تاثیر رسانه ها بر تحولات اجتماعی: استنتاج هذلولی در مورد اثرات Influences of media on social movements: Problematizing hyperbolic inferences about impacts
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : الزویر Elsevier
- چاپ و سال / کشور: 2013
توضیحات
رشته های مرتبط: علوم ارتباطات اجتماعی، علوم اجتماعی، روابط عمومی
اظهارات ارائه شده در مورد ارزش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات ( ICT) ( سپس رسانه های سنتی ، جدید و اجتماعی) در تحولات اجتماعی – هذلولی در منابع رسانه ای محبوب و رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک ، توییتر و … – باعث مطرح شدن سوالات علمی شده اند که به بررسی انتقادی مفاهیم این فرضیات برای کشورهای آفریقایی می پردازند. با احساس گرایش نسبت به جبرگرایی تکنولوژیک ، موقعیتی برای تشخیص روابط پیچیده میان جامعه و تکنولوژی ؛ نویسندگان به بررسی فرضیات علمی مطبوعات معروف در مورد ارزش رسانه ها در طول تحولات و جنبش های اجتماعی پرداختند. پرسش هایی که به طور انتقادی ، نقش و قدرت رسانه های قدیم و جدید را در تحولات و جنبش های اجتماعی تجزیه و تحلیل می کنند ، باید به خصوص در مورد تکرارهای قرن ۲۱ که در آن شهروندان سازنده و اشاعه دهنده ی اخبار و اطلاعات هستند ، مطرح شوند. به عنوان مثال : رسانه های مختلف تا چه حدی به فعالان جنبش های اجتماعی کمک می کنند و یا آن ها را محدود می کنند ؟ چگونه فناوری جدید اطلاعات و ارتباطات به شهروندان فعال در دور زدن قدرت و دسترسی رسانه های سنتی کمک می کند؟ نقش رسانه های سنتی و جدید در جنبش ها و تحولات اجتماعی چگونه در رسانه های معروف و مجلات علمی بیان شده است؟ چه عوامل زمینه ای بر موفقیت جنبش های اجتماعی تاثیر گذار می باشند؟ ( مانند شبکه های اجتماعی ، مداخلات شخص ثالث و خارجی ، شکاف دیجیتالی و …). در قاره ای که مملو از اختلافات فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی می باشد ، نویسندگان کاربرد سیستم عامل های رسانه های جدید ( مانند فیس بوک ، توییتر ، پیام کوتاه) و قدیم ( مانند رادیو ، روزنامه و تلویزیون ) را با ۴ جنبش اجتماعی در طول ۳۵ سال به طور انتقادی در سراسر آفریقا بررسی کردند. ارزیابی ها نشان دهنده ی توانمندی شهروندان و قابلیت های فزاینده ی رسانه های جدید می باشند ، اما بر ارزش عوامل زمینه ای تاکید می کنند که فرضیات هایپربولیک را در رابطه با نقش رسانه های جدید در شکل گیری و پیشرفت جنبش های اجتماعی به حداقل می رسانند. مقدمه در ماه های اخیر ، بحث های زیادی در رابطه با کابرد تلفن های همراه و سایر اشکال اطلاعات جدید و تکنولوژی های ارتباطی (ICT) ( مانند فیس بوک ، توییتر ، وبلاگ ها و …) صورت گرفته است ، و توجه صاحب نظران را در سراسر بخش های جامعه ی کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به خود جلب کردند. این افراد شامل نمایندگان دولت ، سازمان های غیر دولتی ، بخش خصوصی ، جامعه ی مدنی ، رسانه های جمعی و دانشگاه ها می شدند. مسائل کم تری وجود دارند که موجب متمرکز شدن سهامداران مختلف بر یک موضوع مهم شده اند – روابط میان ICT ها و جامعه. برخی از این مکالمه ها در گروه هایی صورت می گیرند که به بررسی مفهوم فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه (ICT4D) می پردازند یا به اجزای اصلی برنامه های بین المللی تبدیل