تاثیر تمرینات سربالایی در مقابل تمرینات تراز صاف شدید اینتروال روی Vo2MAX، Vmax ، VLT ، و Tmax در دونده های مسافت که به خوبی آموزش دیده اند The effects of uphill vs. level-grade high-intensity interval, training on vo2max,vmax,vlt and t max in WELL-Trained distance runners
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- چاپ و سال / کشور: 2013
توضیحات
رشته های مرتبط: تربیت بدنی، فیزیولوژی فعالیت بدنی و تندرستی، فیزیولوژی ورزشی کاربردی
خلاصه Ferley, DD, Osborn, RW, and Vukovich, MD. تاثیر سربالایی در مقابل تمرینات تراز صاف شدید اینتروال روی Vo2MAX، Vmax ، VLT ، و Tmax در دونده های مسافت که به خوبی آموزش دیده اند. J Strength Cond Res 27(6): 1559-1549و۲۰۱۳ – دوی سربالایی معمولا یک مدل تمرینی مورد استفاده و پیشنهاد شده برای پرورش دوندگان استقامتی رقابتی است اما اصلا مورد بررسی قرار نگرفته و تاثیر آن به عنوان یک مدل تمرینی ثابت نشده است.هدف این مطالعه شامل مستند سازی تاثیر تمرینات اینتروال سربالایی در مقایسه با تمرینات تراز صاف اینتروال در مصرف حدا کثر اکسیژن ( Vo2max) ، سرعت دویدن مرتبط با Vo2max ( Vmax) ، سرعت دویدن مرتبط با آستانه لاکتات ( VLT) و مدت زمانی که Vmax میتواند حفظ شود (Tmax) در ورزشکاران دوی استقامیت که به خوبی آموزش دیده اند، می باشد. ۳۲ ورزشکار دوی استقامت که به خوبی تمرین دیده اند ( با سن ۳٫۸+-۲۷٫۴ سال، وزن ۸٫۹-+ ۶۴٫۸ ، قد ۶٫۴+-۱۷۳٫۶ سانتی متر، و Vo2max ml.min -1 .kg -18.5-+60.9 ( یک تکلیف برای گروه های تمرینات اینتروال سربالایی (Ghill= 12) و تمرینات اینتروال تراز صاف (Gflat = 1 2), و گروه کنترلی (Gcon =8) دریافت کردند. Ghill و Gflat دوازده جلسه دوی پیوسته و اینتروال را در ۶ هفته ، تمرین کردند ، در حالی که گروه کنترل تمرینات روتین خودشان را ادامه دادند.اندازه گیری های پیشین و پسین Vo2MAX، Vmax ، VLT ، و Tmax هم برای بررسی کارایی ، مورد استفاده قرار گرفتند.آنالیز های واریانس مکرر اندازه گیری های A 3 X 2 برای هر متغیر انجام شده و یک تفاوت مشهود در Tmax در هم Ghill و Gflat را مشخص کرد. (p <0.05) با توجه به سطح کارایی دویدن، نتایج مشخص کردند که ترمینات دوی اینتروال سربالایی و تراز صاف، هر دو باعث بوجود امدن بهبود هایی مشهود در تست های دویدن تا خستگی، در سرعت مربوط به Vo2MAX میشود، اما تمرینات سنتی تزار صاف ، فایده یبشتری را به دست میدهد معرفی دوی سربالایی نشان دهنده یک تمرین معمول و پیشنهاد شده برای تمرینات اینتروال شدید برای پرورش دونده های استقامتی رقابتی است.برای مثال، یک تحقیق از تیم هایی که در رقابت های ۱۹۶۶ ملی دانشگاهی انجمن ورزشی بخش I ملی میان کشوری، استفاده گسترده این تمرین را به عنوان یک روش تمرینی نشان داده و مشخص کرد که این تمرین، با سرعت بیشتر زمانی تیم ها ، مرتبط بود.