چگونه جامعه شناسی با تاریخ شناخته می شود؟ How Is Sociology Informed by History?
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : Jstor
- چاپ و سال / کشور: 1995
توضیحات
چاپ شده در مجله جامعه شناسی و تاریخ – Sociology and History
رشته های مرتبط علوم اجتماعی و جامعه شناسی
اغلب استفاده از تئوری اجتماعی برای رویدادها و اتفاقات گذشته، تعریف نشده است؛ جامعه شناسی تاریخی در واقع روشی متمایز برای درک، توضیح و تفسیر مشکلات عمومی جامعه شناختی است. با قرار دادن اقدامات و ساختارهای اجتماعی در حوزه های تاریخی و با بررسی تحولات تاریخی خود، جامعه شناسان تاریخی از دارایی زندگی اجتماعی بهره بردند، به سوالات و اهمیت دائمی نظریه های اجتماعی پاسخ دادند. بر اساس پیشینه تحقیقات اخیر انجام شده در هر دو رشته جامعه شناسی و تاریخ استدلال می کنم که باید بتوانیم “گسترش تاریخی” رشته ای عمیق تر با تاریخ نگاری را ادامه دهیم که ما چگونه تحقیق را انجام، درک و از مفاهیم تحلیلی پایه استفاده کنیم، و نظریه های اجتماعی عمومی را توسعه و تست کنیم. از زمان آغاز رشته ما، جامعه شناسان عمیقا سوال در مورد این موضوع دارند که آیا تاریخ به عنوان یک “انبار نمونه” درک می شود (مور ۱۹۵۸: ۱۳۱) یا به عنوان تست برای توسعه نظریه جامعه شناسی مورد استفاده قرار می گیرد یا به جای آن، به عنوان چیزی که اهمیت دارد به درستی درک شود (اریکسون ۱۹۷۰، اسکاکپول ۱۹۸۴، زستومکا ۱۹۸۶، تیلی ۱۹۸۱) پیامدهای این بحث برای عمل جامعه شناختی، همانطور که بعدا خواهیم دید، بسیار عمیق است. در حالی که مناقشه هنوز خشمگین است، واضح است که بخش مهمی از این رشته در حال حاضر اهمیت واقعی در قدرت تاریخ برای توضیح سازمانی جامعه شناسی دارد. شواهدی برای این دیده شده است (۱) تعداد روزافزون مقالات مهم جامعه شناسی تاریخی که در نشریات عمومی مهم ما وجود دارد، (۲) رشد تعداد و دیدگاه مجلات، به صراحت برای ادغام تاریخ و علوم اجتماعی طراحی شده است (به عنوان مثال، مطالعات تطبیقی در جامعه و تاریخ، مجله جامعه شناسی تاریخی و تاریخ علوم اجتماعی) .(۳) در تخصیص اخیر روش شناختی ابزارهای تحلیلی نظیر روایت، رویداد و بیوگرافی که بعدها تقریبا به طور انحصاری برای مورخین و سایر انسان گرایان حفظ شد (آبرامز ۱۹۸۲؛ اسحاق، استریت و ناپف ۱۹۹۴؛ سئول ND)؛ و (۴) تعداد زیادی از کتاب ها مؤثر ، حتی دارای جایزه، تاریخ و جامعه شناسی را در روش های هوشمندانه و هیجان انگیز ادغام می کنند (گلدستون ۱۹۹۱؛ اسکاکپول ۱۹۷۹، ؛ کوآداگنو ۱۹۹۴). چگونه جامعه شناسان معاصر در حقیقت از تاریخ در تحقیقات خود استفاده می کنند، شواهد بیشتری در مورد ادغام تاریخ و جامعه شناسی وجود دارد. در زیر من سه کتاب را که اهداف، روشها و نظریه های آنها به اندازه کافی متنوع است، بررسی می کنم که در آن مجموعه پیشنهادی آنها، بسیاری از محدوده تاریخ جامعه شناسی امروز را نشان می دهد: بری شوارتز (۱۹۸۷) جورج واشنگتن: ساخت یک نماد آمریکایی، تی هدا اسکاکپول (۱۹۹۲)، محافظت از سربازان و مادران: ریشه های سیاسی سیاست های اجتماعی در ایالات متحده، استوارت تولنای و ای ام بک (۱۹۹۵) جشنواره خشونت: تجزیه و تحلیل لینچینگ جنوبی ، ۱۸۸۲-۱۹۳۰٫ هر یک از این نویسندگان سوالاتی را مطرح و به آنها پاسخ می دهند که در اصل ماهیت تاریخی دارند؛ یعنی، آنها تجارب تاریخی افراد مهم و خلاقیت های اجتماعی را مشخص می کنند که از لحاظ تاریخی با انگیزه، انعطاف پذیر و معنی دار هستند. در مورد اسکاکپول، وی می خواست بدانید، در میان موارد دیگر، هر دو حقوق بازنشستگی جنگ داخلی