می شوند ، یعنی در اهداف توسعه ی قرن (MDG ها). در دانشگاه و به خصوص در زمینه های مربوط به ارتباطات ، چند گروه ذینفع ، کنفرانس ها و موضوعات خاص مجلات و کتاب ها بر یک هدف متمرکز شده اند- چگونه پیشرفت رو به رشد ICT های جدید را در ابعاد گوناگون جامعه تحقق بخشیم. تحولات اخیر مانند جنبش سبز ایران در سال ۲۰۰۹ و جنبش شرق میانه و شمال آفریقا (MENA) به خصوص جنبش اجتماعی مصر در سال ۲۰۱۱ ، که در آن کاربرد ICT های جدید منجر به معرفی رسانه های جدید مانند انقلاب توییبر و فیس بوک در سخنرانی ها گردید. برخی از دانشگاهیان که به مطالعه ی این حوادث در مجلات علمی پرداخته اند ، با این فانتزی تخیلی اغراق آمیز سردرگم شده اند. بحث روش خوبی برای توصیف تلاش به منظور درک علمی رشد نمایی و چند جهتی و دسترسی به ICT های جدید و هم چنین تاثیرات آن ها ، به خصوص در جنبش های اجتماعی و سیاسی مانند بهار عربی می باشد. اکتشافات علمی نیز به طور خاص با رویکرد های نظری و روش شناختی مختلف و با دامنه های متنوعی از تعامل کاربران در هم آمیخته اند. این پیچیدگی دوم گروه دیگری از محققان را گرد هم آورده است که مانند محققانی که در قرن ۲۰ به بررسی اثر رسانه ها می پرداختند ، عمل می کنند ( کلپر ،۱۹۶۰). طبقه بندی فعلی در میان دانشگاهیان منجر به بررسی و تعریف مجدد این مفاهیم به عنوان رسانه های جدید ؛ مشارکت ؛ حوزه ی عمومی ؛ جنبش اجتماعی ؛ شبکه های اجتماعی و … شده است. با توجه به این که مباحثات قرن ۲۰ هرگز به طور کامل حل و فصل نشدند ، در مورد حل شدن مسئله ی فعلی نیز شک و تردید وجود دارد. با این حال، یکی از اهداف ما در این مقاله ، پیوستن به گفت و گو های دانشگاهی می باشد که در اثر جنبش های اجتماعی اخیر در قاره ی آفریقا شکل گرفته اند. به طور خاص، عباراتی که از طریق رسانه ها در گفتمان های اجتماعی و علمی ابداع شده اند مانند انقلاب توییتر و انقلاب فیس بوک به ما برای ارزیابی انتقادی پیامدهای این فرضیه ها کمک می کنند که به موجب آن به سمت جبرگرایی تکنولوژیک متمایل می شویم – موقعیتی که به گفته یی کاستلز (۱۹۹۶) مملو ازشکست برای تشخیص روابط پیچیده میان جامعه و تکنولوژی می باشد. علاوه براین ، گمان ما بر این است که اغراق های فوق الذکر با برخی از معیارهای مغایرت دارند ، از جمله شواهد آماری در مورد اشتراک اینترنت و توزیع جمعیت شناختی کاربرد در کشورهای مرجع. در نتیجه ، هدف ما بررسی فرضیات مطبوعات مهم در برابر ارزیابی تحقیقات علمی مربوط به نقش های ICT ها در جنبش های اجتماعی اخیر می باشد. با توجه به استنتاج های مطرح شده در مطبوعات مهم و جوامع علمی ، تلاش ما در جهت ارزیابی درک فعلی از چگونگی نقش رسانه ها در جنبش های اجتماعی تغییر یافته با معرفی ICT های تعاملی می باشد. علاوه بر این ، برای مطالعه ی این فرضیات با ارائه ی مطالعات موردی در رابطه با استفاده از رسانه های جدید و قدیم در چهار جنبش اجتماعی در آفریقا در طول ۳۵ سال ، تلاش می کنیم. در قاره ای با تقسیم بندی های فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی ابعاد تاریخی ، کاربرد متنوع رسانه های جدید (مانند فیس بوک ، توییتر و پیام کوتاه) و قدیم (مانند رادیو ، روزنامه و تلویزیون) را در جنبش های اجتماعی متعدد بررسی می کنیم. هدف دیگر ما در این مقاله شناسایی سازگاری ها و تناقص هایی است که ممکن است بین رسانه های معروف ، درک دانشگاهی و