(۲۹) علاوه بر آن ، تمرینات مقاومت به حرکت، در بررسی های تحقیقاتی نیز مشاهده شده است. با وجود پیشنهاد های بسیار از طرف مربیان، وزرشکاران و مجلات ، این تمرین به عنوان یک تمرین برای افزایش قدرت قسمت پایین بدن ، و سرعت دویدن، و نهایتا افزایش کارایی رقابتی به طور افزایشی میشود، بررسی مقالات، فقط یک مطالعه را مشخص کرد که در مورد تاثیر فیزیولوژیکی تمرینات سربالایی برای دوندگان دوی استقامت، بررسی هایی انجام داده بود. با این موضوع که تاثیرات فیزیولوژیکی تمرینات سربالایی روی دنده های دوی سرعت به صور مهمی ، ثابت نشده مانده است، این گونه به نظر می آید که مکانیزم عمل این تمرین برای بهبود کارایی ورزشی ، مشابه دیگر تمرینات حرکات مقاوتی شدید است ، مانند تمرینات مقاومتی ناگهانی، تمرینات مقاوتی سنگین، و تمرینات پلایومتریک.تحقیقات اخیر نشان داده است که این تمرینات با بهبود ماهیچه ای و ویژگی های نوروعضلانی، باعث بهبود کارایی میشود ، که نهایتا باعث بهبود حرکت میشود.اما، بر خلاف دیگر تمرینات مقاومتی جرکتی، دوی سربالایی میتواند به عنوان یک تمرین تاکتیک خاص ورزشی باشد و ازینرو تاثیر بیشتری از دیگر تمرینات شدید حرکات مقاومتی ، روی بهبود دوی استقامت نشان دهد.در مقایسه، تمرینات اینتروال سنتی تراز صاف، که معمولا نزدیک شدید ترین حالت یا در شدید ترین حالت رخ میدهد، برای تاثیرات قوی و خوبش روی بهبود نمایه های فیزیولوژیکی مانند Vo2MAX ، روند لاکتات خون ، و ظرفیت بافر ماهیچ ها در دونده های تمرین دیده، شناخته شده است.نتیجه اینکه، بهبود در مواردی مانند بالا، همانطور که ذکر شد، میتوانند خودشان را در زمان تمرین واقعی و رقابت ها ، مانند زمان بیشتر در Vo2MAX یا نزدیک Vo2MAX ، و کار بیشتری که با شدت بیشتر انجام شده است، نشان بدهند.بهبود زمانی که در Vo2MAX یا نزدیک این حالت طی میشود، یا میزان کاری که با شدت بالا انجام شده است، در توانایی ضروری بریا حفظ حداکثر تلاش در دوی استقامت ظاهر میشود که به طور قوی ای با کارایی دویدن در رقابت های ۸۰۰ متر تا ۱۰ کیلومتر ، رابطه دارد. تحقیقات قبلی نشان داده بودند که هنگامی که میخواهیم کارایی دویدن دونده های آموزش دیده را بهبود بخشیم، سرعت های تمرینی باید مورد استفاده قرار گیرد که حداقل ۹۰% Vo2MAX را استخراج کند.اما تمرینات مقاومتی ناگهانی ، تمیرنات مقاومتی سنگین ، و تمرینات پلایومتریک، تمرینات مقاومتی حرکتی را متحد میسازند، مانند جهش های اسکات وزنی، کشش های زانو، جهش های یک پایی که شامل درصدی از یک تکرار ماکسیموم یا وزن بدن هستند، اکنون، هیچ یشنهادی برای شدت های تمرینی برای دو های سربالایی وجود ندارد.یکی از شدت های ممکن که میتواند برای دوی سربالایی مورد استفاده قرار گیرد، مرتبط با سرعت دویدن Vo2MAX است ، که در شرایط دوی تراز صاف، نشان دهنده ی یک شدت تمرینی است که نقطه تمرکز بسیاری از بررسی ها بوده است. Vmax این شدت تمرینی، میتواند در یک تست افزایشی تعیین شود و میتواند باعث بهبود های بیشتری در Vo2MAX، به روش های مختلف شود، مثلا افزایش تراکم میتوکندری ها و حذف موثر لاکتاتی . مدت زمان تلاش یکی دیگر از منظر های مهم برای تمرینات اینتروال است ، و مشابه شدت تمرین، اکنون، پیشنهاد خاصی برای این عمل در دوی سربالایی وجود ندارد.در مقابل، مطالعات و بررسی های نشان داده است که مدت زمان های کوتاه از ۱۰ ثانیه تا ۳۰ ثانیه و مدت زمان ای طولانی تا ۵ دقیقه میتوانند برای بهبود تعیین کننده های فیزیولوزیکی در دوی ایمتروال تراز صاف، موثر باشند.با این وجود، مشابه به Vo2MAX ، ۲ ملاحظه اساسی برای طول اینتروال ها ، باید شامل تلاش برای حداکثر کردن زمان سپری شده در Vo2MAX و کل کار انجام شده در حالت تمرین شدید، باشد.