شیمی تجزیه در تحقیقات باستان شناسی Analytical Chemistry in Archaeological Research
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : ACS
- چاپ و سال / کشور: 2014
توضیحات
چاپ شده در مجله شیمی تجزیه – Analytical Chemistry
رشته های مرتبط باستان شناسی
مفهوم غیر تخصصی باستان شناسی، به معنی گنج یابی، اشیای نادر و زیبا و جمع آوری آثار هنری باستانی، پارادایم: ایندیانا جونز” ( تا حدودی به دلیل کشفیات مشهور هاینریش شیلمن( که شهر تروی را در ۱۸۷۰ میلادی حفاری کرد)، هیرام بینگهام( که پناهگاه اینکا ماچو پیچو را در ۱۹۱۱ کشف کرد) و و هوارد کارتر( که معبد توتنخامون را در ۱۹۲۰ میلادی در مصر کشف کرد) اطلاق می شود. بهترین تعریف از باستان شناسی مدرن، تحقیقات مبتنی بر داده، تجربی و با طراحی دقیق می باشد که بر کشف رفتار های انسان و فرایند های اجتماعی مربوط به مصنوعات و اشیا متمرکز است. باستان شناسی امروزی، دیگر مربوط به یافتن اشیا نیست بلکه مربوط به درک و فهم اشیاء است. کاربرد شیمی تجزیه بر روی مواد باستان شناسی، به بخشی لاینفک و ضروری از تحقیقات باستان شناسی مدرن بدل شده است. یکی از پیشگامان استفاده از شیمی تجزیه در مطالعه اشیای باستان شناسی، الفرد لوکاس(۱۸۶۷-۱۹۴۵) می باشد. لوکاس که یک شیمی دان تجزیه با سابقه کار در پزشکی قانونی بود، در ۱۸۹۸ به قاهره نقل مکان کرده و برای مراکز مختلف خدمات استعماری بریتانیا کار کرد. او در سن ۵۵ سالگی باز نشسته شده و به باستان شناسی مصر روی اورد. اندکی بعد، لوکاس به عنوان مشاور شیمی دان برای وزارت آثار باستانی مصر( که تا موقع مرگ در همین سمت قرار داشت) منصوب شده و هوارد کارتر از او خواست تا در آزمایش و حفاظت از اشیای کشف شده از معبد توتنخامون به او کمک کند( شکل ۱). او به خاطر کتاب خود با عنوان” صنایع و آثار باستانی مصر” که از زمان اولین انتشار آن در ۱۹۲۶ بار ها تجدید چاپ شده است، شهرت فراوانی کسب کرده است. انسان، همانند همه موجودات دیگر، ساختار شیمیایی بدن و محیط خود را با فعالیت های روزانه خود تغییر می دهد. این فعالیت ها متغیر از فعالیت های روز مره( تهیه، اماده سازی و مصرف غذا و نوشیدنی، دور ریختن زباله، تولید و استفاده از ابزار های اساسی) تا فعالیت های فرهنگی( استفاده از رنگ برای اهداف تزیینی، مصرف محرک ها و مواد توهم زا در مراسم ها و یا مومیایی کردن مرده ها) تا فعالیت های خارق العاده ( هم جنس خواری، متالورژی، اصلاح ژنتیک گیاهان و حیوانات، استفاده از دارو ها و درمان ها) میباشند. همه این رفتار ها، اطلاعات اساسی را در خصوص شیوه سازمان دهی سیاسی و اقتصادی انسان ها، شیوه و چگونگی تنظیم پاسخ ها به محرک های محیطی و اجتماعی، چگونگی تعادل علایق و منافع آن ها در برابر علایق و منافع گروه بزرگ تر و فراتر از نیاز های روزمره، شیوه انتخاب افراد برای زندگی در محیط پیچیده و دنیای دارای عدم قطعیت، در اختیار قرار می دهند شیمی تجزیه ابزاری مهم برای دست یابی