مروری بر نظریه های تجارت بین المللی مدرن A Review of Modern International Trade Theories
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : Aiscience
- چاپ و سال / کشور: 2015
توضیحات
رشته های مرتبط: علوم اقتصادی و مدیریت، مدیریت بازرگانی، مدیریت بازرگانی بین المللی و توسعه اقتصادی و برنامه ریزی
۱- مقدمه طی ۴ دهه اخیر،نقش تجارت و داد و ستد (صادرات) به عنوان موتور رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه از طریق نظریه های اقتصادیِ کلاسیک توسط “آدام اسمیت و دیوید ریکاردو” در قرن ۱۸ بررسی شدند. همانطور که آدام اسمیت بیان کرد،تجارت بین الملل نقش حائز اهمیتی در رشد اقتصادی،افزایش اندازه بازار و سود دهیِ تقسیم کار و تخصصی سازی، بر عهده دارد.دیوید ریکاردو نیز بر اختلالاف موجود در تکنولوژی های تولید،مزایای رقابتی و دستیابی به فرآیندها و روش های تولیدِ گسترده،تمرکز داشت . با این حال هر دو نفر بر این باور بودند که با کمک تجارت،تخصصی سازی در تولید محصولاتِ ارزان تر در یک کشور و افزایش منابع حاصل خواهد شد.به عبارت بهتر،کیفیت هر کمالا به بهینه سازی برخی عوامل و فناوری تولید بستگی دارد.بر این اساس،هر کشور دارای مزیت رقابتی در تولید یک محصول،نسبت به دیگری خواهد بود. این مقاله به طور مختصر،مروری بر نظریه های تجارت بین الملل و ارتباط میان تجارت و رشد اقتصادی خواهد داشت . این نظریه ها عبارتند از: ۱٫ نظریه الیهکشر- اوهلین ۲٫ نظریه مبنای صادرات ۳٫ نظریه سیکل و چرخه تولید و نظریه تقاضایِ لیندر ۴٫ نظریه سببی تجمعی ۵٫ نظریه رشد درون زاد ۶٫ نظریه تجارت نوین که هر یک در ادامه تفسیر خواهند شد. ۲- نظریهِ موجودی عواملِ الیهکشر- اوهلین نظریهِ الیهکشر- اوهلین به بررسی تجارت بین الملل بین دهه ۲۰ و ۸۰ میلادی اشاره داشته و بیان می کند که صادرات کشور به موجودیِ منابع اش که همان نیروی کار و سرمایه است، بستگی دارد . با توجه به فراوانی نیروی کار،می توان اقلام و کالاهای متعددی را با قیمت پایین تر از سایر کشورها، صادر کرد. در عین حال،کشورهای دارای نیروی کاری زیاد می توانند کالاهای بیشتری را با قیمت مناسب تر از سایر کشورها،صادر نمایند. شایان ذکر است که اختلاف میان مدل ریکاردیان و الیهکشر- اوهلین مربوط به فناوری های تولیدی بین کشورها است . مدل الیهکشر- اوهلین چنین فرض کرده که هیچ اختلافی در اولویت بندیِ میان کشورها وجود ندارد.بر این اساس،کشورهای مختلفاز موجودی منابع مختلفی نیز برخوردار بوده که این امر بر تعادل قیمتی و تولید در هر دو کشور،تاثیر می گذارد . معمولا در تحلیل تئوری الیهکشر- اوهلین،۶ فرضیه وجود دارد که عبارتند از:۱)نبود هزینه های حمل و نقل و موانع تجارت۲)رقابت کامل در بازار عامل و بازار کالا ۳)تمام تولیدات با یکدیگر یکسان اند۴)با توجه به نوع تولید،کالاها از شدت فاکتورهای مختلفی برخوردار اند.۵)توابع تولید بین هر کالا متفاوت بوده اما بین دو کشور یکسان اند۶)عملکرد در هر دو کشور یکسان است. علاوه بر این،۴ قضیه مهم در در مدل الیهکشر- اوهلین مطرح شده همچون۱) قضیه برابرسازى قیمت عوامل ۲) قضیه استالپر—ساموئلسن ۳)قضیه ریپچینسکی ۴) قضیه الیهکشر- اوهلین.اگرچه قضیه ۲ و ۳ ،روابط میان متغیرهای مدل را شرح میدهند اما مورد ۱ و ۴،تنها برخی نتایج مهم در این مدل را بیان کرده اند.