ازینرو، تلاش برای بهینه سازی این دو زمینه و فردی سازی پروتوکل های تمرینی اینتروال، باعث بوجود آمدن بررسی های جدید برای بررسی زمان خستگی در دویدن و سرعت مربوط به Vo2MAX ، شد.این مدت زمان، که قبلا به عنوان Tmax معرفی شد، دیده شده که در میان دونده های مختلف با Vmax مشابه ، بسیار متفاوت است و بنابراین یک توضیخ فیزیولوژیکی منطقی برای پیشنهاد مدت زمان های فردی در تمرینات اینتروال را ایجاد میکند.در تلاش برای حداکثر کردن زمان سپری شده در Vo2MAX و کل کار انجام شده در حالت شدید، یافته های قبلی پیشنهاد میکنند که زمان تلاش به مدت ۶۰ % Tmax ، بیشترین تاثیر را به دست داده است. به این دلیل که بسیاری از مربیان، دوندگان دوی سرعت، و محققان این عرصه، تمرینات سربالایی را به عنوان تمریناتی فراگیر برای تمرینات دوی استقامات میدانند، حتی با وجود اینکه کمبود پیشنهادات اثبات شده برای شدت تمرینات و زمان تمرینات و سطح سربالایی ها وجود دارد، و مدرکی مبنی بر تاثیرات کلی فیزیولیژیک این تمرین وجود ندارد، ما خواستیم که یک بررسی مقایسه ای برای این مدل تمرینی و مدل های سنتی تراز صاف تمرینات شدید، انجام دهیم.بنابراین، هدف این مطالعه مستند سازی تاثیرات فیزیولوژیکی مرتبط با تمرینات شدید اینتروال در دوی سربالایی با درچه شید ۱۰ % ، در مقایسه با دوی تراز صاف با استفاده از پیشنهاداتی که قبلا برای شدت و زمان تمرین، ارائه شده است، در ورزشکاران ورزیده، می باشد.ما فرض کردیم که هم تمرینات دوی اینتروال سربالایی با شیب ۱۰ % و تمرینات شدید اینتروال انجام شده روی تراز صاف، باعث بهبود هایی مشهود Vo2MAX ، سرعت در سرحد لاکتیک (VLT) ، سرعت در Vo2MAX (Vmax)؛ و زمان خستگی (Tmax )، در مقایسه با گروه کنترلی ، میشود، اما فواید فیزیولوژیکی دوی طراز صاف، یبشتر مشخص است.
خلاصه Ferley, DD, Osborn, RW, and Vukovich, MD. تاثیر سربالایی در مقابل تمرینات تراز صاف شدید اینتروال روی Vo2MAX، Vmax ، VLT ، و Tmax در دونده های مسافت که به خوبی آموزش دیده اند. J Strength Cond Res 27(6): 1559-1549و۲۰۱۳ – دوی سربالایی معمولا یک مدل تمرینی مورد استفاده و پیشنهاد شده برای پرورش دوندگان استقامتی رقابتی است اما اصلا مورد بررسی قرار نگرفته و تاثیر آن به عنوان یک مدل تمرینی ثابت نشده است.هدف این مطالعه شامل مستند سازی تاثیر تمرینات اینتروال سربالایی در مقایسه با تمرینات تراز صاف اینتروال در مصرف حدا کثر اکسیژن ( Vo2max) ، سرعت دویدن مرتبط با Vo2max ( Vmax) ، سرعت دویدن مرتبط با آستانه لاکتات ( VLT) و مدت زمانی که Vmax میتواند حفظ شود (Tmax) در ورزشکاران دوی استقامیت که به خوبی آموزش دیده اند، می باشد. ۳۲ ورزشکار دوی استقامت که به خوبی تمرین دیده اند ( با سن ۳٫۸+-۲۷٫۴ سال، وزن ۸٫۹-+ ۶۴٫۸ ، قد ۶٫۴+-۱۷۳٫۶ سانتی متر، و Vo2max ml.min -1 .kg -18.5-+60.9 ( یک تکلیف برای گروه های تمرینات اینتروال سربالایی (Ghill= 12) و تمرینات اینتروال تراز صاف (Gflat = 1 2), و گروه کنترلی (Gcon =8) دریافت کردند. Ghill و Gflat دوازده جلسه دوی پیوسته و اینتروال را در ۶ هفته ، تمرین کردند ، در حالی که گروه کنترل تمرینات روتین خودشان را ادامه دادند.