به یک فرم منحصر به فرد “آمریکایی” از بیمه اجتماعی تبدیل شده و این سیستم مانع تبدیل شدن به یک برنامه جامع اجتماعی برای کارگران و سالمندان می شود. تولنی و بک می خواستند بفهمند چرا سفیدپوستان جنوبی، سیاهپوستان آفریقایی آمریکایی را اذیت می کنند و دست کم برخی از عواقب آن – الگوهای مهاجرت، به عنوان مثال – از این وحشت فراگیر جنوبی درک می شوند. در نهایت، شوارتز می خواست بداند چگونه مرحوم جورج واشنگتن به یک مقبره زنده محترم تبدیل شد و سپس اهمیت مکتب تفکر واشنگتن در امریکا ر ا تشخیص داد. تاکید بر ماهیت “تاریخی” این سه مطالعه، به این معنی نیست که آنها در هیچ معنا و مفهومی نظری نیستند. هر سه کتاب به طور مستقیم بر روی سوالات دائمی سازمان اجتماعی، کنترل اجتماعی و تغییر اجتماعی تحقیق می کنند، و نویسندگان هر سه به صراحت مسائل را مطرح می کنند که به لحاظ تاریخی به طور مشخص نظری هستند. هر کدام توجه زیادی به پیدایش نظری و پیامدهای پژوهش او دارند و هر کدام از تاریخ برای پیشبرد نظریه استفاده می کند. به عنوان مثال، اسکاکپول نظریه “محور متمرکز” دولت و سیاست متشکل از تاریخی و متمرکز را توسعه داد. تولنی و بک برخی از توضیحات تئوری را برای آزار و اذیت جنوبی ها پذیرفتند – به عنوان مثال کسانی که به انگیزه های اقتصادی و الزامات اشاره می کنند و بعضی دیگر سیستم عدالت کیفری ضعیف را رد می کنند و شوارتز تشکر رسمی ما را در مورد آنچه که مردم با یکدیگر اختلاف دارند، یعنی عملکرد اجتماعی سنت، مراسم و تشریفات مذهبی و در هم آمیختگی زندگی سیاسی و مذهبی را تشدید می کند. اما هیچ کدام از نویسندگان مذکور تاریخ را فقط به عنوان “پس زمینه” برای آنچه که “واقعا مهم” بود، درک و یا آن را تکثیر نمی کنند: یعنی اکتشاف و استنتاج جامعه شناختی (مراجعه کنید به اسکاکپول ۱۹۹۲ ) شوارتز از تاریخ بهره مفید را برد تا آنچه را که تفسیر پروژه خواستار آن بود، مورد سوءاستفاده قرار دهد: تفکر روانشناختی جمعی اولیه آمریکایی ها، نخبگان و اراذل اوباش به طور یکسان هستند، که مشتاقانه تلاش می کردند درک خود از جمهوریخواهی را افزایش دهند. تولنی و بک از لحاظ تاریخی معنی و کارکرد نظریه های مورد بررسی را تحلیل و تحلیل های آماری خود را به صورت تاریخی بررسی می کند و سپس از تاریخ برای شناخت یافته های آماری پیچیده خود استفاده می کند. سرانجام، اسکاکپول اظهار می کند تاریخچه هر دو زنان و روابط جنسیتی در آمریکا، درک نظری او را در مورد شکل گیری سیاست ها تشکیل می دهد و جنبه های آن تاریخ – که به عنوان سیاست های هویت شناختی و “تکثیر” سیاست های اجتماعی را مفهومی می کند، برای او ابزار مهم توضیحی می شود. سپس هر کدام از آنها تاریخ را در تحلیل خود متمرکز کرده و توضیحات و تفسیرهای جامعه شناختی که از لحاظ تاریخی آگاه و تاریخی بوده اند، شکل گرفته است تاریخ ما را به وضعیت یک انبار نمونه نمی رساند، تاریخی ناامیدکننده و مکانیکی فقط از طریق برخی از نظریه های پیشین، تحریک شده است. ما همچنین حس نمی کنیم که تئوری اجتماعی به نوعی بالاتر، خارج و یا از نظر تاریخی مستقل است. در عوض، تاریخ و نظریه در این مطالعات در یک سفر کشف شد که در آن پاسخ به سوالات مطبوعات جامعه شناختی قبل از تحقیق و تجزیه و تحلیل تاریخی کامل نشده است، ادغام شدند. این مطالعات، همانطور که بسیاری از جامعه شناسی تاریخ معاصر را انجام می دهد، قدردانی از پیچیدگی ها، احتمالات، استثنائات و کنایه ها نه فقط برای بدست آوردن حقوق تاریخ بلکه برای “درست شدن تاریخ باید همچنان حفظ و بازپس گرفته شود، بلکه برای ما