۱- مقدمه طی ۴ دهه اخیر،نقش تجارت و داد و ستد (صادرات) به عنوان موتور رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه از طریق نظریه های اقتصادیِ کلاسیک توسط “آدام اسمیت و دیوید ریکاردو” در قرن ۱۸ بررسی شدند. همانطور که آدام اسمیت بیان کرد،تجارت بین الملل نقش حائز اهمیتی در رشد اقتصادی،افزایش اندازه بازار و سود دهیِ تقسیم کار و تخصصی سازی، بر عهده دارد.دیوید ریکاردو نیز بر اختلالاف موجود در تکنولوژی های تولید،مزایای رقابتی و دستیابی به فرآیندها و روش های تولیدِ گسترده،تمرکز داشت . با این حال هر دو نفر بر این باور بودند که با کمک تجارت،تخصصی سازی در تولید محصولاتِ ارزان تر در یک کشور و افزایش منابع حاصل خواهد شد.به عبارت بهتر،کیفیت هر کمالا به بهینه سازی برخی عوامل و فناوری تولید بستگی دارد.بر این اساس،هر کشور دارای مزیت رقابتی در تولید یک محصول،نسبت به دیگری خواهد بود. این مقاله به طور مختصر،مروری بر نظریه های تجارت بین الملل و ارتباط میان تجارت و رشد اقتصادی خواهد داشت . این نظریه ها عبارتند از: ۱٫ نظریه الیهکشر- اوهلین ۲٫ نظریه مبنای صادرات ۳٫ نظریه سیکل و چرخه تولید و نظریه تقاضایِ لیندر ۴٫ نظریه سببی تجمعی ۵٫ نظریه رشد درون زاد ۶٫ نظریه تجارت نوین که هر یک در ادامه تفسیر خواهند شد. ۲- نظریهِ موجودی عواملِ الیهکشر- اوهلین نظریهِ الیهکشر- اوهلین به بررسی تجارت بین الملل بین دهه ۲۰ و ۸۰ میلادی اشاره داشته و بیان می کند که صادرات کشور به موجودیِ منابع اش که همان نیروی کار و سرمایه است، بستگی دارد . با توجه به فراوانی نیروی کار،می توان اقلام و کالاهای متعددی را با قیمت پایین تر از سایر کشورها، صادر کرد. در عین حال،کشورهای دارای نیروی کاری زیاد می توانند کالاهای بیشتری را با قیمت مناسب تر از سایر کشورها،صادر نمایند. شایان ذکر است که اختلاف میان مدل ریکاردیان و الیهکشر- اوهلین مربوط به فناوری های تولیدی بین کشورها است . مدل الیهکشر- اوهلین چنین فرض کرده که هیچ اختلافی در اولویت بندیِ میان کشورها وجود ندارد.بر این اساس،کشورهای مختلفاز موجودی منابع مختلفی نیز برخوردار بوده که این امر بر تعادل قیمتی و تولید در هر دو کشور،تاثیر می گذارد . معمولا در تحلیل تئوری الیهکشر- اوهلین،۶ فرضیه وجود دارد که عبارتند از:۱)نبود هزینه های حمل و نقل و موانع تجارت۲)رقابت کامل در بازار عامل و بازار کالا ۳)تمام تولیدات با یکدیگر یکسان اند۴)با توجه به نوع تولید،کالاها از شدت فاکتورهای مختلفی برخوردار اند.۵)توابع تولید بین هر کالا متفاوت بوده اما بین دو کشور یکسان اند۶)عملکرد در هر دو کشور یکسان است. علاوه بر این،۴ قضیه مهم در در مدل الیهکشر- اوهلین مطرح شده همچون۱) قضیه برابرسازى قیمت عوامل ۲) قضیه استالپر—ساموئلسن ۳)قضیه ریپچینسکی ۴) قضیه الیهکشر- اوهلین.اگرچه قضیه ۲ و ۳ ،روابط میان متغیرهای مدل را شرح میدهند اما مورد ۱ و ۴،تنها برخی نتایج مهم در این مدل را بیان کرده اند.
Description
In the past four decades, the question concerning the role of trade (exports) as an engine of growth for economic development in developing countries would be derived from the classical economic theories by Adam Smith (1723-90) and David Ricardo (1772-1823) in the eighteenth century. Adam Smith proposes that international trade plays an important role in economic growth by increasing the size of markets, and offering each country the possibility of taking advantage of the increasing returns to scale based on the division of labour and specialisation. David Ricardo focuses more on the differences in production technologies that induce a country to specialise in the production of commodities that it has comparative advantage, and that the increasing returns to scale are not necessary but the constant returns to scale in every production process may be needed. However, both Smith and Ricardo agree on one point that is, with trade, specialisation in the production of a commodity that a country can produce relatively more cheaply than other countries; each country then, with a given amount of resources, can consume more than it could without trade. In other words, the quantity of each commodity that a country produces depends on its factor endowment and its production technology. As long as these two ratios differ, each country has a comparative advantage in the production of one of the commodities. This paper provides a brief overview of related international trade theories and the possible relations between trade and growth. These international trade theories include: (1) Heckscher-Ohlin theory; (2) export base theory; (3) product cycle theory and Linder’s theory of representative demand; (4) cumulative causation theory; (5) endogenous growth theory; and (6) new trade theory. Each following section, therefore, outlines each of these abovementioned theories.