نفس من
میهمانی دشت مگیدو
آخرین دورگه
آن سوتر از دیوار
خبرچین معرکه گیر
داستان شمارشگر گایگر-مولر
مجموعه داستان های صمد بهرنگی
قصه ما به سر رسید
پاییز را فراموش کن
داستان های زنان
چشم دوم
افتخار فراموش شده
بیرون ، پشت در
دارالمجانین
کاشکی هنوز مدرسه می رفتم...!
زنده به گور
سه قطره خون
دید و بازدید
بی سرپرستان
مجموعه داستان ساحل عشق
زنانگی به توان ابدیت
یادگار عشق
# | عنوان | نوع فایل | سایز فایل | بازدید | دانلود | امتیاز | قیمت (تومان) |
---|---|---|---|---|---|---|---|
1 |
جاده عشق
|
520.89 KB | 613 | 69 |
رایگان
|
||
2 |
نفس من
|
952.36 KB | 268 | 11 |
رایگان
|
||
3 |
میهمانی دشت مگیدو
|
1.11 MB | 415 | 12 |
رایگان
|
||
4 |
آخرین دورگه
|
702.94 KB | 375 | 15 |
رایگان
|
||
5 |
آن سوتر از دیوار
|
1.63 MB | 574 | 28 | 5.0 |
رایگان
|
|
6 |
خبرچین معرکه گیر
|
972.33 KB | 578 | 11 | 5.0 |
رایگان
|
|
7 |
داستان شمارشگر گایگر-مولر
|
2.12 MB | 436 | 10 |
رایگان
|
||
8 |
مجموعه داستان های صمد بهرنگی
|
4.15 MB | 446 | 41 |
رایگان
|
||
9 |
داستانهای کوتاه، جالب و پند آموز
|
2.97 MB | 249 | 16 |
رایگان
|
||
10 |
کلاغی که جلوی یک کلاغ ، چهل کلاغ ایستاد
|
934.33 KB | 517 | 12 |
رایگان
|
||
11 |
قصه ما به سر رسید
|
6.37 MB | 392 | 23 | 5.0 |
رایگان
|
|
12 |
پاییز را فراموش کن
|
2.71 MB | 377 | 15 |
رایگان
|
||
13 |
داستان های زنان
|
1.14 MB | 456 | 55 |
رایگان
|
||
14 |
چشم دوم
|
1.60 MB | 295 | 11 |
رایگان
|
||
15 |
افتخار فراموش شده
|
2.06 MB | 413 | 3 |
رایگان
|
||
16 |
بیرون ، پشت در
|
2.97 MB | 267 | 12 |
رایگان
|
||
17 |
دارالمجانین
|
6.58 MB | 306 | 25 |
رایگان
|
||
18 |
کاشکی هنوز مدرسه می رفتم...!
|
702.29 KB | 256 | 9 |
رایگان
|
||
19 |
زنده به گور
|
2.20 MB | 598 | 84 | 5.0 |
رایگان
|
|
20 |
سه قطره خون
|
4.58 MB | 953 | 156 | 4.0 |
رایگان
|
|
21 |
دید و بازدید
|
3.69 MB | 314 | 17 |
رایگان
|
||
22 |
بی سرپرستان
|
4.21 MB | 495 | 17 |
رایگان
|
||
23 |
مجموعه داستان ساحل عشق
|
835.30 KB | 302 | 7 |
رایگان
|
||
24 |
زنانگی به توان ابدیت
|
1.86 MB | 273 | 17 |
رایگان
|
||
25 |
یادگار عشق
|
871.78 KB | 373 | 16 |
رایگان
|
جاده عشق
اگر از من سوال شود که این کتاب را چگونه نوشتی و این داستان زائیده یک تخیل قوی است ؟ جوابی برای گفتن ندارم و نمی توانم به طور قطع بگویم آری یا خیر ! اگ ...
نفس من
با اضافه شدن “نفس” در سن چهار سالگی به خانواده “شکوهی”، زندگی “امین” دستخوش تغییراتی بزرگ می شود.او با اینکه فقط هشت سال دارد اما برعکس برادر بزرگ خود ...
میهمانی دشت مگیدو
داستان میهمانی دشت مگیدو حکایت رنج است، رنج زنی از ابتدای موجود بودنش تا به هر زمان که خود اراده کند بر درد و رنجش خط پایان بکشد. داستانی که هیچ اسمی ...
آخرین دورگه
دو هفته از بستری شدن مهدی کوچک زاده در بیمارستان کوچک شهر نطنز میگذشت. بیمارستانی با متخصصان اندک و مراجعان بسیار و اغلب میشد صدای زجه و زاری را در مح ...
آن سوتر از دیوار
مقدمه نویسنده؛ می خواهم برای شما ماجرایی را روایت کنم، قصه ای که شاید بعدا انکارش کنم و شاید در جواب این سؤالتان که می پرسید آیا این واقعا یک قصه است؟ ...