مهمتر” دریافت جامعه شناسی درست است “. و من فکر می کنم این درست است که آیا قصد تحلیل و توضیح آنچه که در تاریخ رخ داده است را دارید یا خیر و به همین دلیل است که آن رخ می دهد همانطورکه انجام می شود، یا برای مشاهده تاریخ همانطورکه دیدگاه تفسیر که ما ممکن است معنای فرهنگی، ایجاد آیکون های فرهنگی، افسانه ها، و نهادینه سازی و بیان حافظه جمعی را درک کنیم. این سه کتاب فقط ظاهر قضیه آشکار شدن وزن است. بنابراین ارتباط صمیمی بین تاریخ و جامعه شناسی در بعضی عرصه ها است و عرصه هایی بسیار مهم است که ساختار نهادی و فکری رشته ما هستند(آبات ۱۹۹۱) که من اعتقاد دارم صحبت کردن در مورد انقلاب تاریخی “مدرن” در جامعه شناسی درست است: تئوری جامعه شناختی، روش شناسی و تحقیق، مسلما بیش از هر زمان در زندگی رشته ای در این کشور بیشتر از خودآگاهانه با سوالات و دیدگاه های تاریخی آگاهی دارند
رشته های مرتبط علوم اجتماعی و جامعه شناسی
اغلب استفاده از تئوری اجتماعی برای رویدادها و اتفاقات گذشته، تعریف نشده است؛ جامعه شناسی تاریخی در واقع روشی متمایز برای درک، توضیح و تفسیر مشکلات عمومی جامعه شناختی است. با قرار دادن اقدامات و ساختارهای اجتماعی در حوزه های تاریخی و با بررسی تحولات تاریخی خود، جامعه شناسان تاریخی از دارایی زندگی اجتماعی بهره بردند، به سوالات و اهمیت دائمی نظریه های اجتماعی پاسخ دادند. بر اساس پیشینه تحقیقات اخیر انجام شده در هر دو رشته جامعه شناسی و تاریخ استدلال می کنم که باید بتوانیم “گسترش تاریخی” رشته ای عمیق تر با تاریخ نگاری را ادامه دهیم که ما چگونه تحقیق را انجام، درک و از مفاهیم تحلیلی پایه استفاده کنیم، و نظریه های اجتماعی عمومی را توسعه و تست کنیم. از زمان آغاز رشته ما، جامعه شناسان عمیقا سوال در مورد این موضوع دارند که آیا تاریخ به عنوان یک “انبار نمونه” درک می شود (مور ۱۹۵۸: ۱۳۱) یا به عنوان تست برای توسعه نظریه جامعه شناسی مورد استفاده قرار می گیرد یا به جای آن، به عنوان چیزی که اهمیت دارد به درستی درک شود (اریکسون ۱۹۷۰، اسکاکپول ۱۹۸۴، زستومکا ۱۹۸۶، تیلی ۱۹۸۱) پیامدهای این بحث برای عمل جامعه شناختی، همانطور که بعدا خواهیم دید، بسیار عمیق است. در حالی که مناقشه هنوز خشمگین است، واضح است که بخش مهمی از این رشته در حال حاضر اهمیت واقعی در قدرت تاریخ برای توضیح سازمانی جامعه شناسی دارد. شواهدی برای این دیده شده است (۱) تعداد روزافزون مقالات مهم جامعه شناسی تاریخی که در نشریات عمومی مهم ما وجود دارد، (۲) رشد تعداد و دیدگاه مجلات، به صراحت برای ادغام تاریخ و علوم اجتماعی طراحی شده است (به عنوان مثال، مطالعات تطبیقی در جامعه و تاریخ، مجله جامعه شناسی تاریخی و تاریخ علوم اجتماعی) .(۳) در تخصیص اخیر روش شناختی ابزارهای تحلیلی نظیر روایت، رویداد و بیوگرافی که بعدها تقریبا به طور انحصاری برای مورخین و سایر انسان گرایان حفظ شد (آبرامز ۱۹۸۲؛ اسحاق، استریت و ناپف ۱۹۹۴؛ سئول ND)؛ و (۴) تعداد زیادی از کتاب ها مؤثر ، حتی دارای جایزه، تاریخ و جامعه شناسی را در روش های هوشمندانه و هیجان انگیز ادغام می کنند (گلدستون ۱۹۹۱؛ اسکاکپول ۱۹۷۹، ؛ کوآداگنو ۱۹۹۴). چگونه جامعه شناسان معاصر در حقیقت از تاریخ در تحقیقات خود استفاده می کنند، شواهد بیشتری در مورد ادغام تاریخ و جامعه شناسی وجود دارد. در زیر من سه کتاب را که اهداف، روشها و نظریه های آنها به اندازه کافی متنوع است، بررسی می کنم که در آن مجموعه پیشنهادی آنها، بسیاری از محدوده تاریخ جامعه شناسی امروز را نشان می دهد: بری شوارتز (۱۹۸۷) جورج