مطالعات موردی کاربرد رسانه ها (جدید و قدیم) در جنبش های اجتماعی آفریقا وجود داشته باشد. بنابراین ، امید داریم که تعامل های میان جامعه و رسانه ها به طور برجسته نشان داده شوند و در این فرآیند بردار های مختلف اهمیت در موفقیت و شکست جنبش های اجتماعی شناسایی شوند. یکی از آن ها بی عدالتی در پیشرفت و نفوذ رسانه های جدید در میان شمال و جنوب جهانی می باشد. دیگری فرصتی است که با رویداد های اخیر در شمال آفریقا ایجاد شده است. هم چنین باید توجه داشت که افزایش اخیر در نیاز دانشگاهیان به ارزیابی نقش ICT ها در جنبش های اجتماعی و سیاسی ناشی از حوادث رخ داده در آفریقا می باشد.
اظهارات ارائه شده در مورد ارزش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات ( ICT) ( سپس رسانه های سنتی ، جدید و اجتماعی) در تحولات اجتماعی – هذلولی در منابع رسانه ای محبوب و رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک ، توییتر و … – باعث مطرح شدن سوالات علمی شده اند که به بررسی انتقادی مفاهیم این فرضیات برای کشورهای آفریقایی می پردازند. با احساس گرایش نسبت به جبرگرایی تکنولوژیک ، موقعیتی برای تشخیص روابط پیچیده میان جامعه و تکنولوژی ؛ نویسندگان به بررسی فرضیات علمی مطبوعات معروف در مورد ارزش رسانه ها در طول تحولات و جنبش های اجتماعی پرداختند. پرسش هایی که به طور انتقادی ، نقش و قدرت رسانه های قدیم و جدید را در تحولات و جنبش های اجتماعی تجزیه و تحلیل می کنند ، باید به خصوص در مورد تکرارهای قرن ۲۱ که در آن شهروندان سازنده و اشاعه دهنده ی اخبار و اطلاعات هستند ، مطرح شوند. به عنوان مثال : رسانه های مختلف تا چه حدی به فعالان جنبش های اجتماعی کمک می کنند و یا آن ها را محدود می کنند ؟ چگونه فناوری جدید اطلاعات و ارتباطات به شهروندان فعال در دور زدن قدرت و دسترسی رسانه های سنتی کمک می کند؟ نقش رسانه های سنتی و جدید در جنبش ها و تحولات اجتماعی چگونه در رسانه های معروف و مجلات علمی بیان شده است؟ چه عوامل زمینه ای بر موفقیت جنبش های اجتماعی تاثیر گذار می باشند؟ ( مانند شبکه های اجتماعی ، مداخلات شخص ثالث و خارجی ، شکاف دیجیتالی و …). در قاره ای که مملو از اختلافات فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی می باشد ، نویسندگان کاربرد سیستم عامل های رسانه های جدید ( مانند فیس بوک ، توییتر ، پیام کوتاه) و قدیم ( مانند رادیو ، روزنامه و تلویزیون ) را با ۴ جنبش اجتماعی در طول ۳۵ سال به طور انتقادی در سراسر آفریقا بررسی کردند. ارزیابی ها نشان دهنده ی توانمندی شهروندان و قابلیت های فزاینده ی رسانه های جدید می باشند ، اما بر ارزش عوامل زمینه ای تاکید می کنند که فرضیات هایپربولیک را در رابطه با نقش رسانه های جدید در شکل گیری و پیشرفت جنبش های اجتماعی به حداقل می رسانند. مقدمه در ماه های اخیر ، بحث های زیادی در رابطه با کابرد تلفن های همراه و سایر اشکال اطلاعات جدید و تکنولوژی های ارتباطی (ICT) ( مانند فیس بوک ، توییتر ، وبلاگ ها و …) صورت گرفته است ، و توجه صاحب نظران را در سراسر بخش های جامعه ی کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به خود جلب کردند. این افراد شامل نمایندگان دولت ، سازمان های غیر دولتی ، بخش خصوصی ، جامعه ی مدنی ، رسانه های جمعی و دانشگاه ها می شدند. مسائل کم تری وجود دارند که موجب متمرکز شدن سهامداران مختلف