از اصلاحات به کالج: ارزش بیانات مجرم From Corrections to College: The Value of a Convict’s Voice
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- چاپ و سال / کشور: 2010
توضیحات
رشته های مرتبط: حقوق و علوم اجتماعی، جامعه شناسی
دوران انبوه زندان که با عنوان مدرسه جدید جرم شناسی مجرم نامیده میشود، تولد یافته است، انقلابی در جرم شناسی بحرانی که صدای زندانی محکوم و فرد قبلا زندانی، شده است (رز و ریچاردز ۲۰۰۳؛ جونز، رز، ریچاردز، و مورفی ۲۰۰۹). برای شوک عموم مردم و شگفتی برخی از جرم شناسان اصلی، متخلف محکوم رسمی، کسی که از زندان برای تکمیل یک مدرک بالاتر معمولا دکتری، رفته است، به طور فزاینده ای به رشتههای دانشگاهی پیوسته است و برای بدست آوردن صدای قابل توجه در جرم شناسی و سیاست کیفری تلاش میکند. به طرز عجیبی، در زمانی که ۲٫۳ میلیون نفر پشت میلهها زندانی بودند، در ادبیات عدالت کیفری، عدم حضور قابل توجه گزارشهای دقیق و دست اول زندگی زندانیان به چشم میخورد (وکوآنت ۲۰۰۲). نظریه پرداز نشانه گذاری، هوارد بکر، مدتها قبل هشدار داده بود که بسیاری از ادبیات عدالت کیفری، نمیتوانند گزارش دقیقی از زندگی روزمره و افکار کسانی که برچسب “جنایتکار” روی شان است، ارائه کنند (بکر ۱۹۶۳). اگرچه مطالعات علمی متعددی از و با مجرمین صورت گرفته است، (برای مثال موارد زیر را ببینید، کروم ول ۲۰۰۹؛ ریتینگ ۱۹۹۹؛ کانادا ۱۹۹۶)، و مطالعات علمی کلاسیک و تفسیرهای زندان توسط زندانیان سابق نوشته شده است (آیروین ۱۹۷۰؛ ۱۹۸۵؛ مک کلیری ۱۹۷۸)، نزدیک ۵۰ سال بعد از این که بکر دعوت به گزارشهای عمیق تر، و دست اول تری از جرم و نهادهای عدلی کیفری کرد، این مطالبه عمدتا بدون پاسخ ماند. علارغم رشد پی در پی جرم شناسی مجرمین، بیشتر تحقیقات همچنان تحت تاثیر آنچه پولسکی (۱۹۶۹) “جامعه شناسی دادگاه” نامید، که یک رویکرد روش شناسی محدود به تحلیل مجموعههای داده ی رسمی و گزارشهای جرم است، قرار دارند. در نتیجه، تعداد کمی از محققین خارج از دفاتر دانشگاه خود را تحت پوشش قرار میدهند و به دنیای اجتماعی کسانی که در حال تلاش برای تحصیل هستند پا میگذارند (ریچاردز و راس ۲۰۰۳؛ اگرچه استثناعات مهمی هم هستند از جمله رایت و اسکات دکر ۱۹۹۶؛ ۲۹۹۷؛ جودی میلر ۲۰۰۱؛ جف فرل ۱۹۹۶؛ ۲۰۰۶؛ و دیگران). با بیش از یک دهه جرم شناسی محکومین (ایروین ۱۹۷۰؛ تری ۱۹۹۷؛ ریچاردز و راس ۲۰۰۳؛ جونز و همکاران ۲۰۰۹)، این مقاله یک گزارش دست اول و دقیق از ” زمان عمل” در خیابانهای کالیفرنیا، پشت میلههای اداره اصلاحات کالیفرنیا و سپس در داخل سالن کالج محلی ارائه میکند. این مقاله غیر متعارف است زیرا که شرح حال نویسی است و عمدا از روکش ” عینیت (واقعیت) ” که بسیاری از جرم شناسی معمولی را شکل میدهد، آزاد است. همانطور که هر کس که زمانی را در زندان گذرانده باشد میداند، هیچ مشاهده کننده عینی ای در داخل مجتمعهای صنعتی زندانی وجود ندارد. هر کس، از نگهبان گرفته تا مجرمین و محققین، دیدگاه خاص خود را دارد. خیلی زیاد، محققین پشت توهم عینیت پنهان میشدند اما فاقد یک درک صحیح از زندگی افرادی بودند که زمان خود را پشت میلهها سپری میکردند. آنها هیچ وقت تنزل انسانی را که به زندان میآید، احساس نمیکردند: جستجوهای برهنه ی بی پایان، یکنواختی وحشیانه، و سوءاستفاده فیزیکی و روانی مداوم. همانطور که راس و ریچاردز با تاسف از آن یاد میکنند، ” هنگام تحقیقات جرم شناسی/عدالت کیفری ای که… توسط دانشگاهیان یا مشاورانی که ارتباط اندکی با سیستم عدالت کیفری داشتند، یا توسط کارمندان سابق نیروی انتظامیاجرا میشد، همواره چیزی اشتباه بود و مشکلی وجود داشت.” (راس و ریچارزد ۲۰۰۳:۱). با توجه به این موضوع، بسیاری از آنچه که برای تحقیق عینی سپری شده است، با امتیازات ناشناخته از جرم شناسان، که به طور چشمگیری متفاوت زندگی کرده اند و اغلب جدا از کسانی بوده اند که در تلاش برای تحصیل و درک بوده اند، مورد سوءاستفاده قرار گرفته است (جونز و همکاران ۲۰۰۹:۱۵۷-۱۵۸). اگر جرم شناسان درباره مطالعه موسسات عدلی کیفری جدی بودند، باید با جدیت جرم شناسان محکوم را دعوت به حرکت دور از تکیه کامل بر مجموعه اطلاعات رسمی کنند و به آنها اصرار کنند تا وارد عمق دنیای اجتماعی زندان شوند. قبل از به اشتراک گذاشتن موضع خودم در این باره، ارزشمند است که به طور خلاصه علاقه و مشارکت سایر جرم شناسان محکوم را بررسی کنیم.