واشنگتن: ساخت یک نماد آمریکایی، تی هدا اسکاکپول (۱۹۹۲)، محافظت از سربازان و مادران: ریشه های سیاسی سیاست های اجتماعی در ایالات متحده، استوارت تولنای و ای ام بک (۱۹۹۵) جشنواره خشونت: تجزیه و تحلیل لینچینگ جنوبی ، ۱۸۸۲-۱۹۳۰٫ هر یک از این نویسندگان سوالاتی را مطرح و به آنها پاسخ می دهند که در اصل ماهیت تاریخی دارند؛ یعنی، آنها تجارب تاریخی افراد مهم و خلاقیت های اجتماعی را مشخص می کنند که از لحاظ تاریخی با انگیزه، انعطاف پذیر و معنی دار هستند. در مورد اسکاکپول، وی می خواست بدانید، در میان موارد دیگر، هر دو حقوق بازنشستگی جنگ داخلی به یک فرم منحصر به فرد “آمریکایی” از بیمه اجتماعی تبدیل شده و این سیستم مانع تبدیل شدن به یک برنامه جامع اجتماعی برای کارگران و سالمندان می شود. تولنی و بک می خواستند بفهمند چرا سفیدپوستان جنوبی، سیاهپوستان آفریقایی آمریکایی را اذیت می کنند و دست کم برخی از عواقب آن – الگوهای مهاجرت، به عنوان مثال – از این وحشت فراگیر جنوبی درک می شوند. در نهایت، شوارتز می خواست بداند چگونه مرحوم جورج واشنگتن به یک مقبره زنده محترم تبدیل شد و سپس اهمیت مکتب تفکر واشنگتن در امریکا ر ا تشخیص داد. تاکید بر ماهیت “تاریخی” این سه مطالعه، به این معنی نیست که آنها در هیچ معنا و مفهومی نظری نیستند. هر سه کتاب به طور مستقیم بر روی سوالات دائمی سازمان اجتماعی، کنترل اجتماعی و تغییر اجتماعی تحقیق می کنند، و نویسندگان هر سه به صراحت مسائل را مطرح می کنند که به لحاظ تاریخی به طور مشخص نظری هستند. هر کدام توجه زیادی به پیدایش نظری و پیامدهای پژوهش او دارند و هر کدام از تاریخ برای پیشبرد نظریه استفاده می کند. به عنوان مثال، اسکاکپول نظریه “محور متمرکز” دولت و سیاست متشکل از تاریخی و متمرکز را توسعه داد. تولنی و بک برخی از توضیحات تئوری را برای آزار و اذیت جنوبی ها پذیرفتند – به عنوان مثال کسانی که به انگیزه های اقتصادی و الزامات اشاره می کنند و بعضی دیگر سیستم عدالت کیفری ضعیف را رد می کنند و شوارتز تشکر رسمی ما را در مورد آنچه که مردم با یکدیگر اختلاف دارند، یعنی عملکرد اجتماعی سنت، مراسم و تشریفات مذهبی و در هم آمیختگی زندگی سیاسی و مذهبی را تشدید می کند. اما هیچ کدام از نویسندگان مذکور تاریخ را فقط به عنوان “پس زمینه” برای آنچه که “واقعا مهم” بود، درک و یا آن را تکثیر نمی کنند: یعنی اکتشاف و استنتاج جامعه شناختی (مراجعه کنید به اسکاکپول ۱۹۹۲ ) شوارتز از تاریخ بهره مفید را برد تا آنچه را که تفسیر پروژه خواستار آن بود، مورد سوءاستفاده قرار دهد: تفکر روانشناختی جمعی اولیه آمریکایی ها، نخبگان و اراذل اوباش به طور یکسان هستند، که مشتاقانه تلاش می کردند درک خود از جمهوریخواهی را افزایش دهند. تولنی و بک از لحاظ تاریخی معنی و کارکرد نظریه های مورد بررسی را تحلیل و تحلیل های آماری خود را به صورت تاریخی بررسی می کند و سپس از تاریخ برای شناخت یافته های آماری پیچیده خود استفاده می کند. سرانجام، اسکاکپول اظهار می کند تاریخچه هر دو زنان و روابط جنسیتی در آمریکا، درک نظری او را در مورد شکل گیری سیاست ها تشکیل می دهد و جنبه های آن تاریخ – که به عنوان سیاست های هویت شناختی و “تکثیر” سیاست های اجتماعی را مفهومی می کند، برای او ابزار مهم توضیحی می شود. سپس هر کدام از آنها تاریخ را در تحلیل خود متمرکز کرده و توضیحات و تفسیرهای جامعه شناختی که از لحاظ تاریخی آگاه و تاریخی بوده اند، شکل گرفته است تاریخ ما را به وضعیت یک انبار نمونه نمی رساند، تاریخی ناامیدکننده و مکانیکی فقط از