سرمایه فکری و تاثیر آن بر عملکرد مالی بانک ها: شواهد به دست آمده از عربستان Intellectual capital and its effect on financial performance of banks: Evidence from Saudi Arabia
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : الزویر Elsevier
- چاپ و سال / کشور: 2014
توضیحات
رشته های مرتبط: مدیریت و علوم اقتصادی، مدیریت مالی، مدیریت منابع انسانی، بانکداری و اقتصاد مالی
بیا توجه به توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش،منابع قدیمیِ مزیت رقابتی به دارایی های ملموسی که باعث ایجاد ارزش شرکت و حفظ مزیت رقابتی می شوند، به تدریج رو به کاهش اند. در اقتصاد کنونی،منابع سرمایه فکریIC نظیر سرمایه انسانی و روابط با مشتریان از مهم ترین شاخصه های موفقیت در کسب و کار و مهم ترین عاملِ حفظ مزیت رقابتی و ارزش آفرینی برای شرکت ها قلمداد می شود. بر این اساس،توانایی ایجاد مزیت رقابتی و ارزش آفرینیِ بلند مدت به شدت به مدیریت موثرIC به جای دارایی های ملموس و مشهود بستگی دارد.بنابراین صنایعِ مبتنی بر دانشی نظیر صنعت مالی و بانک ها،به عنوان منبع اصلیِ این صنایع،در واقع جزء منابع غیر مشهود و فکری محسوب می شوند. بر اساس مطالعات آهوجا(۲۰۱۲)،یکی از کاربردهای مهم IC،دستیابی به موفقیت در بانکداری نسبت به سایر صنایع دیگر بوده و ارائه بهترین خدمات توسط یک بانک منوط به سرمایه گذاری در مولفه های IC نظیر منابع انسانی،برند سازی،سیستم ها و فرآیندها می باشد .گوه(۲۰۰۵) نیز بیان کرد،سرمایه فیزیکی،منبع بسیار مهمی برای فعالیت بانک ها بوده و آن همان سرمایه فکری است که می تواند کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان را تعیین سازد .بنابراین بانک ها برای مدیریت هرچه بهترِ IC نیاز به چنین سرمایه ای دارند. این مقاله از VAIC توسعه یافته توسط پالیک برای اندازه گیریِ عملکرد IC در بانک های تجاریِ عربستان سعودی استفاده کرد.همچنین ما به بررسیِ تاثیر IC و مولفه های آن بر شاخص هایِ عملکرد مالی بانک ها،یعنی نرخ بازده دارایی ROA و بازده حقوق صاحبان سهامROE می پردازیم .نظام بانکداری عربستان همواره به دنبال تفکیک اقتصاد به بخش های غیر نفتی است . دارایی های ترکیبیِ عربستان ،۱٫۶۰ تریلیون ریال در انتهای سال ۲۰۱۰ میلادی بوده که بزرگترین دارایی در میان کشورهای عرب بعد از عمارات محسوب می شود. بانکداری عربستان از ویژگی های پایدار و سودآور برخوردار بوده که به شدت توسط بانک مرکزی این کشور تحت کنترل قرار دارد .با این حال،بانکداری عربستان در محیط رقابتیِ در منطقه GCC شاهد تغییرات چشمگیری بوده است.در سال ۲۰۰۴، وزارت خزانه داری عربستان،موانعی را برای ورود بانک های خارجی با ایجاد شعبه های جدید و مجوزهایی برای این بانک ها و بانک های منطقه ای نظیر بانک داتشه،بانک خلیج بین المللی،HSBC،بانک ملیِ کویت،BNP،بانک ملی بحرین،JP مورگان چاز و بانک های بین المللی عمارات به منظور برآوردن الزاما منطقه ای و بین المللی که بخشی از شورای GCC و سازمان تجارت جهانی محسوب می شوند، اعمال کرد . در نتیجه،ایجاد و حفظ مزیت رقابتیِ پایدار در بانک های عربستان برای پیشی گرفتن از رقباء بسیار حائز اهمیت است . از این رو،منبع اصلیِ بانک ها،همان سرمایه فکری و ناملموس بوده که نقش مهمی در ارزش آفرینی،تعیین اثربخشی بانک ها و آنالیز نحوه مدیریت موثر بر منابعIC ایفا می کند. این مقاله به بررسی و اندازه گیری عملکردبانک های عربستان و افزایش مدیریت IC پرداخته است . ادبیات مربوط به IC می توانند نقش مهمی در ارزیابی عملکرد IC بانک های عربستان داشته باشنداین مقاله بدین صورت طبقه بندی شده است:بخش۲:بیان ادبیات مربوط به موضوع و توسعه فرضیات .