تاثیر مدیریت منابع انسانی بر سرمایه برگشتی و عملیات مالی شرکت the impact of human resource management on turnover productivity and corporate financial performance
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- ناشر : آکادمی ژورنال مدیریت (Academy of Management Journal)
- چاپ و سال / کشور: $1995
توضیحات
رشته های مرتبط: مدیریت ،مدیریت منابع انسانی
این مقاله ارزیابی خطوط ارتباطی بین سیستمهای با عملیاتی با اجرای عالی و کارهای شرکت را مورد توجه قرار میدهد. نتایج براساس نمونه ملی تقریباً از هزار شرکت نشان میدهد که این عملیات تاثیر بسیار مهم آماری و اقتصادی بر روی هم نتایج کاری کارنهانی جنبره نشده و هم سنجشهای بلند مدت و کوتاه مدت عملیات مالی شرکت دارد. حمایت از پیشبینیهایی که عملیات کاری با اجرای مالی بر روی کارهای شرکت در قسمت موکول به ارتباط بین آنها هست و با استراتژیهای که محدود میباشند ارتباط دارد. تاثیر سیاستهای مدیریت منابع انسانی و کارهای انجام شده او بر روی کارهای شرکت در زمینه مدیریت منابع انسانی، ارتباطات صنعتی و روان شناسی سازمانی و صنعتی موضوع مهمی میباشد. افزایش بدنه کاری شرکت شامل بحث در زمینه استفاده انجام کارهای شرکت، اجراهای مالی میشود. که شامل استخدام کارمند، بهترین روشهای انتخابی، انگیزه رقابت، سیستمهای اجرای مدیریت، گسترش آموزش کارمندان که مطمئناً دانش، مهارت و توانایی پتانسیل کاری کارمندان موجود در شرکت را افزایش خواهد داد. همچنین انگیزه آنها را حفظ میکند در حالی که کارمندانی که کارایی خوبی ندارند را تشویق به ترک شرکت میکند. بحثهای موجود در رابطه با تحقیق عبارتند از پتانسیل منابع انسانی موجود در شرکت که باید مهم در نظر گرفته شوند، بخصوص در زمینه گسترش و اجرای نقشههای استراتژیک تجاری. گرچه این متن به مقدار زیادی تصوری میباشد. اما به هر حال در پایان این مقاله نتیجه گرفته خواهد شد که کارای انجام شده توسط مدیریت منابع انسانی میتواند به ایجاد منبعی از سودهای رقابتی محفوظی کمک کند. البته مخصوصاً زمانی که با استراتژیهای رقابتی شرکت برابر شوند. در هر دودهه این متن تئوری و هم خرمندی قراردادی پدید آمده در میان منابع انسانی رشدی وجود دارد که سیاستهای سازمانی منابع انسانی البته در صورت شکل گیری میتواند یک کمک مهم اقتصادی و مستقیم بر روی کارهای شرکت به وجود آورد. این فرض وجود دارد که بیشتر سیستمهای کارآمد کارهای HRM که همزمان پتانسیل تکمیلی را مورد کنکاو قرار میدهند و کارها را با یکدیگر ترکیب میکنند که به تکمیل استراتژی رقابتی شرکت کمک میکند، که روی هم منابعی از سودهای محفوظ رقابتی میباشند. بدبختانه، مدارک خیلی کم تجربی از این عقیده حمایت میکند. کار تجاری موجود به طور گسترده بر روی کارهای فردی HRM تمرکز کرده که به طور قائلی سیستمهای HRM از یکدیگر جدا میکند. این تحقیق از منابع انسانی قبل از طریق سه روش مجزا میشود. اولاً سطح تحلیلی که برای برآوردن از تاثیر کارهای HRM بر سطح شرکت استفاده میشود، یک نظام میباشد. که از جنبههای مختلف بیشتر از اینکه عملی باشد، استراتژیکی میباشد. این روش به وسیله ابزار پیشرفته و معتبر