بر یک موضوع مهم شده اند – روابط میان ICT ها و جامعه. برخی از این مکالمه ها در گروه هایی صورت می گیرند که به بررسی مفهوم فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه (ICT4D) می پردازند یا به اجزای اصلی برنامه های بین المللی تبدیل می شوند ، یعنی در اهداف توسعه ی قرن (MDG ها). در دانشگاه و به خصوص در زمینه های مربوط به ارتباطات ، چند گروه ذینفع ، کنفرانس ها و موضوعات خاص مجلات و کتاب ها بر یک هدف متمرکز شده اند- چگونه پیشرفت رو به رشد ICT های جدید را در ابعاد گوناگون جامعه تحقق بخشیم. تحولات اخیر مانند جنبش سبز ایران در سال ۲۰۰۹ و جنبش شرق میانه و شمال آفریقا (MENA) به خصوص جنبش اجتماعی مصر در سال ۲۰۱۱ ، که در آن کاربرد ICT های جدید منجر به معرفی رسانه های جدید مانند انقلاب توییبر و فیس بوک در سخنرانی ها گردید. برخی از دانشگاهیان که به مطالعه ی این حوادث در مجلات علمی پرداخته اند ، با این فانتزی تخیلی اغراق آمیز سردرگم شده اند. بحث روش خوبی برای توصیف تلاش به منظور درک علمی رشد نمایی و چند جهتی و دسترسی به ICT های جدید و هم چنین تاثیرات آن ها ، به خصوص در جنبش های اجتماعی و سیاسی مانند بهار عربی می باشد. اکتشافات علمی نیز به طور خاص با رویکرد های نظری و روش شناختی مختلف و با دامنه های متنوعی از تعامل کاربران در هم آمیخته اند. این پیچیدگی دوم گروه دیگری از محققان را گرد هم آورده است که مانند محققانی که در قرن ۲۰ به بررسی اثر رسانه ها می پرداختند ، عمل می کنند ( کلپر ،۱۹۶۰). طبقه بندی فعلی در میان دانشگاهیان منجر به بررسی و تعریف مجدد این مفاهیم به عنوان رسانه های جدید ؛ مشارکت ؛ حوزه ی عمومی ؛ جنبش اجتماعی ؛ شبکه های اجتماعی و … شده است. با توجه به این که مباحثات قرن ۲۰ هرگز به طور کامل حل و فصل نشدند ، در مورد حل شدن مسئله ی فعلی نیز شک و تردید وجود دارد. با این حال، یکی از اهداف ما در این مقاله ، پیوستن به گفت و گو های دانشگاهی می باشد که در اثر جنبش های اجتماعی اخیر در قاره ی آفریقا شکل گرفته اند. به طور خاص، عباراتی که از طریق رسانه ها در گفتمان های اجتماعی و علمی ابداع شده اند مانند انقلاب توییتر و انقلاب فیس بوک به ما برای ارزیابی انتقادی پیامدهای این فرضیه ها کمک می کنند که به موجب آن به سمت جبرگرایی تکنولوژیک متمایل می شویم – موقعیتی که به گفته یی کاستلز (۱۹۹۶) مملو ازشکست برای تشخیص روابط پیچیده میان جامعه و تکنولوژی می باشد. علاوه براین ، گمان ما بر این است که اغراق های فوق الذکر با برخی از معیارهای مغایرت دارند ، از جمله شواهد آماری در مورد اشتراک اینترنت و توزیع جمعیت شناختی کاربرد در کشورهای مرجع. در نتیجه ، هدف ما بررسی فرضیات مطبوعات مهم در برابر ارزیابی تحقیقات علمی مربوط به نقش های ICT ها در جنبش های اجتماعی اخیر می باشد. با توجه به استنتاج های مطرح شده در مطبوعات مهم و جوامع علمی ، تلاش ما در جهت ارزیابی درک فعلی از چگونگی نقش رسانه ها در جنبش های اجتماعی تغییر یافته با معرفی ICT های تعاملی می باشد. علاوه بر این ، برای مطالعه ی این فرضیات با ارائه ی مطالعات موردی در رابطه با استفاده از رسانه های جدید و قدیم در چهار جنبش اجتماعی در آفریقا در طول ۳۵ سال ، تلاش می کنیم. در قاره ای با تقسیم بندی های فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی ابعاد تاریخی ، کاربرد متنوع رسانه های