اندازه گیری های پیشین و پسین Vo2MAX، Vmax ، VLT ، و Tmax هم برای بررسی کارایی ، مورد استفاده قرار گرفتند.آنالیز های واریانس مکرر اندازه گیری های A 3 X 2 برای هر متغیر انجام شده و یک تفاوت مشهود در Tmax در هم Ghill و Gflat را مشخص کرد. (p <0.05) با توجه به سطح کارایی دویدن، نتایج مشخص کردند که ترمینات دوی اینتروال سربالایی و تراز صاف، هر دو باعث بوجود امدن بهبود هایی مشهود در تست های دویدن تا خستگی، در سرعت مربوط به Vo2MAX میشود، اما تمرینات سنتی تزار صاف ، فایده یبشتری را به دست میدهد معرفی دوی سربالایی نشان دهنده یک تمرین معمول و پیشنهاد شده برای تمرینات اینتروال شدید برای پرورش دونده های استقامتی رقابتی است.برای مثال، یک تحقیق از تیم هایی که در رقابت های ۱۹۶۶ ملی دانشگاهی انجمن ورزشی بخش I ملی میان کشوری، استفاده گسترده این تمرین را به عنوان یک روش تمرینی نشان داده و مشخص کرد که این تمرین، با سرعت بیشتر زمانی تیم ها ، مرتبط بود.(۲۹) علاوه بر آن ، تمرینات مقاومت به حرکت، در بررسی های تحقیقاتی نیز مشاهده شده است. با وجود پیشنهاد های بسیار از طرف مربیان، وزرشکاران و مجلات ، این تمرین به عنوان یک تمرین برای افزایش قدرت قسمت پایین بدن ، و سرعت دویدن، و نهایتا افزایش کارایی رقابتی به طور افزایشی میشود، بررسی مقالات، فقط یک مطالعه را مشخص کرد که در مورد تاثیر فیزیولوژیکی تمرینات سربالایی برای دوندگان دوی استقامت، بررسی هایی انجام داده بود. با این موضوع که تاثیرات فیزیولوژیکی تمرینات سربالایی روی دنده های دوی سرعت به صور مهمی ، ثابت نشده مانده است، این گونه به نظر می آید که مکانیزم عمل این تمرین برای بهبود کارایی ورزشی ، مشابه دیگر تمرینات حرکات مقاوتی شدید است ، مانند تمرینات مقاومتی ناگهانی، تمرینات مقاوتی سنگین، و تمرینات پلایومتریک.تحقیقات اخیر نشان داده است که این تمرینات با بهبود ماهیچه ای و ویژگی های نوروعضلانی، باعث بهبود کارایی میشود ، که نهایتا باعث بهبود حرکت میشود.اما، بر خلاف دیگر تمرینات مقاومتی جرکتی، دوی سربالایی میتواند به عنوان یک تمرین تاکتیک خاص ورزشی باشد و ازینرو تاثیر بیشتری از دیگر تمرینات شدید حرکات مقاومتی ، روی بهبود دوی استقامت نشان دهد.در مقایسه، تمرینات اینتروال سنتی تراز صاف، که معمولا نزدیک شدید ترین حالت یا در شدید ترین حالت رخ میدهد، برای تاثیرات قوی و خوبش روی بهبود نمایه های فیزیولوژیکی مانند Vo2MAX ، روند لاکتات خون ، و ظرفیت بافر ماهیچ ها در دونده های تمرین دیده، شناخته شده است.نتیجه اینکه، بهبود در مواردی مانند بالا، همانطور که ذکر شد، میتوانند خودشان را در زمان تمرین واقعی و رقابت ها ، مانند زمان بیشتر در Vo2MAX یا نزدیک Vo2MAX ، و کار بیشتری که با شدت بیشتر انجام شده است، نشان بدهند.بهبود زمانی که در Vo2MAX یا نزدیک این حالت طی میشود، یا میزان کاری که با شدت بالا انجام شده است، در توانایی ضروری بریا حفظ حداکثر تلاش در دوی استقامت ظاهر میشود که به طور قوی ای با کارایی دویدن در رقابت های ۸۰۰ متر تا ۱۰ کیلومتر ، رابطه دارد. تحقیقات قبلی نشان داده بودند که هنگامی که میخواهیم کارایی دویدن دونده های آموزش دیده را بهبود بخشیم، سرعت های تمرینی باید مورد استفاده قرار گیرد که حداقل ۹۰% Vo2MAX را استخراج کند.