خبرچین معرکه گیر
بعد از راضی شدن خبرچین یا همون جنی که با راوی سر و سرّی داشت، اولین حکایت مربوط به کرامت شد. جنگلبان بود و بعد مسافت تا ُپست جنگلبانی باعث می شد تا جی ...
داستان شمارشگر گایگر-مولر
تاثیر امواج الکترو مغناطیس بر نحوه ترجمه ذهن از جهان هستی برای بسیاری از افراد حقیقتی فریبنده و جذاب بوده است. حقیقت از یک رویا و برعکس… ماجرای شمارشگ ...
مجموعه داستان های صمد بهرنگی
صمد بهرنگی دردوم تیرماه 1318 در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانواده ای تهیدست چشم به جهان گشود. پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند .صمد دا ...
داستانهای کوتاه، جالب و پند آموز
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و درمیان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تم ...
کلاغی که جلوی یک کلاغ ، چهل کلاغ ...
کلاغی که جلوی یک کلاغ چهل کلاغ ایستاد داستان زندگی کلاغی است که از کودکی در مزرعه ی کنار جنگل بزرگ می شود و طی ماجرایی به شهر می رود و بر می گردد. کار ...
قصه ما به سر رسید
قصه ما به سر رسید مجموعه ای از داستان های کوتاه محمد علی جمالزاده و چند ترجمه از او که با این عناوین به چاپ رسیده است . شیران روبه مزاج , خاک حاصلخیز ...
پاییز را فراموش کن
نویسنده کتاب «پاییز را فراموش کن» در بیشتر جاهای داستان به ناعادلانه بودن شرایط زندگی اشاره می کند و از زخمهای صحبت میکند که در بعضی از قهرمانان داس ...
داستان های زنان
یکی از مقولههای اجتماعی در داستانهای جلال آل احمد زن است. زن به عنوان پدیدهای اجتماعی، تقریباً همزمان با انقلاب مشروطه به ادبیات راه مییابد. در ای ...
چشم دوم
کتاب «چشم دوم » وصف حال آدمهایی است که در اثر حوادث ناشی از انقلاب و جنگ، موقعیتهای شغلی و نقش اجتماعی خود را از دست دادهاند. داستانهای این کتاب ب ...
افتخار فراموش شده
خشی از مقدمه: انسانِ امروز از موعظه شنیدن گذر کرده؛ زبانِ موعظهگران را با کمال میل در طبقهی سفیهان گذاشته. اما او قدمی به پیش برداشته؟ انسانِ امرو ...
بیرون ، پشت در
ناصر زراعتی نویسندهی بیرون، پشت در، در سوئد زندگی میکند. او در تجربههای کمیاب و خاطرات دور نزدیک خود، حسرتها و دغدغههای انسان معاصر را میکاود؛ ...
دارالمجانین
سید محمد علی جمال زاده در سال ۱۳۱۹ کتابی انتشار داد به نام دارالمجانین. یکی از قهرمانان این کتاب دیوانه ای است به نام هدایتعلی خان که در دارالمجانین ا ...
کاشکی هنوز مدرسه می رفتم...!
وقتی به مدرسه رسیدم توی دفتر ولوله عجیبی به پا بود گویا اصغر روز قبل شیشه یکی از کلاسها را شکسته بود. خانم مدیر مشغول نطق بود : آقا شما سال به سال به ...
زنده به گور
زنده به گور داستان کوتاهی است به قلم صادق هدایت که در اسفند ۱۳۰۸ در پاریس نگاشته شد. هدایت در این اثر حالات روحی یک بیمار روانگسیخته را به تصویر میک ...
سه قطره خون
سه قطره خون نوشته صادق هدایت، همچون اکثر آثار او از حالت و ویژگی خاصی برخوردار است که اگر خواننده با سبک وی در نوسیندگی مانوس باشد، دقیقا آنرا لمس می ...
دید و بازدید
«علیک سلام ننه جون-عیدت مبارک- صد سال به این سالها! .زیر سایه امام زمون، کربلای معلا، نجف اشرف. مگه عیدی بشه و سالی بیاد و بره که این ورا پیدات بشه! ...
بی سرپرستان
پنجره اتاقم درست به روی خیابان گشوده می شد و پنجره که باز می ماند من به آسانی می توانستم بیرون را تماشا کنم موقع روز تک درختی که پایین پنجره بود بر رو ...
مجموعه داستان ساحل عشق
مجموعه ای که در پیش رو دارید مجموعه ای از داستان های کوتاه است که پیرامون موضوع ها و وقایع متنوعی نوشته و جمع آوری شده است. با تشکر از انتخاب شما و فر ...
زنانگی به توان ابدیت
خانه من تغییر کرده. اونقدر زیاد که وقتی وارد میشم کفشامو مرتب و منظم تو جا کفشی گذاشتم. برق سینک آشپزخانه چشمم رو زد. نه تنها هیچ ظرف نشسته ای نمونده ...
یادگار عشق
پاییز همیشه برای من فصلی عاشقانه و ماندگار بوده و هست فصلی که برگها حرف می زنند صدای تپش قلب هایم را می شنوند و دارو تجویز می کنند همان اکسیری که با ت ...