طریق برخی از نظریه های پیشین، تحریک شده است. ما همچنین حس نمی کنیم که تئوری اجتماعی به نوعی بالاتر، خارج و یا از نظر تاریخی مستقل است. در عوض، تاریخ و نظریه در این مطالعات در یک سفر کشف شد که در آن پاسخ به سوالات مطبوعات جامعه شناختی قبل از تحقیق و تجزیه و تحلیل تاریخی کامل نشده است، ادغام شدند. این مطالعات، همانطور که بسیاری از جامعه شناسی تاریخ معاصر را انجام می دهد، قدردانی از پیچیدگی ها، احتمالات، استثنائات و کنایه ها نه فقط برای بدست آوردن حقوق تاریخ بلکه برای “درست شدن تاریخ باید همچنان حفظ و بازپس گرفته شود، بلکه برای ما مهمتر” دریافت جامعه شناسی درست است “. و من فکر می کنم این درست است که آیا قصد تحلیل و توضیح آنچه که در تاریخ رخ داده است را دارید یا خیر و به همین دلیل است که آن رخ می دهد همانطورکه انجام می شود، یا برای مشاهده تاریخ همانطورکه دیدگاه تفسیر که ما ممکن است معنای فرهنگی، ایجاد آیکون های فرهنگی، افسانه ها، و نهادینه سازی و بیان حافظه جمعی را درک کنیم. این سه کتاب فقط ظاهر قضیه آشکار شدن وزن است. بنابراین ارتباط صمیمی بین تاریخ و جامعه شناسی در بعضی عرصه ها است و عرصه هایی بسیار مهم است که ساختار نهادی و فکری رشته ما هستند(آبات ۱۹۹۱) که من اعتقاد دارم صحبت کردن در مورد انقلاب تاریخی “مدرن” در جامعه شناسی درست است: تئوری جامعه شناختی، روش شناسی و تحقیق، مسلما بیش از هر زمان در زندگی رشته ای در این کشور بیشتر از خودآگاهانه با سوالات و دیدگاه های تاریخی آگاهی دارند
Description
Often mischaracterized as merely the application of social theory to past events and happenings, historical sociology is actually a distinct way of approaching, explaining, and interpreting general sociological problems. By situating social action and social structures in their historical contexts and by examining their historical unfoldings, historical sociologists exploit the temporality of social life to ask and answer questions of perennial importance to social theory. I draw on recent research and literature both in sociology and in history to argue that we should and can continue to deepen the discipline’s “historical turn” by more thoroughly historicizing how we conduct research, understand and use basic analytic concepts, and develop and test general social theories. Since the beginning of our discipline, sociologists have been deeply divided over the question of whether history is to be understood as a “storehouse of samples” (Moore 1958:131) to be used as a testing ground for the development of sociological theory, or, alternatively, as something of importance to be comprehended in its own right (Erikson 1970; Skocpol 1984; Sztompka 1986; Tilly 1981). The implications of this debate for sociological practice are, as we will see later, quite profound. While the dispute still rages, it is clear that an important segment of the discipline now places real importance on the power of history to elucidate the sociological enterprise. Evidence for this is seen (1) in the increasing number of genuinely historical sociology articles appearing in our more important general journals, (2) in the growth in the number and visibility of journals explicitly designed to integrate