حمایت میشود که نظامندی (ویا سیستم) انجام کارها یا اجراهای مالی که با توجه به شرکت مورد بررسی وفق میدهد نشان میدهد. دوم اینکه توجه تسهیلی بیشتر درکی میباشد. متغیرهای وابسته شامل هر دو هم نتایج کاری کارمندان خبره نشده و هم اندازهگیری کارهای مالی در سطح شرکت میشود و نتایج براساس نمونهای از شرکتهای ملی از تعداد زیاد صنایع گرفته شده است. بعلاوه تحلیلگران دو مشکل متادولوژی مورد توجه قرار میدهند که تحقیق براساس بررسیهایشان براین موضوع تکیه دارد. سوم اینکه: این تحقیق همچنین یکی از بهترین تستهای پیشبینی را تهیه میکند. که تاثیر انجام کارها با اجراهای عالی بر کار شرکت برهر دو درجه تکمیل موکول شده است در میان این کارها و درجه مطابقت آنها (یا مناسبت خارجی) بین نظامبندی کارهای شرکت و استراتژی رقابتی آن است. زمینه تئوری: این اعتقاد وجود دارد که انجام کار توسط کارمندانی که کارشان را فردی انجام میدهند مطمئناً نتایجی بر سطح شرکت خواهد داشت. و برای سالهای مدیدی است که در آکادیها شایع شده است. و اخیراً علاقه در این زمینه زیاد شده است. به هر زمانی که دانشجویان شروع به بحث درباره آن کردند به طور جمعی کارکنان شرکت همچنین میتوانند یک منبع از سود رقابتی که برای رقبایش مشکل است که از آن تقلید کنند تهیه میکند. به عنوان مثال، مرایت و مکمهان در سال ۱۹۹۲ براساس تئوری بر مبنای منابع شرکت با رئیس سودهای محفوظ رقابتی تهیه کنند البته زمانی که ۴ نیاز برآورده شوند. اول اینکه آنها باید به فرایند تولیدات شرکت ارزشی بیفزایند: سطوح کارهای فردی باید اهمیت داشته باشد. دوماً مهارتهای جستجوی شرکت باید اندک باشد. زمانی که کارهای انسانی به طور نرمال توزیع شود، رایت و مکمهن یادداشت کرد تمام منابع انسانی این رو معیار را برآورده میکند معیار سوم این است که سرمایه گذاریهای سرمایهای ترکیب شده انسانی کارمندانی شرکت که ارائه میشود. میتواند به آسانی تقلید شود گرچه منابع انسانی در معرض همان درجه از تقلید همانند تجهیزات و یا وسایل رفاهی نمیباشند. سرمایهگذاریها درشرکت مخصوصاً در زمینه سرمایه انسانی میتواند بیشتر احتمال تقلید را به وسیله جداکردن کارمندان شرکت از رقبایش کاهش دهد. بالاخره منابع انسانی شرکت نباید در معرض جانشینی به وسیله وسایل پیشرفته تکنولوژیکی باشد اگر آنها قرار است منبعی از سودهای محفوظ رقابتی تهیه کنند. گرچه تکنولوژیهای ذخیره کننده کار ممکنه برگشتها برای بعضی از اشکال سرمایه گذاری در سرمایه انسانی محدود کند. و تغییرات را به سوی اقتصاد خدماتی و سطوح بالاتر پیشرفت در بعضی صنایع تداوم میبخشد و اشکال مختلف جانشینی کمتر از احتمال افزایش میدهد. کار رایت و ممکن اشاره بر اهمیت منابع انسانی در ایجاد سودهای رقابتی شرکتهای مخصوص دارد یک مقاله پس در این زمینه است آیا چگونه شرکتها میتوانند در زمینه منابع پتانسیل که سود دهی به همراه دارد سرمایه گذاری کنند. در سال ۱۹۹۳ بیلی معتقد بود که منابع انسانی همیشه غیرقابل استفاده میباشند چون کارکنان اغلب زیر پتانسیل ماکسیمم شکل میگیرند و سازمانها نیز تلاش میکنند که تلاشهای مورد دلخواهشان را از کارکنان بیرون بکشند که معمولاً برگشتهایی در افزایش هزینههای مربوطه تهیه میکنند. بیلی بحث کرد که کارهای HRM میتوانند تلاشهای دلخواه را تحت تاثیر قرار دهد البته با توجه به تاثیرشان بر روی مهارتها و انگیزه کارکنان و با توجه به ساختارهای سازمانی که کارکنان را با این توانایی که چگونه نقشهای اجرا میشود را کنترل کنند. کارهای HRM مهارتهای کارکنان با توجه به فراگیری دانش و گسترش سرمایه انسانی شرکت تحت تاثیر قرار میدهد.