دوران انبوه زندان که با عنوان مدرسه جدید جرم شناسی مجرم نامیده میشود، تولد یافته است، انقلابی در جرم شناسی بحرانی که صدای زندانی محکوم و فرد قبلا زندانی، شده است (رز و ریچاردز ۲۰۰۳؛ جونز، رز، ریچاردز، و مورفی ۲۰۰۹). برای شوک عموم مردم و شگفتی برخی از جرم شناسان اصلی، متخلف محکوم رسمی، کسی که از زندان برای تکمیل یک مدرک بالاتر معمولا دکتری، رفته است، به طور فزاینده ای به رشتههای دانشگاهی پیوسته است و برای بدست آوردن صدای قابل توجه در جرم شناسی و سیاست کیفری تلاش میکند. به طرز عجیبی، در زمانی که ۲٫۳ میلیون نفر پشت میلهها زندانی بودند، در ادبیات عدالت کیفری، عدم حضور قابل توجه گزارشهای دقیق و دست اول زندگی زندانیان به چشم میخورد (وکوآنت ۲۰۰۲). نظریه پرداز نشانه گذاری، هوارد بکر، مدتها قبل هشدار داده بود که بسیاری از ادبیات عدالت کیفری، نمیتوانند گزارش دقیقی از زندگی روزمره و افکار کسانی که برچسب “جنایتکار” روی شان است، ارائه کنند (بکر ۱۹۶۳). اگرچه مطالعات علمی متعددی از و با مجرمین صورت گرفته است، (برای مثال موارد زیر را ببینید، کروم ول ۲۰۰۹؛ ریتینگ ۱۹۹۹؛ کانادا ۱۹۹۶)، و مطالعات علمی کلاسیک و تفسیرهای زندان توسط زندانیان سابق نوشته شده است (آیروین ۱۹۷۰؛ ۱۹۸۵؛ مک کلیری ۱۹۷۸)، نزدیک ۵۰ سال بعد از این که بکر دعوت به گزارشهای عمیق تر، و دست اول تری از جرم و نهادهای عدلی کیفری کرد، این مطالبه عمدتا بدون پاسخ ماند. علارغم رشد پی در پی جرم شناسی مجرمین، بیشتر تحقیقات همچنان تحت تاثیر آنچه پولسکی (۱۹۶۹) “جامعه شناسی دادگاه” نامید، که یک رویکرد روش شناسی محدود به تحلیل مجموعههای داده ی رسمی و گزارشهای جرم است، قرار دارند. در نتیجه، تعداد کمی از محققین خارج از دفاتر دانشگاه خود را تحت پوشش قرار میدهند و به دنیای اجتماعی کسانی که در حال تلاش برای تحصیل هستند پا میگذارند (ریچاردز و راس ۲۰۰۳؛ اگرچه استثناعات مهمی هم هستند از جمله رایت و اسکات دکر ۱۹۹۶؛ ۲۹۹۷؛ جودی میلر ۲۰۰۱؛ جف فرل ۱۹۹۶؛ ۲۰۰۶؛ و دیگران). با بیش از یک دهه جرم شناسی محکومین (ایروین ۱۹۷۰؛ تری ۱۹۹۷؛ ریچاردز و راس ۲۰۰۳؛ جونز و همکاران ۲۰۰۹)، این مقاله یک گزارش دست اول و دقیق از ” زمان عمل” در خیابانهای کالیفرنیا، پشت میلههای اداره اصلاحات کالیفرنیا و سپس در داخل سالن کالج محلی ارائه میکند. این مقاله غیر متعارف است زیرا که شرح حال نویسی است و عمدا از روکش ” عینیت (واقعیت) ” که بسیاری از جرم شناسی معمولی را شکل میدهد، آزاد است. همانطور که هر کس که زمانی را در زندان گذرانده باشد میداند، هیچ مشاهده کننده عینی ای در داخل مجتمعهای صنعتی زندانی وجود ندارد. هر کس، از نگهبان گرفته تا مجرمین و محققین، دیدگاه خاص خود را دارد. خیلی زیاد، محققین پشت توهم عینیت پنهان میشدند اما فاقد یک درک صحیح از زندگی افرادی بودند که زمان خود را پشت میلهها سپری میکردند. آنها هیچ وقت تنزل انسانی را که به زندان میآید، احساس نمیکردند: جستجوهای برهنه ی بی پایان، یکنواختی وحشیانه، و سوءاستفاده فیزیکی و روانی مداوم. همانطور که راس و ریچاردز با تاسف از آن یاد میکنند، ” هنگام تحقیقات جرم شناسی/عدالت کیفری ای که… توسط دانشگاهیان یا مشاورانی که ارتباط اندکی با سیستم عدالت کیفری داشتند، یا توسط کارمندان سابق نیروی انتظامیاجرا میشد، همواره چیزی اشتباه بود و مشکلی وجود داشت.” (راس و ریچارزد ۲۰۰۳:۱). با توجه به این موضوع، بسیاری از آنچه که برای تحقیق عینی سپری شده است، با امتیازات ناشناخته از جرم شناسان، که به طور چشمگیری متفاوت زندگی کرده اند و اغلب جدا از کسانی بوده اند که در تلاش برای تحصیل و درک بوده اند، مورد سوءاستفاده قرار گرفته است (جونز و همکاران ۲۰۰۹:۱۵۷-۱۵۸). اگر جرم شناسان درباره مطالعه موسسات عدلی کیفری جدی بودند، باید با جدیت جرم شناسان محکوم را دعوت به حرکت دور از تکیه کامل بر مجموعه اطلاعات رسمی کنند و به آنها اصرار کنند تا وارد عمق دنیای اجتماعی زندان شوند. قبل از به اشتراک گذاشتن موضع خودم در این باره، ارزشمند است که به طور خلاصه علاقه و مشارکت سایر جرم شناسان محکوم را بررسی کنیم.
Description