history and social science (e.g., Comparative Studies in Society and History, the Journal of Historical Sociology, and Social Science History), (3) in the recent methodological appropriation of analytic tools such as narrative, event, and biography which were once thought reserved almost exclusively for historians and other humanists (Abrams 1982; Isaac, Street & Knapp 1994; Sewell N.d.), and (4) in the large number of fine, even awardwinning, books effectively integrating history and sociology in intellectually informative and exciting ways (Goldstone 1991; Skocpol 1979; Quadagno 1994). How contemporary sociologists actually use history in their research is the most telling evidence of the interpenetration of history and sociology. Below I discuss three books whose objectives, methods, and theories are sufficiently diverse that, when viewed as a set, they suggest much of the range of historical sociology today: Barry Schwartz’s (1987) George Washington: The Mlaking of An American Symbol, Theda Skocpol’s (1992) Protecting Soldiers and Mothers: The Political Origins of Social Policy in the United States, and Stewart Tolnay and E.M. Beck’s (1995) Festival of Violence: An Analysis of Southern Lynchings, 1882-1930. Each of these authors pose and answer questions that are intrinsically historical in nature; that is, they characterize the historical experiences of concrete people and of social creations that were themselves historically motivated, encapsulated, and meaningful. In Skocpol’s case, she wanted to understand, among other things, both how Civil War pensions were transmuted into a uniquely “American” form of social insurance and what prevented this system from becoming a more inclusive social security program for workers and the elderly. Tolnay and Beck wanted to understand why Southern whites lynched Southern African Americans and to grasp at least some of the consequences – migration patterns, for example – of this pervasive Southern horror. Schwartz, finally, wanted to understand how a mortal, George Washington, was transformed into a much venerated living monument and then to discern the significance of the Washington cult for the meaning of America. By emphasizing the “historical” nature of these three studies, I am not implying that they are in any sense atheoretical. All three books bear directly on enduring questions of social organization, social control, and social change, and the authors of all three plainly raise issues that are as distinctly theoretical as they are historical. Each devotes considerable attention to the theoretical genesis and implications of her or his research, and each uses history to advance theory. Skocpol, for example, developed a nuanced and historically rich “polity centered” theory of state and politics. Tolnay and Beck embraced some theoretical explanations for Southern lynching – those pointing to economic motives and requirements, for example – and discounted others, such as a weak criminal justice system. And