بخش ۳:بحث و گفتگو در مورد روش انجام کار و گردآوری داده ها،بخش ۴: نتایج و. بخش ۵:نتیجه گیری. ۲- مروری بر ادبیات و توسعه فرضیات: سازمان توسعه و همکاری اقتصادیOECD، IC را یک ارزش اقتصادی با دو گروه از داراییس های ناملموسِ شرکتی تعرف نمود:۱)سرمایه سازمانی و ۲) سرمایه انسانی.واین تعریف با روش .VAIC استفاده شده در این مقاله برای اندازه گیری IC همخوانی دارد . تعریف IC ارائه شده توسط OECD به طبقه بندیِ IC در دو گروه می پردازد :سرمایه انسانیHC و سرمایه نهادیSC. این نوع طبقه بندی IC با طبقه بندی محققانی نظیر مالون و ادوینسون همخوانی دارد.سایر محققان نیز،IC را در سه گروه طبقه بندی کردند:سرمایه انسانی،سرمایه ساختاری و سرمایه نسبی.سرمایه انسانیی،به معنای دانش،شایستگی ها؛تجارب و مهارت های کارکنانی بوده که سازمان را ترک می کنند.سرمایه ساختاری اشاره به دانشی که در یک شرکت بعد از ترک کارمند باقی می ماند،دارد . این دانش عبارت است از:فرآیند توید،فرآیند مدیریت بر سازمان،روتین های سازمانی،رویکردها،سیستم ها،فرهنگ و پایگاه داده،فناوری اطلاعاتی،روابط با مشتریان و وفاداری،عرضه کننده،برند شرکت،شهرت و R&D. تاکنون،هیچ شاخص معتبری برای اندازه گیری IC ارائه نشده است . سیوبی(۲۰۱۰) به بررسی روش های اندازه گیریIC و شناسایی ۳۴ روش،پرداختند. در این بین،روش .VAIC بیشتر در ارزیابی IC استفاده شده است . با استفاده از روش .VAIC محققان به بررسی روابط بین عملکرد IC و عملکردشرکت با کمک معیارهای حسابداری و بازار در اقتصاد نوظهور در بخش بانکداری و غیر بانکداری پرداخته اند. مطابق با دیدگاه مبتنی بر منابع،شرکت دارای منابع متعددی بوده و زمانی این منابع سودمند خواهند بود که باعث تقویت مزیت رقابتی شرکت شوند. نظریهِ منابع به سرمایه فکری و مادی و سرمایه مالی به عنوان مکنابع استراتژیک سازمان ها،اشاره دارد .شرکت ها قادر اند از طریق اکتساب،آشنایی و استفاده موثر از منابع استراتژیکی خود،به مزیت رقابتی و عملکرد مطلوبی دست یابند. به تازگی،نظریه IC ارائه شده توسط رید و همکارام،به جنبه های خاصی از نظریه منابع اشاره نمود. رید،لوبتاکین و سیروینسان بیان کردند که IC تنها منابع مزیت رقابتی و ارزش افزوده شرکت محسوب می شود زیرا تقلید از سرمایه فکری بسیار سخت بوده اگرچه سرمایه مادی یک منبع ژنتیکی بوده و به راحتی تقلید می شود و می توان آن را از بازارهای آزاد،خرید و فروش کرد . تنها IC است که می تواند به عنوان یک منبع استراتژیک و ارزش آفرین برای شرکت محسوب شود. مطابق با نظریهِ IC توسعه یافته توسط رید و همکاران(۲۰۰۶)،که IC را یک دارایی استراتژیکِ محضِ شرکت ها دانسته و نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی و حفظ آن می دانند،ما نیز انتظار داریم IC با عملکرد مالیِ بانک ها ،ارتباط مثبت داشته باشد.بنابراین داریم: فرضیه۱: بانک هایی با عملکرد IC بیشتر،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند. فرضیه ۲: بانک هایی با اثربخشیِ بالای سرمایه انسانی ،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند. فرضیه۳: بانک هایی با بازدهیِ سرمایه ساختاریِ زیاد،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند. فرضیه۴: بانک هایی با اثربخشیِ سرمایه استفاده شده زیاد ،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند.