روشهای استخدام که سرمایه بزرگی از متقاضیان با کیفیت را آماده میکنند که بر طبق یک دستور انتخابی معتبر و مطمئن جفت میشوند. که تاثیر جانشینی بر کیفیت و نوع مهارتهای اساسی، تجربیات کاری، مربی گیری و پیشرفت مدیریت میتواند تاثیر مهمی در پیشرفت کارکنان داشته باشد. تاثیرات حتی بر روی کارکنان دارای مهارت زیاد میتواند خیلی کم باشد اگر آنها انگیزهای برای کار نداشته باشند. و کارهای HRM در این مورد میتواند انگیزه کارکنان را به وسیله تشویق کردن آنها به کار هم کارهای سخت و هم کارهایی که نیاز به دقت و ظرافت دارد افزایش دهد.مدیران شرکت تلاش میکنند که رفتارهای کارکنان را هدایت و تحریک کنند که عبارتند از ارزیابیهای کار که کارهای فردی و گروهی را ارزیابی میکند. که این ارزیابیها را با سیستمهای پاداشی محرک وصل میکند. استفاده از سیستمهای مترقی داخلی که لیاقت کارکنان را مورد توجه قرار میدهد. و موارد محرکی دیگر که علایق کارکنان را با سهامداران هردیف کنند.
این مقاله ارزیابی خطوط ارتباطی بین سیستمهای با عملیاتی با اجرای عالی و کارهای شرکت را مورد توجه قرار میدهد. نتایج براساس نمونه ملی تقریباً از هزار شرکت نشان میدهد که این عملیات تاثیر بسیار مهم آماری و اقتصادی بر روی هم نتایج کاری کارنهانی جنبره نشده و هم سنجشهای بلند مدت و کوتاه مدت عملیات مالی شرکت دارد. حمایت از پیشبینیهایی که عملیات کاری با اجرای مالی بر روی کارهای شرکت در قسمت موکول به ارتباط بین آنها هست و با استراتژیهای که محدود میباشند ارتباط دارد. تاثیر سیاستهای مدیریت منابع انسانی و کارهای انجام شده او بر روی کارهای شرکت در زمینه مدیریت منابع انسانی، ارتباطات صنعتی و روان شناسی سازمانی و صنعتی موضوع مهمی میباشد. افزایش بدنه کاری شرکت شامل بحث در زمینه استفاده انجام کارهای شرکت، اجراهای مالی میشود. که شامل استخدام کارمند، بهترین روشهای انتخابی، انگیزه رقابت، سیستمهای اجرای مدیریت، گسترش آموزش کارمندان که مطمئناً دانش، مهارت و توانایی پتانسیل کاری کارمندان موجود در شرکت را افزایش خواهد داد. همچنین انگیزه آنها را حفظ میکند در حالی که کارمندانی که کارایی خوبی ندارند را تشویق به ترک شرکت میکند. بحثهای موجود در رابطه با تحقیق عبارتند از پتانسیل منابع انسانی موجود در شرکت که باید مهم در نظر گرفته شوند، بخصوص در زمینه گسترش و اجرای نقشههای استراتژیک تجاری. گرچه این متن به مقدار زیادی تصوری میباشد. اما به هر حال در پایان این مقاله نتیجه گرفته خواهد شد که کارای انجام شده توسط مدیریت منابع انسانی میتواند به ایجاد منبعی از سودهای رقابتی محفوظی کمک کند. البته مخصوصاً زمانی که با استراتژیهای رقابتی شرکت برابر شوند. در هر دودهه این