به تاریخ های تقویمی مطلق برای مکان های باستانی( رادیوکربن ها و سایر اشکال تاریخ یابی ایزوتوپیک)، ارتباط مواد خام مورد استفاده در ماقبل تاریخ با منابع ژئوشیمیایی آن ها( تجزیه اکسیژن، نیتروژن، استرانسیوم و سایر ایزوتوپ ها)، استخراج ترکیب عنصری اشیا و مصنوعات از طریق انگشت نگاری عنصری و طیف سنجی( فلورسنس اشعه ایکس، انکسار اشعه ایکس، فعال سازی نوترون)، شناسایی مولکول های آلی کوچک نظیر اسیدهای چرب، چربی، استرول ها، ترپنوئیدها، آلکالوئیدها، و کربوهیدرات( ترکیب کراماتوگرافی گازی و طیف سنجی جرمی)، ترکیب کراماتوگرافی مایع و طیف سنجی جرمی و ترکیب کروماتوگرافی مایع و طیف سنج جرمی متوالی (LC/MS/MS)) و برای شناسایی مولکول های آلی بزرگ تر از جمله پپتید ها، پروتین ها و اسید های نوکلیک( رادیوایمنوسی، تست الیزا، LC/MS و LC/MS/MS ) می باشد. هر یک از فنون روش شناختی در کاربرد به طیف متغیری از مواد باستان شناسی دارای معایب و مزایای خاص بسته به ماهیت نمونه و نوع فعالیت های انسانی مورد نظر می باشد. با توجه به این که بودجه محدود است و موانع سیاسی و حقوقی در کشف نمونه های باستان شناسی در مرز های بین المللی،فنون تجزیه ای بایستی به طور دقیق انتخاب شوند تا بر این مسائل غلبه شود ، ضمن این که جمع اوری داده ها بهینه سازی شود. تحلیل و تجزیه امروزه با استفاده از روش های مختلف برای بررسی کامل نمونه صورت می گیرد. ما در این جا به بررسی منابع مربوط به فنون پرداخته و تاکید می کنیم که بیشتر کار ها و مطالعات شامل کاربرد فنون مختلف برای جمع اوری مجموعه داده های مکمل می باشند.
رشته های مرتبط باستان شناسی
مفهوم غیر تخصصی باستان شناسی، به معنی گنج یابی، اشیای نادر و زیبا و جمع آوری آثار هنری باستانی، پارادایم: ایندیانا جونز” ( تا حدودی به دلیل کشفیات مشهور هاینریش شیلمن( که شهر تروی را در ۱۸۷۰ میلادی حفاری کرد)، هیرام بینگهام( که پناهگاه اینکا ماچو پیچو را در ۱۹۱۱ کشف کرد) و و هوارد کارتر( که معبد توتنخامون را در ۱۹۲۰ میلادی در مصر کشف کرد) اطلاق می شود. بهترین تعریف از باستان شناسی مدرن، تحقیقات مبتنی بر داده، تجربی و با طراحی دقیق می باشد که بر کشف رفتار های انسان و فرایند های اجتماعی مربوط به مصنوعات و اشیا متمرکز است. باستان شناسی امروزی، دیگر مربوط به یافتن اشیا نیست بلکه مربوط به درک و فهم اشیاء است. کاربرد شیمی تجزیه بر روی مواد باستان شناسی، به بخشی لاینفک و ضروری از تحقیقات باستان شناسی مدرن بدل شده است. یکی از پیشگامان استفاده از شیمی تجزیه در مطالعه اشیای باستان شناسی، الفرد لوکاس(۱۸۶۷-۱۹۴۵) می باشد. لوکاس که یک شیمی دان تجزیه با سابقه کار در پزشکی قانونی بود، در ۱۸۹۸ به قاهره نقل مکان کرده و برای مراکز مختلف خدمات استعماری بریتانیا کار کرد. او در سن ۵۵ سالگی باز نشسته شده و به باستان شناسی مصر روی اورد. اندکی بعد، لوکاس به عنوان مشاور شیمی دان برای وزارت آثار باستانی مصر( که تا موقع