توضیحات
داستان کوتاهی از جووانی گوارسکی او در خانوادهای از طبقهٔ متوسط در نزدیکی شهر پارمای ایتالیا به دنیا آمد. پس از ناکامی در تحصیلات دانشگاهی به مشاغل مختلف روی آورد تا این که سرانجام در ۱۹۲۹م. سردبیر مجلهای فکاهی به نام کوریره امیلیانو را به عهده گرفت و در سالهای ۱۹۳۶م. تا ۱۹۴۳م. سردبیری مجلهٔ فکاهی دیگری به نام برتولدو به عهدهٔ او گذاشته شد. در طی جنگ جهانی دوم دولت موسولینی را مورد انتقاد قرار داد که همین انتقادات مشکلاتی را برایاش فراهم آورد در همین دوران برادرش در جبههٔ روسیه مفقودالاثر شد و او شبی از ناراحتی مست کرد و تا صبح در خیابانها عربده کشید و به فاشیستها ناسزا گفت که موجب دستگیری او شد و مدتها در بازداشتگاههای آلمانها بهسر برد تا این که به سربازی رفت و به جبهه اعزام شد. در سال ۱۹۴۳م.، هنگامی که ایتالیا با نیروهای متفقین پیمان متارکه جنگ را امضا کرد، او در جبههٔ شرقی بود و چون حاضر به همکاری با آلمان نشد دستگیر و تا پایان جنگ در اردوگاه اسراء در کشور لهستان به سر برد و توسط ارتش انگلیس آزاد شد. بعد از بازگشت به کشور به کاریکاتورکشی روی آورد و البته پیش از آن حتا دست به کار دربانی و نگهبانی هم زده بود. به میلان رفت و ابتدا سردبیر هفتهنامه «برتولدو» و سپس ناشر و سردبیر روزنامهٔ فکاهی «کاندیدو» شد و طنزهای سیاسی او مخاطبین بسیاری یافت.در ۱۹۵۰م. با خلق دونکامیلو شهرتی جهانی پیدا کرد. در سال ۱۹۵۴م. به اتهام افترا بازداشت شد. او نامهای را انتشار داده بود که در آن از قول رهبر مقاومت ایتالیا د گاسپری که بعدها به نخست وزیری رسید، از متفقین خواسته شده بود رم را بمباران کنند. دادگاه او را به دوازده ماه زندان محکوم کرد اما به دلیل خوشرفتاری زودتر آزاد شد. در ۱۹۵۶م. وضع سلامتیاش وخیم شد و برای درمان به سویس رفت. در ۱۹۵۷ از سردبیری کاندیدو کناره گرفت، ولی هنوز در آن مجله مطلب مینوشت. سرانجام در ۱۹۶۸م. در پی حملهٔ قلبی درگذشت.