اما تمرینات مقاومتی ناگهانی ، تمیرنات مقاومتی سنگین ، و تمرینات پلایومتریک، تمرینات مقاومتی حرکتی را متحد میسازند، مانند جهش های اسکات وزنی، کشش های زانو، جهش های یک پایی که شامل درصدی از یک تکرار ماکسیموم یا وزن بدن هستند، اکنون، هیچ یشنهادی برای شدت های تمرینی برای دو های سربالایی وجود ندارد.یکی از شدت های ممکن که میتواند برای دوی سربالایی مورد استفاده قرار گیرد، مرتبط با سرعت دویدن Vo2MAX است ، که در شرایط دوی تراز صاف، نشان دهنده ی یک شدت تمرینی است که نقطه تمرکز بسیاری از بررسی ها بوده است. Vmax این شدت تمرینی، میتواند در یک تست افزایشی تعیین شود و میتواند باعث بهبود های بیشتری در Vo2MAX، به روش های مختلف شود، مثلا افزایش تراکم میتوکندری ها و حذف موثر لاکتاتی . مدت زمان تلاش یکی دیگر از منظر های مهم برای تمرینات اینتروال است ، و مشابه شدت تمرین، اکنون، پیشنهاد خاصی برای این عمل در دوی سربالایی وجود ندارد.در مقابل، مطالعات و بررسی های نشان داده است که مدت زمان های کوتاه از ۱۰ ثانیه تا ۳۰ ثانیه و مدت زمان ای طولانی تا ۵ دقیقه میتوانند برای بهبود تعیین کننده های فیزیولوزیکی در دوی ایمتروال تراز صاف، موثر باشند.با این وجود، مشابه به Vo2MAX ، ۲ ملاحظه اساسی برای طول اینتروال ها ، باید شامل تلاش برای حداکثر کردن زمان سپری شده در Vo2MAX و کل کار انجام شده در حالت تمرین شدید، باشد.ازینرو، تلاش برای بهینه سازی این دو زمینه و فردی سازی پروتوکل های تمرینی اینتروال، باعث بوجود آمدن بررسی های جدید برای بررسی زمان خستگی در دویدن و سرعت مربوط به Vo2MAX ، شد.این مدت زمان، که قبلا به عنوان Tmax معرفی شد، دیده شده که در میان دونده های مختلف با Vmax مشابه ، بسیار متفاوت است و بنابراین یک توضیخ فیزیولوژیکی منطقی برای پیشنهاد مدت زمان های فردی در تمرینات اینتروال را ایجاد میکند.در تلاش برای حداکثر کردن زمان سپری شده در Vo2MAX و کل کار انجام شده در حالت شدید، یافته های قبلی پیشنهاد میکنند که زمان تلاش به مدت ۶۰ % Tmax ، بیشترین تاثیر را به دست داده است. به این دلیل که بسیاری از مربیان، دوندگان دوی سرعت، و محققان این عرصه، تمرینات سربالایی را به عنوان تمریناتی فراگیر برای تمرینات دوی استقامات میدانند، حتی با وجود اینکه کمبود پیشنهادات اثبات شده برای شدت تمرینات و زمان تمرینات و سطح سربالایی ها وجود دارد، و مدرکی مبنی بر تاثیرات کلی فیزیولیژیک این تمرین وجود ندارد، ما خواستیم که یک بررسی مقایسه ای برای این مدل تمرینی و مدل های سنتی تراز صاف تمرینات شدید، انجام دهیم.بنابراین، هدف این مطالعه مستند سازی تاثیرات فیزیولوژیکی مرتبط با تمرینات شدید اینتروال در دوی سربالایی با درچه شید ۱۰ % ، در مقایسه با دوی تراز صاف با استفاده از پیشنهاداتی که قبلا برای شدت و زمان تمرین، ارائه شده است، در ورزشکاران ورزیده، می باشد.ما فرض کردیم که هم تمرینات دوی اینتروال سربالایی با شیب ۱۰ % و تمرینات شدید اینتروال انجام شده روی تراز صاف، باعث بهبود هایی مشهود Vo2MAX ، سرعت در سرحد لاکتیک (VLT) ، سرعت در Vo2MAX (Vmax)؛ و زمان خستگی (Tmax )، در مقایسه با گروه کنترلی ، میشود، اما فواید فیزیولوژیکی دوی طراز صاف، یبشتر مشخص است.
Description
Introduction