متن تئوری و هم خرمندی قراردادی پدید آمده در میان منابع انسانی رشدی وجود دارد که سیاستهای سازمانی منابع انسانی البته در صورت شکل گیری میتواند یک کمک مهم اقتصادی و مستقیم بر روی کارهای شرکت به وجود آورد. این فرض وجود دارد که بیشتر سیستمهای کارآمد کارهای HRM که همزمان پتانسیل تکمیلی را مورد کنکاو قرار میدهند و کارها را با یکدیگر ترکیب میکنند که به تکمیل استراتژی رقابتی شرکت کمک میکند، که روی هم منابعی از سودهای محفوظ رقابتی میباشند. بدبختانه، مدارک خیلی کم تجربی از این عقیده حمایت میکند. کار تجاری موجود به طور گسترده بر روی کارهای فردی HRM تمرکز کرده که به طور قائلی سیستمهای HRM از یکدیگر جدا میکند. این تحقیق از منابع انسانی قبل از طریق سه روش مجزا میشود. اولاً سطح تحلیلی که برای برآوردن از تاثیر کارهای HRM بر سطح شرکت استفاده میشود، یک نظام میباشد. که از جنبههای مختلف بیشتر از اینکه عملی باشد، استراتژیکی میباشد. این روش به وسیله ابزار پیشرفته و معتبر حمایت میشود که نظامندی (ویا سیستم) انجام کارها یا اجراهای مالی که با توجه به شرکت مورد بررسی وفق میدهد نشان میدهد. دوم اینکه توجه تسهیلی بیشتر درکی میباشد. متغیرهای وابسته شامل هر دو هم نتایج کاری کارمندان خبره نشده و هم اندازهگیری کارهای مالی در سطح شرکت میشود و نتایج براساس نمونهای از شرکتهای ملی از تعداد زیاد صنایع گرفته شده است. بعلاوه تحلیلگران دو مشکل متادولوژی مورد توجه قرار میدهند که تحقیق براساس بررسیهایشان براین موضوع تکیه دارد. سوم اینکه: این تحقیق همچنین یکی از بهترین تستهای پیشبینی را تهیه میکند. که تاثیر انجام کارها با اجراهای عالی بر کار شرکت برهر دو درجه تکمیل موکول شده است در میان این کارها و درجه مطابقت آنها (یا مناسبت خارجی) بین نظامبندی کارهای شرکت و استراتژی رقابتی آن است. زمینه تئوری: این اعتقاد وجود دارد که انجام کار توسط کارمندانی که کارشان را فردی انجام میدهند مطمئناً نتایجی بر سطح شرکت خواهد داشت. و برای سالهای مدیدی است که در آکادیها شایع شده است. و اخیراً علاقه در این زمینه زیاد شده است. به هر زمانی که دانشجویان شروع به بحث درباره آن کردند به طور جمعی کارکنان شرکت همچنین میتوانند یک منبع از سود رقابتی که برای رقبایش مشکل است که از آن تقلید کنند تهیه میکند. به عنوان مثال، مرایت و مکمهان در سال ۱۹۹۲ براساس تئوری بر مبنای منابع شرکت با رئیس سودهای محفوظ رقابتی تهیه کنند البته زمانی که ۴ نیاز برآورده شوند. اول اینکه آنها باید به فرایند تولیدات شرکت ارزشی بیفزایند: سطوح کارهای فردی باید اهمیت داشته باشد. دوماً مهارتهای جستجوی شرکت باید اندک باشد. زمانی که کارهای انسانی به طور نرمال توزیع شود، رایت و مکمهن یادداشت کرد تمام منابع انسانی این رو معیار را برآورده میکند معیار سوم این است که سرمایه گذاریهای سرمایهای ترکیب شده انسانی کارمندانی شرکت که ارائه میشود. میتواند به آسانی تقلید شود گرچه منابع انسانی در معرض همان درجه از تقلید همانند تجهیزات و یا وسایل رفاهی نمیباشند. سرمایهگذاریها درشرکت مخصوصاً در زمینه سرمایه انسانی میتواند بیشتر احتمال تقلید را به