The era of mass incarceration has given birth to what has been titled the New School of Convict Criminology, a revolution in critical criminology that privileges the voice of the incarcerated and formerly incarcerated (Ross and Richards 2003; Jones, Ross, Richards, and Murphy 2009). To the shock of the general public and the amazement of some mainstream criminologists, the formally convicted offender, who has gone on from prison to complete a higher degree, typically a doctorate, has increasingly joined the ranks of academia and is fighting to gain a significant voice in criminology and penal policy. Ironically, at a time when 2.3 million people are locked behind bars, there has been a conspicuous absence of firsthand accounts of prison life in the criminal justice literature (Wacquant 2002). Labeling theorist Howard Becker long ago warned that much of criminal justice literature fails to provide in-depth accounts of the daily lives and thoughts of those who carry the label of “criminal” (Becker 1963). Although there have been several ethnographies of and by offenders (see for example, Cromwell 2009; Rewttig 1999; Canada 1996), and classic ethnographies and prison commentaries have been written by ex-convicts (Irwin 1970; 1985; McCleary 1978), nearly 50 years after Becker’s call for more indepth, first-hand accounts of crime and criminal justice institutions, this charge remains largely unanswered. Despite the steady growth of convict criminology, most research continues to be plagued by what Polsky (1969) called “courthouse sociology,” a methodological approach confined to analyses of official data sets and crime reports. As a result, few researchers venture outside their airconditioned university offices into the social worlds of those they are attempting to study (Richards and Ross 2003; although important exceptions include Richard Wright and Scott Decker 1996; 1997; Jody Miller 2001; Jeff Ferrell 1996; 2006, among others). Coming on the heels of over a decade of convict criminology (Irwin 1970; Terry 1997; Richards and Ross 2003; Jones et al. 2009), this article provides a first-hand account of “doing time” on the streets of California, behind the bars of the California Department of Corrections, and later within the halls of community college. The article is unconventional in that it is autobiographical and intentionally breaks free from the veneer of “objectivity” that characterizes much of conventional criminology. As anyone who has served time in the prison knows, there are no “objective” observers within the prison industrial complex. Everyone, from guards to convicts to researchers, has their own particular standpoint. Far too often, researchers hide behind the illusion of “objectivity” but lack a solid understanding of the lives of the people who have served time behind bars. They have never felt the human degradation that comes with incarceration: the endless strip searches, the brutal monotony, and the continual physical and mental abuse. As Ross and Richards lament, “there is something wrong when criminology/criminal justice research is…conducted by academics or consultants who have had minimal contact with the criminal justice system, or by former employees of the law enforcement establishment (Ross and Richards 2003:1). Given this, much of what has passed for “objective” research has been plagued by the unexplored privileges of criminologists, who live dramatically different and often, segregated lives from those they attempt to study and understand (Jones et al. 2009:157- 158). If criminologists are serious about the study of criminal justice institutions, they must take seriously the call of convict criminologists to move beyond an overreliance on official data sets and dive into the social world of the prison. Before sharing my own position on this, it would be valuable to briefly consider the concerns and contributions of other convict criminologists.