مهاجرت سوسیالیستی و سرنوشت ایرانیان
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- نویسنده : بابک امیرخسروی / محسن حیدریان
- تعداد صفحه : 628
توضیحات
کتاب «مهاجرت سوسیالیستی و سرنوشت ایرانیان» که حاصل کوششهای دو تن از اعضای سازمانهای سیاسی سوسیالیستی ایران در دوره معاصر است، در بر گیرنده تاریخچه ۶۳ ساله ( ۱۳۶۲-۱۲۹۹) مهاجرت اعضای سازمانهای چپ ایرانی به جهان سوسیالیسم است. در این تاریخچه چهار دوره مهاجرت بررسی شده است:
۱- مهاجرت اعضای حزب عدالت (۱۲۹۹)،
۲- مهاجرت اعضای فرقه دموکرات آذربایجان (۱۳۲۵)،
۳- مهاجرت اعضای حزب توده (۱۳۳۲)،
۴- مهاجرت اعضای حزب توده و سازمان فداییان خلق (اکثریت).
تلاش آقایان بابک امیرخسروی و محسن حیدریان در کتاب "مهاجرت سوسیالیستی و سرنوشت ایرانیان" تشریح و توصیف سرنوشت تاریک و شومی است که برای چهار نسل از کمونیستهای ایرانی مهاجر به مهد سوسیالیسم و کمونیسم در طول بیش از یک قرن گذشته رقم خورد. به تعبیر امیرخسروی "کتاب حاضر تلاش اولیهای در روشن کردن گوشههایی از این تاریکخانه است"(ص۱۱) وی در ادامه تصریح میکند: "هدف و انگیزه اصلی ما در این کتاب اساساً پرداختن به سرنوشت و تراژدی فردی انسانهای کمونیست و چپ ایران است که با دنیایی از توهم، کشور شوراها را پناهگاه امن و خانه امید خود یافتند، اما در همانجا قربانی توطئهها و مظالم یک نظام توتالیتر شدند؛ بیدلیل و با پروندهسازی به "خیانت" و "جاسوسی" متهم شدند؛ بسیاری به قتل رسیدند یا در اردوگاههای کار اجباری جان سپردند و زجرها کشیدند و در بیخانمانی و در دوری از وطن، روزگار تلخی را گذراندند."(ص۱۶)
۱- مهاجرت اعضای حزب عدالت (۱۲۹۹)،
۲- مهاجرت اعضای فرقه دموکرات آذربایجان (۱۳۲۵)،
۳- مهاجرت اعضای حزب توده (۱۳۳۲)،
۴- مهاجرت اعضای حزب توده و سازمان فداییان خلق (اکثریت).
تلاش آقایان بابک امیرخسروی و محسن حیدریان در کتاب "مهاجرت سوسیالیستی و سرنوشت ایرانیان" تشریح و توصیف سرنوشت تاریک و شومی است که برای چهار نسل از کمونیستهای ایرانی مهاجر به مهد سوسیالیسم و کمونیسم در طول بیش از یک قرن گذشته رقم خورد. به تعبیر امیرخسروی "کتاب حاضر تلاش اولیهای در روشن کردن گوشههایی از این تاریکخانه است"(ص۱۱) وی در ادامه تصریح میکند: "هدف و انگیزه اصلی ما در این کتاب اساساً پرداختن به سرنوشت و تراژدی فردی انسانهای کمونیست و چپ ایران است که با دنیایی از توهم، کشور شوراها را پناهگاه امن و خانه امید خود یافتند، اما در همانجا قربانی توطئهها و مظالم یک نظام توتالیتر شدند؛ بیدلیل و با پروندهسازی به "خیانت" و "جاسوسی" متهم شدند؛ بسیاری به قتل رسیدند یا در اردوگاههای کار اجباری جان سپردند و زجرها کشیدند و در بیخانمانی و در دوری از وطن، روزگار تلخی را گذراندند."(ص۱۶)