بیا توجه به توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش،منابع قدیمیِ مزیت رقابتی به دارایی های ملموسی که باعث ایجاد ارزش شرکت و حفظ مزیت رقابتی می شوند، به تدریج رو به کاهش اند. در اقتصاد کنونی،منابع سرمایه فکریIC نظیر سرمایه انسانی و روابط با مشتریان از مهم ترین شاخصه های موفقیت در کسب و کار و مهم ترین عاملِ حفظ مزیت رقابتی و ارزش آفرینی برای شرکت ها قلمداد می شود. بر این اساس،توانایی ایجاد مزیت رقابتی و ارزش آفرینیِ بلند مدت به شدت به مدیریت موثرIC به جای دارایی های ملموس و مشهود بستگی دارد.بنابراین صنایعِ مبتنی بر دانشی نظیر صنعت مالی و بانک ها،به عنوان منبع اصلیِ این صنایع،در واقع جزء منابع غیر مشهود و فکری محسوب می شوند. بر اساس مطالعات آهوجا(۲۰۱۲)،یکی از کاربردهای مهم IC،دستیابی به موفقیت در بانکداری نسبت به سایر صنایع دیگر بوده و ارائه بهترین خدمات توسط یک بانک منوط به سرمایه گذاری در مولفه های IC نظیر منابع انسانی،برند سازی،سیستم ها و فرآیندها می باشد .گوه(۲۰۰۵) نیز بیان کرد،سرمایه فیزیکی،منبع بسیار مهمی برای فعالیت بانک ها بوده و آن همان سرمایه فکری است که می تواند کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان را تعیین سازد .بنابراین بانک ها برای مدیریت هرچه بهترِ IC نیاز به چنین سرمایه ای دارند. این مقاله از VAIC توسعه یافته توسط پالیک برای اندازه گیریِ عملکرد IC در بانک های تجاریِ عربستان سعودی استفاده کرد.همچنین ما به بررسیِ تاثیر IC و مولفه های آن بر شاخص هایِ عملکرد مالی بانک ها،یعنی نرخ بازده دارایی ROA و بازده حقوق صاحبان سهامROE می پردازیم .نظام بانکداری عربستان همواره به دنبال تفکیک اقتصاد به بخش های غیر نفتی است . دارایی های ترکیبیِ عربستان ،۱٫۶۰ تریلیون ریال در انتهای سال ۲۰۱۰ میلادی بوده که بزرگترین دارایی در میان کشورهای عرب بعد از عمارات محسوب می شود. بانکداری عربستان از ویژگی های پایدار و سودآور برخوردار بوده که به شدت توسط بانک مرکزی این کشور تحت کنترل قرار دارد .با این حال،بانکداری عربستان در محیط رقابتیِ در منطقه GCC شاهد تغییرات چشمگیری بوده است.در سال ۲۰۰۴، وزارت خزانه داری عربستان،موانعی را برای ورود بانک های خارجی با ایجاد شعبه های جدید و مجوزهایی برای این بانک ها و بانک های منطقه ای نظیر بانک داتشه،بانک خلیج بین المللی،HSBC،بانک ملیِ کویت،BNP،بانک ملی بحرین،JP مورگان چاز و بانک های بین المللی عمارات به منظور برآوردن الزاما منطقه ای و بین المللی که بخشی از شورای GCC و سازمان تجارت جهانی محسوب می شوند، اعمال کرد . در نتیجه،ایجاد و حفظ مزیت رقابتیِ پایدار در بانک های عربستان برای پیشی گرفتن از رقباء بسیار حائز اهمیت است . از این رو،منبع اصلیِ بانک ها،همان سرمایه فکری و ناملموس بوده که نقش مهمی در ارزش آفرینی،تعیین اثربخشی بانک ها و آنالیز نحوه مدیریت موثر بر منابعIC ایفا می کند. این مقاله به بررسی و اندازه گیری عملکردبانک های عربستان و افزایش مدیریت IC پرداخته است . ادبیات مربوط به IC می توانند نقش مهمی در ارزیابی عملکرد IC بانک های عربستان داشته باشنداین مقاله بدین صورت طبقه بندی شده است:بخش۲:بیان ادبیات مربوط به موضوع و توسعه فرضیات .