مرگ در همین سمت قرار داشت) منصوب شده و هوارد کارتر از او خواست تا در آزمایش و حفاظت از اشیای کشف شده از معبد توتنخامون به او کمک کند( شکل ۱). او به خاطر کتاب خود با عنوان” صنایع و آثار باستانی مصر” که از زمان اولین انتشار آن در ۱۹۲۶ بار ها تجدید چاپ شده است، شهرت فراوانی کسب کرده است. انسان، همانند همه موجودات دیگر، ساختار شیمیایی بدن و محیط خود را با فعالیت های روزانه خود تغییر می دهد. این فعالیت ها متغیر از فعالیت های روز مره( تهیه، اماده سازی و مصرف غذا و نوشیدنی، دور ریختن زباله، تولید و استفاده از ابزار های اساسی) تا فعالیت های فرهنگی( استفاده از رنگ برای اهداف تزیینی، مصرف محرک ها و مواد توهم زا در مراسم ها و یا مومیایی کردن مرده ها) تا فعالیت های خارق العاده ( هم جنس خواری، متالورژی، اصلاح ژنتیک گیاهان و حیوانات، استفاده از دارو ها و درمان ها) میباشند. همه این رفتار ها، اطلاعات اساسی را در خصوص شیوه سازمان دهی سیاسی و اقتصادی انسان ها، شیوه و چگونگی تنظیم پاسخ ها به محرک های محیطی و اجتماعی، چگونگی تعادل علایق و منافع آن ها در برابر علایق و منافع گروه بزرگ تر و فراتر از نیاز های روزمره، شیوه انتخاب افراد برای زندگی در محیط پیچیده و دنیای دارای عدم قطعیت، در اختیار قرار می دهند شیمی تجزیه ابزاری مهم برای دست یابی به تاریخ های تقویمی مطلق برای مکان های باستانی( رادیوکربن ها و سایر اشکال تاریخ یابی ایزوتوپیک)، ارتباط مواد خام مورد استفاده در ماقبل تاریخ با منابع ژئوشیمیایی آن ها( تجزیه اکسیژن، نیتروژن، استرانسیوم و سایر ایزوتوپ ها)، استخراج ترکیب عنصری اشیا و مصنوعات از طریق انگشت نگاری عنصری و طیف سنجی( فلورسنس اشعه ایکس، انکسار اشعه ایکس، فعال سازی نوترون)، شناسایی مولکول های آلی کوچک نظیر اسیدهای چرب، چربی، استرول ها، ترپنوئیدها، آلکالوئیدها، و کربوهیدرات( ترکیب کراماتوگرافی گازی و طیف سنجی جرمی)، ترکیب کراماتوگرافی مایع و طیف سنجی جرمی و ترکیب کروماتوگرافی مایع و طیف سنج جرمی متوالی (LC/MS/MS)) و برای شناسایی مولکول های آلی بزرگ تر از جمله پپتید ها، پروتین ها و اسید های نوکلیک( رادیوایمنوسی، تست الیزا، LC/MS و LC/MS/MS ) می باشد. هر یک از فنون روش شناختی در کاربرد به طیف متغیری از مواد باستان شناسی دارای معایب و مزایای خاص بسته به ماهیت نمونه و نوع فعالیت های انسانی مورد نظر می باشد. با توجه به این که بودجه محدود است و موانع سیاسی و حقوقی در کشف نمونه های باستان شناسی در مرز های بین المللی،فنون تجزیه ای بایستی به طور دقیق انتخاب شوند تا بر این مسائل غلبه شود ، ضمن این که جمع اوری داده ها بهینه سازی شود. تحلیل و تجزیه امروزه با استفاده از روش های مختلف برای بررسی کامل نمونه صورت می گیرد. ما در این جا به بررسی منابع مربوط به فنون پرداخته و تاکید می کنیم که بیشتر کار ها و مطالعات شامل کاربرد فنون مختلف برای جمع اوری مجموعه داده های مکمل می باشند.