جدید (مانند فیس بوک ، توییتر و پیام کوتاه) و قدیم (مانند رادیو ، روزنامه و تلویزیون) را در جنبش های اجتماعی متعدد بررسی می کنیم. هدف دیگر ما در این مقاله شناسایی سازگاری ها و تناقص هایی است که ممکن است بین رسانه های معروف ، درک دانشگاهی و مطالعات موردی کاربرد رسانه ها (جدید و قدیم) در جنبش های اجتماعی آفریقا وجود داشته باشد. بنابراین ، امید داریم که تعامل های میان جامعه و رسانه ها به طور برجسته نشان داده شوند و در این فرآیند بردار های مختلف اهمیت در موفقیت و شکست جنبش های اجتماعی شناسایی شوند. یکی از آن ها بی عدالتی در پیشرفت و نفوذ رسانه های جدید در میان شمال و جنوب جهانی می باشد. دیگری فرصتی است که با رویداد های اخیر در شمال آفریقا ایجاد شده است. هم چنین باید توجه داشت که افزایش اخیر در نیاز دانشگاهیان به ارزیابی نقش ICT ها در جنبش های اجتماعی و سیاسی ناشی از حوادث رخ داده در آفریقا می باشد.
Description
Pronouncements about the value of information and communication technology (ICT) (hereafter traditional, new, and social media) to social movements – hyperbolic in popular media references to new and social media (e.g., Facebook revolution, Twitter revolution, etc.) – invite scholarly inquiries that critically assess the implications of these assumptions for African countries. Sensing the tendency toward technological determinism, a position which Castells warns is fraught with failure to recognize complex interactions between society and technology; authors examined popular press vis-à-vis scholarly assumptions about the value of media during social movements. Questions that critically analyze the roles and power of old versus new media in social movements should be posed particularly about 21st century iterations with citizens increasingly doubling as creators and disseminators of news and information. For example: to what extent do various media comparatively facilitate or constrain activists in social movements? How have new ICTs assisted citizen activists in circumventing the power and reach of traditional media? How have the roles of traditional versus new media in social movements been framed in the popular press and academic journals? What contextual factors (e.g., communal networks; thirdparty- and foreign-interventions, digital divide, etc.) may be accountable for the take-off and successes of social movements? In a continent fraught with cultural, political, and socio-economic divisions of historic proportions, authors critically assessed cases across Africa of variegated employment of old (i.e., radio, newspaper, television) and new media platforms (i.e., Facebook, Twitter, mobile telephone text messaging) by four social movements spanning 35 years. Assessments underscore citizen empowerment and multiplier capabilities of new media but affirm the value of contextual factors that minimize hyperbolic assumptions about the contribution of new media to the formation and progression of social movements.