بخش ۳:بحث و گفتگو در مورد روش انجام کار و گردآوری داده ها،بخش ۴: نتایج و. بخش ۵:نتیجه گیری. ۲- مروری بر ادبیات و توسعه فرضیات: سازمان توسعه و همکاری اقتصادیOECD، IC را یک ارزش اقتصادی با دو گروه از داراییس های ناملموسِ شرکتی تعرف نمود:۱)سرمایه سازمانی و ۲) سرمایه انسانی.واین تعریف با روش .VAIC استفاده شده در این مقاله برای اندازه گیری IC همخوانی دارد . تعریف IC ارائه شده توسط OECD به طبقه بندیِ IC در دو گروه می پردازد :سرمایه انسانیHC و سرمایه نهادیSC. این نوع طبقه بندی IC با طبقه بندی محققانی نظیر مالون و ادوینسون همخوانی دارد.سایر محققان نیز،IC را در سه گروه طبقه بندی کردند:سرمایه انسانی،سرمایه ساختاری و سرمایه نسبی.سرمایه انسانیی،به معنای دانش،شایستگی ها؛تجارب و مهارت های کارکنانی بوده که سازمان را ترک می کنند.سرمایه ساختاری اشاره به دانشی که در یک شرکت بعد از ترک کارمند باقی می ماند،دارد . این دانش عبارت است از:فرآیند توید،فرآیند مدیریت بر سازمان،روتین های سازمانی،رویکردها،سیستم ها،فرهنگ و پایگاه داده،فناوری اطلاعاتی،روابط با مشتریان و وفاداری،عرضه کننده،برند شرکت،شهرت و R&D. تاکنون،هیچ شاخص معتبری برای اندازه گیری IC ارائه نشده است . سیوبی(۲۰۱۰) به بررسی روش های اندازه گیریIC و شناسایی ۳۴ روش،پرداختند. در این بین،روش .VAIC بیشتر در ارزیابی IC استفاده شده است . با استفاده از روش .VAIC محققان به بررسی روابط بین عملکرد IC و عملکردشرکت با کمک معیارهای حسابداری و بازار در اقتصاد نوظهور در بخش بانکداری و غیر بانکداری پرداخته اند. مطابق با دیدگاه مبتنی بر منابع،شرکت دارای منابع متعددی بوده و زمانی این منابع سودمند خواهند بود که باعث تقویت مزیت رقابتی شرکت شوند. نظریهِ منابع به سرمایه فکری و مادی و سرمایه مالی به عنوان مکنابع استراتژیک سازمان ها،اشاره دارد .شرکت ها قادر اند از طریق اکتساب،آشنایی و استفاده موثر از منابع استراتژیکی خود،به مزیت رقابتی و عملکرد مطلوبی دست یابند. به تازگی،نظریه IC ارائه شده توسط رید و همکارام،به جنبه های خاصی از نظریه منابع اشاره نمود. رید،لوبتاکین و سیروینسان بیان کردند که IC تنها منابع مزیت رقابتی و ارزش افزوده شرکت محسوب می شود زیرا تقلید از سرمایه فکری بسیار سخت بوده اگرچه سرمایه مادی یک منبع ژنتیکی بوده و به راحتی تقلید می شود و می توان آن را از بازارهای آزاد،خرید و فروش کرد . تنها IC است که می تواند به عنوان یک منبع استراتژیک و ارزش آفرین برای شرکت محسوب شود. مطابق با نظریهِ IC توسعه یافته توسط رید و همکاران(۲۰۰۶)،که IC را یک دارایی استراتژیکِ محضِ شرکت ها دانسته و نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی و حفظ آن می دانند،ما نیز انتظار داریم IC با عملکرد مالیِ بانک ها ،ارتباط مثبت داشته باشد.بنابراین داریم: فرضیه۱: بانک هایی با عملکرد IC بیشتر،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند. فرضیه ۲: بانک هایی با اثربخشیِ بالای سرمایه انسانی ،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند. فرضیه۳: بانک هایی با بازدهیِ سرمایه ساختاریِ زیاد،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند. فرضیه۴: بانک هایی با اثربخشیِ سرمایه استفاده شده زیاد ،از عملکرد سازمانی بالایی هم برخوردار اند.