Schwartz deepened our general appreciation of what holds a diverse people together, the social functions of tradition, ritual and ceremony, and the interpenetration of political and religious life. But none of these authors understood or reproduced history as mere “background” for what was “really important”: that is, sociological theoxy and inference (see Skocpol 1992:x). Schwartz exploited history to do what his interpretive project demanded: the recreation of the collective mentalities of early Americans, elite and rabble alike, who were anxiously trying to live their understanding of republicanism. Tolnay and Beck historically contextualized the meaning and operation of the theories they examined, historicized their statistical analysis, and then used history to make sense of their complex statistical findings. Skocpol, finally, acknowledged both how the history of women and of gender relations in America shaped her theoretical understanding of policy formation and that aspects of that history – conceptualized as identity politics and the “gendering” of social policy – became for her an important explanatory device. Each of them, then, centrally incorporated history into his or her analysis and fashioned historically informed and historically grounded sociological explanations and interpretations. Skocpol, Schwartz, and Tolnay and Beck do not give us history reduced to the status of a storehouse of samples, a lifeless, mechanistic history evoked only to be cranked through some prefigured theory. Nor do we get a sense that social theory is somehow above, outside or otherwise independent of history. Rather, history and theory were merged in these studies in a voyage of discovery in which answers to pressing sociological questions were not known before the historical research and analysis were completed. These studies, as does much contemporary historical sociology, kindle appreciation of why history’s complexities, contingencies, exceptions, and ironies must be preserved and recaptured not only to “get the history right” but also, and more important for us, to “get the sociology right.” And I think this is true whether the analytic intent is to explain what happened in history and why it happened as it did, or to view history as an interpretive lens through which we may perceive cultural meaning, the creation of cultural icons and myths, and the institutionalization and expression of collective memory. These three books are but the tip of an iceberg of looming weight. So intimate now is the relationship between history and sociology in some arenas, and so important are those arenas to the institutional and intellectual make-up of our discipline (Abbott 1991), that I believe it accurate to speak of an accomplished “modem” historical revolution in sociology: sociological theory, methodology, and research arguably are more self-consciously informed by historical questions and perspectives than at any time in the life of the discipline in this country.