Description
The lay conception of archaeology is often one of treasure hunting, the discovery of rare and fantastic exotica, and the collection of fine works of ancient art, the “Indiana Jones” paradigm, partly because of the famous discoveries of Heinrich Schliemann (who excavated the Hellenic city of Troy in the 1870s), Hiram Bingham (who rediscovered the Inka sanctuary of Machu Picchu in 1911), and Howard Carter (who explored the tomb of the Egyptian Pharaoh Tutankhamun in the 1920s). Instead, the best of modern archaeology couches itself as carefully designed, empirical, and data-driven research focused on uncovering the human behaviors and social processes behind the artifact. Today’s archaeology is not about finding things; it is about finding things out. The application of analytical chemistry to archaeological materials has become an essential part of modern archaeological investigation. One of the pioneers in using analytical chemistry to study archaeological objects was Alfred Lucas (1867−۱۹۴۵). An analytical chemist with a background in forensic science, Lucas moved to Cairo in 1898 where he worked for various departments of the British Colonial Service. At the age of 55 he retired from the civil service to pursue his interest in Egyptian archaeology.8 Shortly thereafter, Lucas became a consulting chemist for the Egyptian Department of Antiquities (a position he held until his death) and was asked by Howard Carter to assist in the examination and preservation of the artifacts from the tomb of Tutankhamun (Figure 1). He remains best known for his book Ancient Egyptian Materials and Industries of which many editions have appeared since it was first published in 1926. Human beings, like all organisms, modify the chemical constitution of themselves and their surrounding environments as they go about daily activities. These range from the quotidian (procuring, preparing, and enjoying food and beverage; discarding waste; production and use of basic tools) to the culturally specific (use of pigments and dyes for decorative purposes; consumption of stimulants and hallucinogens in ritual contexts; embalming and other treatment of the dead) to the seemingly extraordinary (cannibalism; complex metallurgy; genetic modification of plant and animal populations; applying remedies, treatments, and medicines). All of these behaviors provide fundamental information on how human groups organize themselves politically and economically, how cultural norms regulate responses to social and environmental stimuli, how individuals balance their interests against that of a larger group, and beyond the functional necessities of everyday life, how people choose to render their lives meaningful in a complex and often uncertain world. Analytical chemistry contributes techniques vital for obtaining absolute calendar dates for archaeological sites (radiocarbon and other forms of isotopic dating), linking the raw materials used in prehistory to their geochemical sources (analyses of oxygen, nitrogen, strontium, and other stable isotopes), deducing the elemental composition of artifacts via spectroscopic and elemental fingerprinting (X-ray florescence (XRF), X-ray diffraction (XRD), and neutron activation (NA) analyses), identifying relatively small organic molecules including fatty acids, lipids, sterols, terpenoids, alkaloids, and carbohydrates (combined gas chromatography/mass spectrometry (GC/MS), combined liquid chromatography/mass spectrometry (LC/MS), and combined liquid chromatography/ tandem mass spectrometry (LC/MS/MS)) and for identifying larger organic molecules including peptides, proteins, and nucleic acids (radioimmunoassay (RIA), enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA), LC/MS, and LC/MS/MS). In their application to varying types of archaeological materials, each methodological technique holds inherent advantages and disadvantages depending on the nature of the sample and the specific type of human activities in question. Given that budgets are often limited and that the legal and political hurdles to exporting archaeological samples across international borders are often substantial, analytical techniques must be carefully selected to overcome these pragmatic concerns while at the same time optimizing the collection of meaningful data. Analysis now often takes advantage of the wide range of available methods to fully interrogate a sample. Here we loosely organize the extant literature by technique but emphasize that much work involves the application of multiple techniques for assembling complementary and intersecting data sets.