Description
It is widely recognized that with the advent of knowledge based economy, the traditional bases sources of competitive advantage that depend on tangible assets in creating firm value and sustaining competitive advantage begun to erode (Pablos, 2002). In the new economic era, intellectual capital (IC) resources such as human capital and customer relations have become the most important business success factor and the key factor in sustaining competitive advantage and creating value of firms (Maditinos, Chatzoudes, Tsairidis, & Theriou 2011; Shih, Chang, & Lin, 2010; Andriessen, 2004). Accordingly, the potential for creating competitive advantage and longterm value lies more importantly in the efficient management of IC than in tangible assets. This is so true in knowledge-based industries such as the financial industry such as banks, as the main resources in these industries are non-tangible and intellectual in nature (Shih et al., 2010). According to Ahuja and Ahuja (2012), an efficient utilization of IC is more crucial for accomplishing success in banking than other industries, asserting that delivering of high quality services by a bank depends on its investment in items related to IC such as its human resources, brand building, systems and processes. Goh (2005) further states “though physical capital is essential for banks to operate, it is the intellectual capital that determines the quality of services provided to customers.” (p.386). Therefore, it becomes necessary for banks to manage their IC as efficiently as possible. This study adopts the value added intellectual coefficient (VAIC) developed by Pulic (1998) to measure IC performance of commercial banks in Saudi Arabia. This study further investigates whether intellectual capital (IC) and its components influence banks` financial performance measures, namely return on assets (ROA) and return on equity (ROE). The banking sector is the most active sector in Saudi’s economy and it plays an active role in the economic development of the country. The Saudi banking sector is viewed as one of the major beneficiaries of the government`s continuous efforts to diversify its economy to the non-oil sectors. The combined assets of Saudi banks stand at Saudi Reyal 1.60 trillion at the end of 2010 constituting the second largest asset base in the Arab region after UAE banks. The banking sector in Saudi Arabia is characterized as profitable, stable and is closely regulated by the Saudi Arabian monetary agency (the central bank). However, the Saudi banking sector experienced major changes which dramatically altered banks’ competitive environment in GCC region. In 2004, Saudi Arabia Monetary Authority restricted barriers to foreign banks entry by granting new branches and licenses to several foreign and regional banks such as Deutsche Bank, Gulf international Bank, HSBC, National Bank of Kuwait, BNP Paribas, National Bank of Bahrain, JP Morgan Chase, and Emirates International Bank as part of the Saudi government`s commitment to meet its international and regional obligations as a member of World trade organization and GCC council (Gaddam, Al Khathlan, & Malik, 2009). As a result, building and maintaining sustainable competitive advantage is crucial for Saudi banks to outperform their rivals. Hence, given the fact that banks` main resources are intellectual and intangible in nature and they play the most crucial role in the process of creating value, it is of interest to explore the value creation efficiency in banking and analyze how well IC resources are managed. This study contributes significantly in that it provides Saudi’s banks with a simple method in understanding and evaluating performance, as well as enhancing the management of IC. The IC literature will also help in deciding the potential role of IC efficiency in the financial performance of banks in Saudi Arabia, an emerging country which lacks such research. This paper is organized as follows. The second section presents the literature related to the study and hypotheses development. Next, in the third section, we discuss the research methodology and data employed in the study. The fourth section presents the results of the study. Finally, we conclude the paper in the fifth section.