سجاد لشکر - خاطرات شهید جواد حسینی
- 5.0 (1 رای)
- نوع فایل : کتاب
- زبان : فارسی
- نویسنده : فاطمه سعادت نصری
- چاپ و سال / کشور: اول 1385
- تعداد صفحه : 88
توضیحات
پدر ما از عشایر بود و زندگی مان بیشتر در مهاجرت می گذشت . جمعاً شش نفر بودیم ؛ چهار برادر و دو خواهر . مهاجرت تحول مدام است در عرصة حیات و ما همیشه در حال کوچ از جایی به جایی دیگر به سر می بردیم. با آن وسعت بی نظیر، منظری وسیع به آدم « ساردوئیه » دشت های سبز هدیه می کرد. روزهای کودکی ما با عدم وابستگی به مکانی مشخص می گذشت. زندگی ساده ای داشتیم . غذای ما معمولاً نان جو و گندم و بعضی وقت ها اشکنه بود ، ولی یاد گرفته بودیم با کمترین امکانات بیشترین استفاده را از زندگی خدادادی ببریم . از همان اوان کودکی افرادی مذهبی بار آمده بودیم