. Sexual dysfunctions can be treated effectively with faceto-face forms of sex therapy [38-41]. Sex therapy typically comprises a flexible treatment program including a number of elements that can be tailored to the needs of individuals and couples. It typically involves behavioral components derived from the sex therapy developed by Masters and Johnson [42], i.e. psycho-education about sexuality and sexual dysfunction, a temporary ban on intercourse, and sensate focus exercises. A ban on intercourse can break the vicious cycle of fear of sexual intercourse and subsequent negative experience and disappointment, and offers the opportunity for positive experiences by eliminating or reducing performance demand [43]. Sensate focus exercises form a hierarchically structured exercise program, through which partners gradually reintroduce the consecutive phases of sexual contact. The exercises are targeted at becoming more comfortable with one’s own body and achieving sexual intimacy with one’s partner, both physically and emotionally. Other goals are to discover new approaches to sexual stimulation, and to encourage communication between partners about sexual experiences, sexual desires and sexual boundaries. These behavioral elements of sex therapy are usually combined with cognitive therapy [40,43]. Through cognitive therapy, therapist and client aim to detect and modify the client’s dysfunctional, disturbing cognitions regarding sexuality that arise during exercises. Via the method of cognitive restructuring, the dysfunctional cognitions are replaced by more functional appraisals. Sex therapy is often delivered in a couple format, but individual applications and group therapy formats are also described in the literature [44,45]. The efficacy of different types of face-to-face therapy for female sexual dysfunction (FSD) has been demonstrated, including sexual desire and sexual arousal disorder [40,46,47], orgasmic disorder [48,49], sexual pain [50,51], and vaginismus [52,53]. Several modified treatment programs have been developed and evaluated for breast cancer survivors [44,54]. Interventions with stronger effects tend to be couple-focused and include treatment components that educate both partners about the woman’s diagnosis and treatment, promote couples’ mutual coping and support processes, and include treatment components that make use of specific sex therapy techniques addressing sexual and body image concerns [44,54]. Despite the availability of effective treatments for sexual dysfunctions, there is a significant discrepancy between the self-reported need for professional sexual health care in cancer survivors and the actual uptake of care [5,55]. Kedde et al. [5] reported that only 40% of BCS who felt a need for care actually consulted a health professional. Hill et al. [55] reported that, although over 40% of gynaecologic cancer and breast cancer survivors expressed interest in receiving professional care, only 7% had ever actually sought such care. Although sexual functioning is an important issue, health care professionals may be reluctant to query breast cancer patients about sexual problems during medical consultations, due to time constraints, embarrassment, lack of knowledge and experience in this area, and/or lack of resources to provide support if needed [56,57]. It may also be difficult for patients to initiate discussion about their sexual difficulties with their health care professional [58-60]. It has been suggested that when reporting sensitive or potentially stigmatizing information, individuals may feel more comfortable undergoing assessment and treatment via the internet [61,62]. This idea is supported by a survey [de Blok G. Thesis on the outpatient clinic for sexuality and breast cancer of The Netherlands Cancer Institute. Unpublished manuscript] that was conducted in women who attended an informational meeting of a sexuality and breast cancer clinic, but who subsequently did not follow-up for an appointment for face-to-face counselling. While some women indicated that they did not consider treatment of their sexual problems to be necessary, others indicated that they did not wish to undergo such treatment in a hospital-setting, or that the face-to-face setting of the counselling formed too great a barrier. Many respondents suggested that internet-based therapy would be a less threatening and more acceptable approach. The advantages of internet-based therapy include privacy, convenience and accessibility [63-65], all of which may be particularly attractive in the area of sexual problems. There is growing evidence that internet-based CBT is an effective method to treat a range of psychosocial problems [66-73]. More recently, internet-based CBT programs for sexual dysfunctions have been developed and tested [45,65,74-77]. However, most of these online interventions have focused on male sexual dysfunctions [74,75,77-80]. Early trials have demonstrated the applicability and effectiveness of online CBT for FSD in the general population [76], and of an online intervention for sexual problems in breast cancer survivors [81]. However, the efficacy of an internet-based CBT for sexual problems in BCS has not yet been researched. In this article, we describe the design of a randomized, controlled, multicenter trial that evaluates the efficacy of an internet-based CBT program for sexual dysfunctions in women who have been treated for breast cancer. We hypothesize that women in the internet-based CBT group will report a significantly greater improvement in sexual functioning and intimacy than women in a waiting-list control group. Secondarily, we hypothesize that women who undergo the internet-based CBT will report significantly less psychological distress and fewer menopausal symptoms, and a significantly greater improvement in body image, marital functioning and HRQL than women in the control group.