وسیله جداکردن کارمندان شرکت از رقبایش کاهش دهد. بالاخره منابع انسانی شرکت نباید در معرض جانشینی به وسیله وسایل پیشرفته تکنولوژیکی باشد اگر آنها قرار است منبعی از سودهای محفوظ رقابتی تهیه کنند. گرچه تکنولوژیهای ذخیره کننده کار ممکنه برگشتها برای بعضی از اشکال سرمایه گذاری در سرمایه انسانی محدود کند. و تغییرات را به سوی اقتصاد خدماتی و سطوح بالاتر پیشرفت در بعضی صنایع تداوم میبخشد و اشکال مختلف جانشینی کمتر از احتمال افزایش میدهد. کار رایت و ممکن اشاره بر اهمیت منابع انسانی در ایجاد سودهای رقابتی شرکتهای مخصوص دارد یک مقاله پس در این زمینه است آیا چگونه شرکتها میتوانند در زمینه منابع پتانسیل که سود دهی به همراه دارد سرمایه گذاری کنند. در سال ۱۹۹۳ بیلی معتقد بود که منابع انسانی همیشه غیرقابل استفاده میباشند چون کارکنان اغلب زیر پتانسیل ماکسیمم شکل میگیرند و سازمانها نیز تلاش میکنند که تلاشهای مورد دلخواهشان را از کارکنان بیرون بکشند که معمولاً برگشتهایی در افزایش هزینههای مربوطه تهیه میکنند. بیلی بحث کرد که کارهای HRM میتوانند تلاشهای دلخواه را تحت تاثیر قرار دهد البته با توجه به تاثیرشان بر روی مهارتها و انگیزه کارکنان و با توجه به ساختارهای سازمانی که کارکنان را با این توانایی که چگونه نقشهای اجرا میشود را کنترل کنند. کارهای HRM مهارتهای کارکنان با توجه به فراگیری دانش و گسترش سرمایه انسانی شرکت تحت تاثیر قرار میدهد.روشهای استخدام که سرمایه بزرگی از متقاضیان با کیفیت را آماده میکنند که بر طبق یک دستور انتخابی معتبر و مطمئن جفت میشوند. که تاثیر جانشینی بر کیفیت و نوع مهارتهای اساسی، تجربیات کاری، مربی گیری و پیشرفت مدیریت میتواند تاثیر مهمی در پیشرفت کارکنان داشته باشد. تاثیرات حتی بر روی کارکنان دارای مهارت زیاد میتواند خیلی کم باشد اگر آنها انگیزهای برای کار نداشته باشند. و کارهای HRM در این مورد میتواند انگیزه کارکنان را به وسیله تشویق کردن آنها به کار هم کارهای سخت و هم کارهایی که نیاز به دقت و ظرافت دارد افزایش دهد.مدیران شرکت تلاش میکنند که رفتارهای کارکنان را هدایت و تحریک کنند که عبارتند از ارزیابیهای کار که کارهای فردی و گروهی را ارزیابی میکند. که این ارزیابیها را با سیستمهای پاداشی محرک وصل میکند. استفاده از سیستمهای مترقی داخلی که لیاقت کارکنان را مورد توجه قرار میدهد. و موارد محرکی دیگر که علایق کارکنان را با سهامداران هردیف کنند.
Description
This paper comprehensively examined the linkages between systems of High Performance Work Practices and firm performance. Results based on a national sample of nearly one thousand firms indicate that these practices have an economically and statistically significant impact on both intermediate outcomes (turnover and productivity) and short- and long-term measures of corporate financial performance. Support for the predictions that the impact of High Performance Work Practices is in part contingent on their interrelationships and links with competitive strategy was limited.